بحران ناترازی برق، تنها کمبود تولید نیست؛ بازتابی از ضعف سیاستگذاری، سرکوب قیمتی و نبود سرمایهگذاری است که امنیت انرژی و رشد صنعتی ایران
ناترازی انرژی در ایران با تحمیل خسارت ۲۳ میلیارد دلاری در سال ۱۴۰۳، نشانهای هشداردهنده از ناکارآمدی ساختاری است؛ جاییکه وفور منابع با فقر
یارانه گازوئیل، به جای حمایت از تولید، موتور رانت، قاچاق و فساد شده؛ بحران پنهانی که منابع ملی را میبلعد و اقتصاد، عدالت و امنیت کشور را
نظام تعرفهگذاری برق با یارانه پنهان، الگوی مصرف صنعت را ناکارآمد کرده است. با وجود اصلاحات اخیر، همچنان فاصله معناداری میان سیاستگذاری و
وابستگی ۹۰ درصدی صنعت فولاد ایران به گاز طبیعی، در حالیکه کشور با بحران مزمن ناترازی گاز مواجه است، زنگ خطری برای پایداری تولید، صادرات و
شاخص قیمت تولیدکننده برق در اردیبهشت ۱۴۰۴ به عدد ۵۵۱.۵ رسید؛ افزایشی که در عین بیسر و صدا بودن، حامل پیامهایی روشن درباره شکاف میان هزینه
درحالیکه ایران با بحران شدید آب روبهروست، تعرفه پایین آب شرب خانگی نهتنها بازدارنده نیست بلکه به اسراف دامن میزند؛ یارانه پنهانی که به
واردات برق به جای اصلاح ساختارها، نمادی از چالشهای بلندمدت صنعت برق است؛ جایی که هزینههای تولید افزایش یافته و سرمایهگذاری کاهش یافته
در حالی که وابستگی به درآمدهای نفتی ایران را آسیبپذیر ساخته، تجربههای گذشته و راهبردهای نوین میتواند صندوق توسعه ملی را به اهرمی برای
با وجود ذخایر عظیم گاز، ایران درگیر زنجیرهای ناکارآمد و غیرشفاف است؛ ساختاری که نهتنها بهرهوری را کاهش داده، بلکه امنیت انرژی را نیز در