اروپا؛ مرکز تازه بازار جهانی گاز مایع
به گزارش اقتصادرَوا، بازار جهانی گاز طبیعی مایعشده در سال جاری شاهد یکی از غیرمنتظرهترین چرخشهای تقاضا بوده است؛ چرخشی که برای نخستینبار پس از سالها، مرکز ثقل تقاضای LNG را از شرق آسیا به اروپا منتقل کرده است. آنچه این جابهجایی را مهمتر میکند نه صرفاً تغییر جریانهای تجاری، بلکه اثرات چندلایه آن بر قیمتها، امنیت انرژی، ساختار قراردادهای بلندمدت و آینده سیاستگذاری در هر دو سوی اوراسیاست. دادههای شرکت کپلر نشان میدهد که افت پیدرپی واردات آسیاییها و افزایش چشمگیر خرید اروپاییها در دهماهه نخست سال، تعادلی جدید در بازار ایجاد کرده که همزمان با تحولات ژئوپلیتیکی، سیاستهای اقلیمی و فشارهای نظارتی اتحادیه اروپا در حال بازتعریف روابط تولیدکنندگان و واردکنندگان است.
در شرق آسیا، که طی سالهای اخیر موتور محرک رشد تقاضای LNG بود، روند خرید در سال جاری کاهش یافته است. واردات این منطقه در ماه گذشته به ۲۲.۸۴ میلیون تن رسید؛ رقمی که اگرچه نسبت به سپتامبر کمی افزایش داشت، اما بهطور محسوسی از سطح ۲۴.۳۹ میلیون تنی اکتبر ۲۰۲۴ پایینتر است. مجموع واردات آسیاییها در دهماهه امسال به ۲۲۵.۸ میلیون تن رسیده که ۱۴ میلیون تن کمتر از مدت مشابه سال گذشته است و این کاهش ریشه در رفتار مصرفی چین دارد؛ کشوری که از نوامبر ۲۰۲۴ تاکنون، هر ماه واردات LNG کمتری نسبت به سال قبل ثبت کرده است. این روند نشان میدهد که مجموعهای از عوامل از جمله تعدیل رشد اقتصادی، بهبود تولید داخلی انرژی، و حساسیت قیمت مصرفکنندگان آسیایی، در حال کاهش دادن نقش سنتی این منطقه در کشش تقاضای جهانی هستند.
همزمان با عقبنشینی نسبی خریداران آسیایی، اروپا با سرعتی چشمگیر جای خالی آنان را پر کرده است. واردات دهماهه LNG اروپا به ۱۰۱.۳۸ میلیون تن رسیده که ۱۶.۷۵ میلیون تن بیش از سال گذشته است؛ افزایشی که با وجود ادعاهای مکرر بروکسل درباره کاهش پایدار مصرف گاز طبیعی در چارچوب سیاستهای اقلیمی، نشان میدهد که وابستگی عملی اروپا به گاز همچنان پابرجاست. این رشد تقاضا، نه فقط برای تأمین امنیت انرژی در شرایط پرنوسان بازار، بلکه به دلیل کاهش تولید داخلی، نیاز به ذخیرهسازی مطمئن برای زمستان و جایگزینی گاز خط لوله روسیه با محمولههای LNG بوده است. همین افزایش خرید اروپاییها، بنا بر تحلیل کپلر، نقش مستقیم در محدود کردن واردات دولتهای آسیایی داشته، زیرا کشورهای جنوب و جنوب شرق آسیا از جمله پاکستان، بنگلادش و تایلند، نسبت به تغییرات قیمتی حساسترند و جهش قیمتها در پی رقابت خریداران اروپایی آنان را از بازار بیرون رانده است.
این جابهجایی در توازن تقاضا پیامد مهم دیگری نیز داشته است. اروپا با اتکا بر ظرفیت واردات شناور و توسعه پایانههای جدید، نگاه تولیدکنندگان را بیش از گذشته به سوی خود جلب کرده، اما این توجه یکدست نیست. در ایالات متحده، دولت و صنعت انرژی این کشور اروپا را تشویق میکنند تا واردات انرژی از روسیه را متوقف کرده و خرید LNG از آمریکا را افزایش دهد. توافق چند ماه پیش میان رئیس کمیسیون اروپا و رئیسجمهور آمریکا نیز متعهد به گسترش قابل توجه سهم LNG آمریکا در سبد واردات اروپا شده است. اما همزمان، شرکتهای آمریکایی نظیر اکسون هشدار دادهاند که در صورت اجرای «دستورالعمل توجه به پایداری و زنجیره تأمین» اتحادیه اروپا، که شرکتها را ملزم به رهگیری دقیق ردپای کربنی و رعایت استانداردهای حقوق بشری در کل زنجیره ارزش میکند، ممکن است همکاری با اروپا را متوقف کنند. این تهدید تنها از جانب آمریکا مطرح نشده و قطر نیز اعلام کرده است در صورت اعمال این الزامات بر قطر انرژی، فروش به اروپا را قطع خواهد کرد، چراکه خطر جریمه پنجدرصدی از درآمد جهانی برای این شرکت قابل قبول نیست.
این فشارهای دوطرفه نشان میدهد که بازار LNG فقط عرصه رقابت اقتصادی نیست، بلکه میدان برخورد سیاست اقلیمی اروپا با منطق تجاری تولیدکنندگان نیز هست. از یکسو اتحادیه اروپا در پی استانداردسازی رفتار زیستمحیطی و اخلاقی شرکای تجاری خود است و از سوی دیگر، تولیدکنندگان بزرگ LNG با استناد به هزینهبر بودن اجرای چنین سیاستهایی، از خروج احتمالی از بازار اروپا سخن میگویند. همین چالشها تهدیدی جدی برای سیاست امنیت انرژی اتحادیه محسوب میشود، بهخصوص که سهم عرضهکنندگان معدود در سبد واردات اروپا در حال افزایش است.
گزارش مؤسسه IEEFA در همین زمینه هشدار میدهد که وابستگی بیشازحد برخی کشورها به تنها یک عرضهکننده رو به افزایش است. در نیمه نخست سال ۲۰۲۵، ۵۷ درصد واردات LNG اروپا از ایالات متحده بوده و در نمونههای افراطیتر، آلمان ۹۴ درصد و یونان ۸۴ درصد از واردات خود را از آمریکا تأمین کردهاند. این ارقام ساختاری شکننده ایجاد میکند؛ زیرا هرگونه اختلال در صادرات آمریکا، چه ناشی از تغییر سیاست داخلی، چه مشکلات فنی و چه محدودیتهای اقلیمی، میتواند مستقیماً امنیت انرژی اروپا را تحت تأثیر قرار دهد. با وجود این هشدار، IEEFA افزایش خرید LNG در سال جاری را وضعیتی موقت ارزیابی کرده و معتقد است که با توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، تقاضای گاز در اروپا طی ۲۵ سال آینده یکچهارم کاهش خواهد یافت.
اما این ارزیابی با دادههای عینی تولید برق در اروپا سازگاری کامل ندارد. بهرغم توسعه ظرفیتهای باد و خورشید، عملکرد عملی این منابع در طی سال پرنوسان بوده و در کشورهایی مانند آلمان، سهم تولید برق از نیروگاههای گازسوز در بسیاری از ماهها در بالاترین سطح چند سال اخیر قرار داشته است. این شکاف میان ظرفیت نصبشده و انرژی واقعی تحویلی، اهمیت منابع قابل اتکا مانند گاز را برجسته میکند؛ بهویژه در شرایطی که نوسانات جوی در آینده احتمالاً بیشتر خواهد شد و پیشبینیپذیری تولید انرژی را کاهش خواهد داد. در چنین وضعیتی، LNG نقش «سوخت پشتیبان» سیستم انرژی را بازی میکند؛ نقشی که حتی با رشد تجدیدپذیرها نیز کاملاً حذفشدنی نیست.
در طرف دیگر بازار، احتمال بروز مازاد عرضه جهانی نیز مطرح شده است. دولتها و نهادهای تحلیلی پیشبینی کردهاند که با تکمیل پروژههای عظیم توسعهای در آمریکا و قطر، ظرفیت مازاد به بازار تزریق خواهد شد و این امر میتواند قیمت LNG را کاهش دهد. کاهش قیمتها در نهایت موجب افزایش دسترسیپذیری LNG برای کشورهایی میشود که در سالهای اخیر به دلیل هزینه بالا از بازار دور مانده بودند. بنابراین، حتی اگر در سناریوهای بلندمدت تقاضای اروپا کاهش یابد، بخشی از این کاهش میتواند از سوی واردکنندگان جدید یا قدیمی آسیایی که پیشتر قیمتها مانع ورودشان شده بود، جبران شود.
به این ترتیب، تصویر نهایی بازار LNG در سال جاری متناقض و چندوجهی است. اروپا، که در روایت رسمی خود در حال فاصله گرفتن از سوختهای فسیلی است، در عمل به بزرگترین خریدار LNG جهان تبدیل شده و حتی در برخی ماهها از کل واردات آسیاییها پیشی گرفته است. آسیا که زمانی مرکز ثقل تقاضا بود، اکنون بخشهایی از بازار خود را به اروپا واگذار کرده است، هرچند این وضعیت الزاما دائمی نخواهد بود و میتواند با تغییر شرایط اقتصادی و قیمتی باز هم دگرگون شود. تولیدکنندگان نیز در فاصلهای میان جذابیت بازار اروپا و سختگیریهای نظارتی این بلوک قرار گرفتهاند؛ وضعیتی که ممکن است به بازطراحی قراردادها، تغییر قیمتگذاری و حتی انتقال مسیرهای صادراتی منجر شود.
مجموعه این تحولات نشان میدهد که بازار جهانی LNG بیش از هر زمان دیگری در معرض نیروهای متعارض و در حال تغییر قرار دارد؛ نیروهایی که از سیاستهای اقلیمی و ژئوپلیتیک گرفته تا رقابت قیمتی و نااطمینانیهای جوی ، همگی در حال شکل دادن به آینده این بازار هستند. با وجود پیشبینیهای متعدد درباره کاهش تدریجی تقاضای گاز در اروپا، شواهد سال جاری نشان میدهد که این سوخت همچنان نقش محوری خود را در معماری انرژی حفظ کرده است. اگر عرضه جهانی در سالهای آینده افزایش یابد و قیمتها کاهش پیدا کند، احتمالاً دوباره شاهد بازگشت واردکنندگان آسیایی و تقویت تقاضای جهانی خواهیم بود؛ روندی که ممکن است اروپا را بار دیگر در موقعیت رقابت شدید برای تأمین نیازهای خود قرار دهد.
در نهایت، بازار LNG در آستانه مرحلهای تازه از بازآرایی قرار گرفته است؛ مرحلهای که طی آن نقش اروپا بهعنوان خریدار محوری، سیاستهای نظارتی سختگیرانه بروکسل، حساسیت قیمتی آسیا، توسعه پروژههای عظیم تولیدی و نوسانات آبوهوایی، همگی در کنار هم تصویری سیال و پیچیده از آینده این سوخت ترسیم میکنند. ثبات این بازار در سالهای پیش رو بیش از هر چیز به توانایی کشورها در انطباق با این عدمقطعیتها، بازنگری در راهبردهای امنیت انرژی و ساختن ترکیب بهینهای از منابع تجدیدپذیر و سوختهای قابل اتکا بستگی خواهد داشت.
منبع: اویلپرایس
