بیتکوین در بدترین ماه دو سال اخیر
به گزارش اقتصادرَوا؛ بیتکوین در هفته گذشته وارد فاز نوسان تند و پرضرر شد؛ روز جمعه قیمت تا ۷.۶ درصد سقوط کرد و به سطح حدود ۸۰,۵۵۳ دلار رسید. سقوطی که ماه نوامبر را تا اینجا به یکی از سختترین ماهها برای این دارایی از ژوئن ۲۰۲۲ تبدیل کرده است.
این افت ناگهانی را باید در دو لایه خواند: لایه اول، تصویر کلی بازارهای ریسکپذیر که در پی تردیدها نسبت به روند کوتاهمدت نرخ بهره و نگرانیهای ژئوپلیتیک تحت فشار قرار گرفتهاند؛ و لایه دوم، مکانیکهای درونی بازار ارزهای دیجیتال — اهرم، معاملات اختیاری (options)، بازارسازها و فرآیندهای نقدینگی — که میتوانند حرکتهای تند قیمت را تشدید کنند. گزارشهای خبری و تحلیلگران بازار به هر دوی این سطوح اشاره کردهاند؛ سقوط همزمان اتر و دیگر آلتکوینها و خروج گسترده نقدینگی نشان میدهد که فشار صرفاً یک رویداد موضعی نیست.
چرا این سقوط اینقدر تند شد؟
نخستین علت فنی را میتوان به تعامل بین سفارشات فروش بزرگ و ساختار عمق بازار نسبت داد. تحلیلها نشان میدهد یک یا چند فروشنده بزرگ (یا شبکهای از فروشها) با اجرای سفارشهای بزرگ در نقاطی که نقدینگی کم است، موجب شد الگوریتمها و پوزیشنهای دارای اهرم دچار لیکوئیدیشن (liquidation) شوند و این فرایند زنجیرهای، فشار فروش را بهسرعت افزایش داد. برخی گزارشها برآورد کردهاند که فروش اولیه چند صد میلیون دلاری، باعث لیکوئید شدن پوزیشنهایی با حجم چندین برابر شد و این موج اهرمزده، دامنه افت را گسترش داد.
دومین عامل، نقش بازار مشتقات و hedging (پوشش ریسک) در تشدید نوسان است. در بازارهایی که حجم معاملات نقدی (spot) محدود و نقدینگی در عمق پایین است، فعالان حرفهای از بازار آپشن و سایر ابزارهای مشتقه برای پوشش یا سفتهبازی استفاده میکنند. وقتی قیمت بهسرعت میشکند، فعالیتهای hedging میتواند به فروش بیشتر دارایی در بازار نقدی بینجامد؛ فرایندی که برخی رسانهها آن را «فروش تغذیهشده توسط آپشنها» توصیف کردهاند. این مکانیک توضیح میدهد که چرا در روزهای ناپایدار، حرکات قیمت اغلب سریعتر و شدیدتر از آنچه در بازار سهام میبینیم، رخ میدهد.
لایه سوم، بستر کلاناقتصادی و روانی بازار است. در ماههای اخیر بیتکوین توانسته بود تا رکوردهایی نزدیک به بالاترین سطح تاریخی خود پیش رود و جریانهای ورودی از صندوقها و ETFهای مبتنی بر BTC تا حدی فضا را برای خرید سرمایهگذاران سازمانی باز کرده بود. اما زمانی که چشمانداز کاهش نرخهای بهره در کوتاهمدت مبهم شد و نگرانیها درباره رشد جهانی و تنشهای تجاری برجسته گشت، تمایل سرمایهگذاران به ریسکپذیری کاهش یافت و بیتکوین که از آن بهعنوان دارایی ریسکپذیر تعبیر میشود، از این کاهش شدت ضربه دید. برخی گزارشها همچنین از همبستگی رو به افزایش بین حرکت بیتکوین و سهام فناوری سخن گفتهاند؛ وضعیتی که وقتی بازار سهام فشار میبیند، بهسرعت به ارزهای دیجیتال منتقل میشود.
پیامدهای بازار و چراغهای هشدار: از منظر سرمایهگذاران خرد و نهادی، این اصلاح بهصورت چند سیگنال کلیدی دیده میشود. اول اینکه اهرم بالا (leverage) در بازار رمزنگاری هنوز یک عامل اساسی ریسک است — زمانی که اهرم وجود دارد، حتی حرکات قیمتی متوسط میتوانند به لیکوئیدیشنهای فراوان و در نتیجه فروش اجباری بیانجامند. دوم اینکه عمق بازار نقدی برای جذب فروشهای بزرگ کافی نیست و این به معنی افزایش حساسیت قیمت به سفارشهای بزرگ است. سوم، بازارسازها و تامینکنندگان نقدینگی که در موقعیتهای پرتلاطم احساس ریسک میکنند، ممکن است نقدینگی را پس بکشند و این خود نوسانات را تشدید میکند. تحلیلگران هشدار دادهاند که تا زمانی که ساختارهای نقدینگی و مدیریت ریسک در اکوسیستم تقویت نشود، بیتکوین همچنان میتواند در مواجهه با شوکهای بزرگ آسیبپذیر باشد.
اما آیا این سقوط معنی رکود بلندمدت یا «مرگ بیتکوین» را میدهد؟ پاسخ کوتاه: نه الزاماً. تاریخچه بیتکوین پر از چرخههای صعود و اصلاح تند بوده است؛ اصلاحهایی که گاهی به بازنگری در ساختار بازار و خروج بازیگران ضعیف از سیستم منجر شدهاند و گاهی هم بستر را برای موج بعدی تجمع سرمایه و رشد فراهم آوردهاند. با این حال دو نکته مهم باید در نظر گرفته شود: یکی، اصلاح قیمت میتواند نسبت ریسک-پاداش سرمایهگذاری را برای خریداران بلندمدت جذابتر کند؛ و دوم، بازگشت اعتماد بازار به شرایطی بستگی دارد که ریشههای فنی افت (مثل اهرم و ناکافی بودن پوشش نقدینگی) بهبود یابند و چشمانداز کلاناقتصادی نیز ثبات نسبی پیدا کند.
سناریوهای محتمل جلو: در کوتاهمدت احتمال ادامه نوسانات بالا است. اگر یک موج دیگر از لیکوئیدیشنها یا خبر منفی بزرگ رخ دهد، قیمت میتواند به سطوح پایینتری فشار داده شود. در عوض، اگر بازار آپشن به تعادل برسد، نقدینگی بازگردد و ETFها یا خریداران نهادی به خریدهای منظمی ادامه دهند، میتوان انتظار تثبیت و حتی بازپسگیری بخشی از زیانها را داشت. معاملهگرانی که به دنبال بهرهبرداری از این شرایط هستند باید حجم پوزیشن، مدیریت ریسک و برخورداری از استراتژی خروج را در صدر تصمیمات خود قرار دهند؛ چرا که حرکتهای سریع میتوانند زیانها را هم به همان اندازه سریع بلوکه کنند.
برای ناظران سیاستگذار و نهادهای نظارتی، این دوره یک یادآور مهم است: بازارهای کریپتو بیش از آنکه صرفاً محصولی تکنولوژیک باشند، اکنون در همتنیدگی با بازارهای مالی سنتی و زیرساختهای مشتقه قرار گرفتهاند. هرگونه خلل ساختاری در یکی از این اجزا میتواند پیامدهای فراتر از اکوسیستم کریپتو داشته باشد؛ بنابراین گفتگو درباره شفافیت معاملات، معیارهای مواجهه با اهرم و استانداردهای مدیریت ریسک بازارهای مشتقه اهمیت بیشتری مییابد.
جمعبندی نهایی این است که آنچه این روزها میبینیم ترکیبی از عوامل ماکرو و میکرو بازار است: تغییر در اشتها برای ریسک، فروشهای بزرگ یا «فروشنده اجباری» که نقدینگی را جذب کرد، و مکانیسمهای مشتقه که حرکت را تشدید کردند. نتیجه برای سرمایهگذاران ساده نیست: کسانی که افق بلندمدت دارند ممکن است این افت را فرصتی ببینند، اما فعالان کوتاهمدت و کسانی که از اهرم استفاده میکنند، باید انتظار دورهای پرنوسان و پرخطر را داشته باشند. بازار به احتمال زیاد در ماههای آینده همچنان از تکانها در امان نخواهد بود تا وقتی که عمق نقدینگی و قواعد مدیریت ریسک تقویت شود و شرایط کلان اقتصادی شفافتر گردد.
گزارش از: متین محلاتی، کارشناس اقتصادی
