مهاجرت علمی؛ محرک پنهان برتری نوبلیها
به گزارش اقتصادرَوا؛ تحلیل اخیر بر اساس دادههای مربوط به برندگان جوایز علمی نوبل (شیمی، فیزیک، و فیزیولوژی یا پزشکی) نشان میدهد که تلاشهای علمی در سطح جهانی به طور فزایندهای ماهیتی بینالمللی پیدا کردهاند. در حقیقت، سهم محققان برجستهای که موفق به کسب جایزه نوبل میشوند و پیش از انجام کشفیات خود مهاجرت کردهاند، در حال حاضر به بالاترین سطح خود رسیده است. از زمان آغاز اعطای این جوایز در سال ۱۹۰۱، تقریباً ۳۰ درصد از برندگان جوایز علمی نوبل پیش از انجام دستاوردهای بزرگ خود اقدام به مهاجرت کردهاند. اگرچه این نرخ در فاصله میان دو جنگ جهانی افت کرد، اما در دهههای اخیر دوباره روندی صعودی را تجربه کرده است.
ایالات متحده به عنوان مقصد اصلی استعدادها
ایالات متحده به عنوان بزرگترین بهرهبردار از این جریان استعدادهای جهانی شناخته میشود. کشفیاتی که در خاک این کشور انجام شدهاند، مجموعاً ۳۰۴ جایزه علمی نوبل را به همراه داشتهاند که بسیار بیشتر از هر کشور دیگری است. با این حال، این تسلط شدیداً متکی به مهاجرت است؛ تنها حدود ۷۰ درصد از این جوایز به دانشمندانی تعلقگرفته که متولد آمریکا بودهاند. این آمار نشاندهنده اهمیت حیاتی جذب دانشمندان خارجی برای حفظ برتری علمی آمریکا است.
در مقابل، کشورهایی نیز وجود دارند که در زمینه «پرورش استعداد» قوی هستند اما نتوانستهاند این نخبگان را حفظ کنند. لهستان به عنوان بزرگترین بازنده مهاجرت علمی شناخته میشود؛ ۱۹ برنده نوبل در سرزمینی که اکنون لهستان است، متولد شدهاند (از جمله ماری کوری)، اما هیچ یک از آنها جایزهشان را برای تحقیقات انجامشده در داخل کشور کسب نکردهاند.
عملکرد نسبی و تأثیر جمعیت
اگرچه ایالات متحده در شمار مطلق جوایز پیشتاز است، اما این برتری تا حدی ناشی از اندازه بزرگ این کشور است. در صورت تعدیل دادهها بر اساس سرانه جمعیت، برخی کشورهای اروپایی عملکرد قویتری از خود نشان میدهند. به عنوان مثال، کشورهایی چون بریتانیا، دانمارک، سوئد و سوئیس، نسبت به جمعیت خود، سهم بالاتری از برندگان نوبل (بر اساس محل همکاری علمی) دارند. همچنین، اگر تعداد جوایز بر اساس کشور زادگاه محققان و تعدیل با جمعیت محاسبه شود، کشورهایی مانند آلمان، مجارستان، هلند و نروژ از ایالات متحده پیشی میگیرند.
تمرکز قدرت علمی نیز قابل توجه است. بیش از چهار پنجم کشفیات برنده جایزه توسط پنج قدرت علمی اصلی یعنی آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و سوئیس انجام شده است. این امر نشان میدهد که علیرغم جهانیشدن، نوآوریهای پیشرو همچنان در مناطق محدودی متمرکز هستند. به عنوان مثال، چین با وجود نیروی کار علمی بسیار گسترده، تنها یک جایزه نوبل برای تحقیقات انجامشده در سرزمین اصلی کسب کرده است، هرچند شش برنده متولد چین برای تحقیقات در آمریکا و یک نفر برای تحقیقات در بریتانیا جایزه گرفتهاند.
نگاه به آینده و تأخیر زمانی جوایز
توجه به این نکته ضروری است که اغلب جوایز نوبل برای کشفیاتی اهدا میشوند که دههها پیش انجام شدهاند، نه برای دستاوردهای معاصر. این تأخیر زمانی توضیح میدهد که چرا تمرکز جوایز در پنج قدرت علمی ذکر شده همچنان پابرجاست. با این حال، با توجه به افزایش جهانیشدن علم و جذابیت یافتن سایر کشورها برای استعدادهای برتر، سلطه آمریکا محکوم به زوال به نظر میرسد. هرگونه سختگیری در قوانین مهاجرتی یا کاهش بودجههای تحقیقاتی در آمریکا میتواند به طور مستقیم جریان ورود استعدادهای جهانی را کُند کرده و در نهایت از برتری علمی این کشور بکاهد.
گزارش از: امیرحسین مستقل، کارشناس اقتصادی



