رهبران پوپولیست نرخ بهره پایین را ابزاری برای محبوبیت کوتاهمدت میدانند، اما این سیاست در بلندمدت به تورم، بیاعتمادی بازار و بحران بدهی
شکاف عمیق میان دلار توافقی و آزاد، آینه تمامنمای تناقض در سیاستگذاری ارزی ایران است؛ شکافی که به جای مهار تورم، به رانت، فساد و
جنگهای امروز با سلاح پولی نیز رقم میخورند. سیاستهای اعتباری و پولی هوشمند میتوانند با حفظ معیشت مردم و مهار تورم، ستون تابآوری ملی در
اقتصاد آمریکا در میانه دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ با ترکیب خطرناک رکود تورمی، فشارهای سیاسی و بلاتکلیفی سیاست پولی روبهروست؛ آزمونی
جروم پاول با هشدار نسبت به افت رشد اقتصادی آمریکا اعلام کرد: کاهش مصرف خانوارها و فشار تعرفهها موتور اقتصاد را کند کرده و احتمال ورود به
بانک مرکزی چین با خرید طلا برای نهمین ماه متوالی، ذخایر خود را به ۷۳.۹۶ میلیون اونس رساند؛ حرکتی که پیام روشنی از تغییر استراتژی دارایی و
سیگنال کاهش نرخ بهره از سوی بانکهای مرکزی آمریکا و انگلیس، موج خوشبینی تازهای در والاستریت و بازار اوراق ایجاد کرده، اما سرمایهگذاران
وقتی علم اقتصاد قربانی شعارهای پرطمطراق میشود، نتیجهاش نسخهپیچیهای عوامفریبانهای است که نه برای نجات مردم، که برای حذف عقلانیت
بازارهای نوظهور پس از نیمسال درخشان، با بازگشت دلار و احتمال تشدید سیاستهای انقباضی آمریکا با چالش خروج سرمایه روبهرو شده و صندوقها در
در دوران بحرانهای اقتصادی و شوکهای پایدار، مهار تورم بدون درک انتظارات تورمی ممکن نیست؛ انتظاراتی که میتوانند سیاست پولی را تضعیف یا آن