در شرایط جنگ و بحران، بانک مرکزی دیگر فقط سیاستگذار پولی نیست؛ نهاد بقاست. بیاعتباری، وابستگی مالی و فقدان اصلاحات، اقتصاد را پیش از
در جهانی با کسریهای بودجه فزاینده، مرز سنتی سیاست پولی و مالی در حال محو شدن است و بانکهای مرکزی ناچارند فراتر از نقش کلاسیک خود، به
نوسان شانس گزینهها در بازارهای شرطبندی Polymarket و Kalshi، بازتابی از تردید ساختاری در آینده سیاست پولی آمریکاست؛ جاییکه نام جانشین
بانک مرکزی در تازهترین عملیات سیاست پولی، با جذب ۵۲.۳۸ همت نقدینگی از بازار، سیگنالی صریح از تشدید سیاست انقباضی و عزم جدی برای مهار تورم
رشد سریع نقدینگی در ایران، بدون همراستایی با تولید واقعی، هشدار جدی به سیاستگذاران است؛ توازنی شکننده که میتواند ثبات اقتصاد و رفاه مردم
افزایش نرخ بهره و کاهش مخارج دولت با هدف مهار تورم، فشار مضاعفی بر بازار سرمایه وارد کردهاند؛ سیاستهایی که بدون اصلاحات نهادی، میتوانند
دادههای کلیدی اقتصاد آمریکا در آغاز جولای ۲۰۲۵، تصویری متعادل از روند فعلی ارائه میدهند: نشانههایی از پایداری بازار کار، کاهش ملایم تورم
از اشغال نظامی تا شوکهای اقتصادی، تاریخ نشان میدهد استقلال بانک مرکزی در بزنگاههای بحرانی رنگ میبازد. آیا در جنگ اخیر، بانک مرکزی ایران
نرخهای سیاستی در یک سال گذشته ثابت ماندهاند و نرخ بازار بینبانکی به سقف دالان نزدیک شده است؛ وضعیتی که از فشار نقدینگی و احتیاط در
حذف صفرها دوباره روی میز؛ سیاستی که اگر بیپشتوانه اجرا شود، نه درمان اقتصاد، که مُسکن روانی موقتی است. تجربه دیگر کشورها، آینهای