دوشنبه، 8 اردیبهشت 1404

وقتی اقتصاد به میدان نبرد تبدیل شد / ادامه روایت بزرگ‌ترین جنگ تجاری قرن میان چین و آمریکا
دیروز, 19:01
کد خبر: 511

وقتی اقتصاد به میدان نبرد تبدیل شد / ادامه روایت بزرگ‌ترین جنگ تجاری قرن میان چین و آمریکا

جنگ تجاری چین و آمریکا از ۲۰۱۸، نظمی تازه در اقتصاد جهانی رقم زد؛ از زنجیره تأمین تا فناوری و بازارها، همه از پیامدهای آن متأثر شدند.

به گزارش خبرنگار اقتصادرَوا، از سال ۲۰۱۸، جنگ تجاری چین و آمریکا به یکی از مهم‌ترین رویدادهای اقتصاد بین‌الملل تبدیل شد؛ تقابلی که نه‌تنها روابط میان دو قدرت اقتصادی برتر جهان را متزلزل کرد، بلکه نظم موجود در تجارت جهانی را نیز دگرگون ساخت. در بخش اول این گزارش، به دلایل بروز جنگ، مراحل تنش، اقدامات تعرفه‌ای و پیامدهای مستقیم آن بر تجارت دوجانبه پرداخته شد. سیاست‌های حمایتی دولت ترامپ، واکنش‌های پکن، کاهش صادرات، و تغییر در موازنه قدرت اقتصادی از جمله محورهای اصلی آن بودند. اما پیامدهای این جنگ تنها به سطح دوجانبه محدود نماند. در بخش دوم، دامنه اثرات آن بر زنجیره تأمین جهانی، رقابت فناورانه، بازارهای مالی و تحولات ژئو‌اقتصادی کشورهای در حال توسعه بررسی شد.

از کاهش نفوذ چین به‌عنوان «کارخانه جهان» گرفته تا تقویت جایگاه فناوری‌های دیجیتال، از نوسانات قیمت نفت و طلا تا تلاطم در بازار ارز و بورس‌ها، همه نشان دادند که جنگ تجاری تبدیل به عاملی سیستماتیک در تغییر قواعد بازی اقتصاد جهانی شده است. این جنگ در عین حال فرصتی برای برخی کشورها بود تا جایگاه اقتصادی خود را بازتعریف کنند و استقلال بیشتری در زنجیره ارزش ایجاد کنند.

تغییر در زنجیره‌های تأمین جهانی

یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ تجاری چین و آمریکا، تغییرات عمده در زنجیره‌های تأمین جهانی بود. با اعمال تعرفه‌ها بر واردات کالاهای چینی به ایالات متحده و همچنین اقدامات تلافی‌جویانه چین، شرکت‌های چندملیتی و تولیدکنندگان بزرگ ناچار شدند به دنبال مسیرهای جدید برای تأمین مواد اولیه و محصولات خود بگردند. این تغییرات در زنجیره‌های تأمین، به ویژه در صنایع الکترونیک، خودرو و کالاهای مصرفی، موجب تغییراتی اساسی در تجارت جهانی شد.

چین که قبلاً به عنوان «کارخانه جهان» شناخته می‌شد، با کاهش تقاضا برای محصولاتش در بازارهای جهانی مواجه شد. این مسئله باعث شد که بسیاری از شرکت‌ها به کشورهای دیگر مانند ویتنام، اندونزی و هند روی بیاورند تا تولیدات خود را به این بازارها منتقل کنند. در این شرایط، چین نیز به سمت توسعه بازارهای داخلی و افزایش تولیدات با تکنولوژی بالا حرکت کرد. این روند در بلندمدت می‌تواند به تغییرات ساختاری در صنعت جهانی منجر شود، به طوری که چین دیگر تنها به عنوان تولیدکننده محصولات ارزان‌قیمت شناخته نمی‌شود.

افزایش تمرکز بر اقتصاد دیجیتال و فناوری‌های نوین

جنگ تجاری چین و آمریکا همچنین باعث شد که کشورهای مختلف به اهمیت اقتصاد دیجیتال و فناوری‌های نوین بیشتر توجه کنند. با توجه به اینکه ایالات متحده و چین در زمینه فناوری‌های نوین و دیجیتال در رقابت جدی بودند، جنگ تجاری موجب شد که تمرکز بیشتری بر توسعه تکنولوژی‌های جدید مانند هوش مصنوعی، G5، ماشین‌های خودران و بلاک‌چین ایجاد شود.چین که به دنبال کاهش وابستگی خود به فناوری‌های غربی بود، با سرمایه‌گذاری‌های عظیم در صنعت تکنولوژی به ویژه در شرکت‌هایی مانند هوآوی و Tencent، تلاش کرد تا جایگاه خود را در عرصه جهانی تقویت کند. این امر باعث افزایش رقابت در سطح جهانی شد و به ویژه در کشورهای در حال توسعه، تقاضا برای استفاده از فناوری‌های پیشرفته رشد کرد.از سوی دیگر، ایالات متحده با استفاده از اقدامات تجاری خود، سعی کرد تا از گسترش حضور چینی‌ها در بازارهای جهانی جلوگیری کند. سیاست‌های محدودکننده ایالات متحده در برابر شرکت‌هایی مانند هوآوی و ZTE نشان‌دهنده رقابت فزاینده در این عرصه بود. این اقدامات موجب تغییراتی در مسیر توسعه فناوری‌های نوین شد و به رقابت بیشتر در زمینه‌های مختلف دیجیتال و فنی دامن زد.

یکی از پیامدهای دومینویی جنگ تجاری، افزایش حمایت از صنایع داخلی در کشورهای در حال توسعه بود. کشورهای در حال توسعه که تحت تأثیر تغییرات در تجارت جهانی قرار گرفته بودند، به شدت به سیاست‌های حمایتی از تولیدات داخلی خود توجه کردند. این امر به ویژه در آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین مشهود بود.کشورهایی مانند هند و برزیل به دنبال تقویت تولیدات داخلی و توسعه صنایع خود رفتند تا از وابستگی به واردات کاهش دهند. به علاوه، این کشورها با توسعه تجارت میان‌منطقه‌ای و گسترش روابط تجاری با کشورهای همسایه، سعی کردند تا آثار منفی جنگ تجاری چین و آمریکا را کاهش دهند.در این راستا، بسیاری از کشورهای در حال توسعه به سمت توسعه زیرساخت‌های تجاری و ارتقاء صنایع داخلی خود حرکت کردند. برای مثال، در هند، دولت تلاش کرد تا از طریق برنامه‌های حمایتی مانند Make in India تولیدات داخلی را تقویت کرده و وابستگی به واردات محصولات از چین و ایالات متحده را کاهش دهد.

تأثیرات جنگ تجاری چین و آمریکا بر بازارهای جهانی: نفت، طلا و ارز و سهام

بازار نفت یکی از حساس‌ترین بخش‌های اقتصاد جهانی است که به شدت تحت تأثیر تغییرات در روابط تجاری جهانی قرار دارد. جنگ تجاری چین و آمریکا به عنوان یکی از بزرگ‌ترین جنگ‌های تجاری در تاریخ معاصر، باعث ایجاد عدم‌اطمینان در بازار نفت شد. در ابتدا، تصمیمات ایالات متحده برای افزایش تعرفه‌ها بر واردات چینی، باعث شد که نگرانی‌ها از کند شدن رشد اقتصادی جهانی افزایش یابد. این نگرانی‌ها به شدت بر تقاضای نفت تاثیر گذاشت.چین به عنوان بزرگ‌ترین واردکننده نفت جهان، کاهش تقاضا برای نفت در داخل خود را تجربه کرد. کاهش رشد اقتصادی چین به‌ویژه در صنایع بزرگ مانند ساخت‌وساز و تولید کالاهای صنعتی، منجر به کاهش مصرف نفت در این کشور شد.

علاوه بر این، کاهش تقاضای جهانی برای کالاها و کاهش تجارت جهانی، باعث کاهش تقاضا برای نفت در سطح جهانی گردید.در همین راستا، قیمت نفت در بازارهای جهانی در سال ۲۰۱۸ با کاهش‌های قابل توجهی مواجه شد. قیمت نفت برنت که در اوایل سال ۲۰۱۸ حدود ۷۵ دلار در هر بشکه بود، تا پایان سال به کمتر از ۵۰ دلار رسید. این کاهش قیمت به وضوح نشان‌دهنده تاثیر جنگ تجاری بر بازار نفت بود. کاهش قیمت نفت، که به‌ویژه برای کشورهای صادرکننده نفت مانند کشورهای عضو اوپک دردسرساز بود، به کاهش درآمدهای این کشورها و فشار اقتصادی بر آنها منجر شد.با این حال، جنگ تجاری همچنین باعث شد که برخی از کشورهای تولیدکننده نفت، به ویژه ایران و ونزوئلا، تلاش کنند تا به دلیل تحریم‌های آمریکا، از مسیرهای جدید برای صادرات نفت خود استفاده کنند. این امر موجب تغییراتی در جریان‌های تجاری نفتی شد و بازارهای جهانی نفت را پیچیده‌تر کرد.

طلا به عنوان یکی از مهم‌ترین دارایی‌های امن در دوران عدم‌اطمینان اقتصادی و سیاسی، در سال ۲۰۱۸ افزایش تقاضا را تجربه کرد. در ابتدا، جنگ تجاری باعث افزایش نگرانی‌ها در خصوص آینده اقتصاد جهانی شد و سرمایه‌گذاران به سمت دارایی‌های امن مانند طلا هجوم آوردند. طلا به عنوان یک سرمایه‌گذاری مطمئن در برابر نوسانات بازارهای مالی و اقتصادی، با افزایش قیمت مواجه شد.در نیمه دوم سال ۲۰۱۸، با تشدید جنگ تجاری و نگرانی‌های مربوط به رکود اقتصادی جهانی، قیمت طلا به بالاترین سطح خود در سال‌های اخیر رسید.

قیمت هر اونس طلا که در اوایل سال ۲۰۱۸ در حدود ۱۳۰۰ دلار بود، تا پایان سال به بیش از ۱۵۰۰ دلار افزایش یافت. این افزایش قیمت طلا، نشان‌دهنده تمایل سرمایه‌گذاران به حفظ دارایی‌های خود در برابر بحران‌های اقتصادی ناشی از جنگ تجاری بود.افزون بر این، جنگ تجاری موجب کاهش ارزش دلار آمریکا شد که این امر نیز به نفع بازار طلا عمل کرد. زمانی که دلار ضعیف‌تر می‌شود، قیمت طلا در بازارهای جهانی افزایش می‌یابد. بنابراین، سرمایه‌گذاران به سمت طلا رفتند تا از ارزش دارایی‌های خود محافظت کنند. 

بازار ارز نیز یکی دیگر از بخش‌های حساس به تغییرات اقتصادی است که تحت تأثیر جنگ تجاری قرار گرفت. یکی از تأثیرات مستقیم این جنگ بر ارزهای مختلف، کاهش ارزش یوآن چین بود. چین در پاسخ به تعرفه‌های آمریکا، ارزش یوآن را در برابر دلار کاهش داد تا صادرات خود را ارزان‌تر کند و آسیب کمتری از جنگ تجاری ببیند. این اقدام چین موجب نگرانی در بازارهای مالی شد و بسیاری از سرمایه‌گذاران به سمت ارزهای امن مانند دلار آمریکا و ین ژاپن روی آوردند.در عین حال، سیاست‌های پولی ایالات متحده نیز بر نوسانات ارزی تاثیر داشت. فدرال رزرو آمریکا در سال ۲۰۱۸ با افزایش نرخ بهره، سعی داشت دلار را تقویت کند و از این طریق اثرات منفی جنگ تجاری را کاهش دهد. این سیاست پولی باعث تقویت دلار در برابر سایر ارزها شد و تاثیرات آن بر بازار ارز کاملاً مشهود بود.در نتیجه، جنگ تجاری به نوسانات زیادی در بازار ارز دامن زد و کشورهای مختلف به ویژه کشورهای صادرکننده کالاهای اولیه، با نوسانات نرخ ارز روبه‌رو شدند. کاهش ارزش پول ملی در برخی کشورها باعث شد که تورم افزایش یابد و قدرت خرید مصرف‌کنندگان کاهش یابد.

 یکی از مهم‌ترین تاثیرات جنگ تجاری بر بازار سهام آمریکا، کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران و افزایش نگرانی‌ها درباره رکود اقتصادی بود. شاخص‌های اصلی بورس ایالات متحده، مانند داو جونز و S&P ۵۰۰، به شدت تحت تاثیر تصمیمات ترامپ و تعرفه‌های جدید قرار گرفتند. جنگ تجاری موجب کاهش سود شرکت‌های آمریکایی شد، زیرا بسیاری از این شرکت‌ها به چین صادرات داشتند و افزایش تعرفه‌ها هزینه‌های تولید و سودآوری آنها را تحت تاثیر قرار داد.

بازارهای سهام چین نیز از ابتدای جنگ تجاری با نوسانات زیادی روبه‌رو شدند. کاهش صادرات چین به آمریکا، کاهش سرمایه‌گذاری‌های خارجی و تضعیف رشد اقتصادی، به شدت بازارهای سهام چین را تحت تاثیر قرار داد. شاخص شنژن و شانگهای به عنوان مهم‌ترین شاخص‌های بورس چین، در این سال دچار افت قابل توجهی شدند.

با توجه به اینکه چین و آمریکا هر دو بخش بزرگی از اقتصاد جهانی را تشکیل می‌دهند، جنگ تجاری این دو کشور تاثیری مستقیم بر بازارهای سهام جهانی گذاشت. بسیاری از کشورها در آسیا و اروپا نیز شاهد افت شاخص‌های بورس خود بودند. کشورهایی که به شدت به چین و آمریکا وابسته بودند، از جمله کشورهای صادرکننده مواد خام و محصولات کشاورزی، بیشترین ضرر را متحمل شدند.

چشم‌انداز اقتصادی جهانی

در پایان سال ۲۰۱۸، جنگ تجاری چین و آمریکا به وضوح بر چشم‌انداز اقتصادی جهانی تاثیر گذاشته بود. بسیاری از تحلیلگران اقتصادی پیش‌بینی کردند که این جنگ تجاری می‌تواند موجب کندی رشد جهانی و کاهش تجارت بین‌المللی شود. علاوه بر این، تهدیدات ترامپ برای اعمال تعرفه‌های بیشتر و اعمال سیاست‌های حمایتی از صنایع داخلی، نگرانی‌ها را در خصوص آینده اقتصاد جهانی افزایش داد.در مجموع، جنگ تجاری چین و آمریکا در سال ۲۰۱۸ موجب تغییرات اساسی در بازارهای مالی، ارز، نفت و طلا شد. این تغییرات به وضوح نشان‌دهنده تاثیرات جهانی شدن و چالش‌های پیش‌روی اقتصاد جهانی است.

جنگ تجاری میان چین و آمریکا در سال‌های اخیر، صرفاً نزاعی میان دو کشور نبود، بلکه آغاز عصری تازه در نظم اقتصاد جهانی به شمار می‌رود. این رویارویی نشان داد که جهانی‌شدن با همه مزایایش، تا چه اندازه در برابر سیاست‌های ملی‌گرایانه آسیب‌پذیر است. هم چین و هم آمریکا تلاش کردند با تغییر جهت‌گیری‌های اقتصادی خود، آسیب‌ها را به حداقل برسانند، اما موجی از پیامدهای دومینویی را در سطح بین‌الملل به راه انداختند. بازارهای مالی جهانی، مسیرهای سرمایه‌گذاری، سیاست‌های صنعتی کشورهای در حال توسعه و ساختار زنجیره‌های تأمین همگی تحت تأثیر قرار گرفتند. این جنگ نشان داد که سیاست‌گذاری اقتصادی دیگر نمی‌تواند صرفاً ملی باشد؛ اقتصاد جهان در هم‌تنیده‌تر از آن است که در برابر نزاع قدرت‌ها بی‌تفاوت بماند. پایان این جنگ، اگرچه هنوز به طور کامل رقم نخورده، اما آغاز تحولی ماندگار در فهم ما از آینده اقتصاد جهانی بوده است.


گزارش از: مهدی شاه جلال الدین، کارشناس بازارهای مالی

عکس خوانده نمی‌شود