جغرافیای تورم؛ کدام استانها در آبان بیشترین فشار قیمت را تحمل کردند؟
به گزارش اقتصادرَوا، تورم آبان ۱۴۰۴ نشان میدهد گرچه نرخ تورم در سطح کل کشور روندی نسبتاً باثبات دارد، اما شدت فشار قیمتی در استانها و میان مناطق شهری و روستایی یکسان نیست. شاخص قیمت مصرفکننده در آبان به رقم ۴۱۷.۵ واحد رسیده و تورم ماهانه ۳.۴ درصد، تورم نقطهای ۴۹.۴ درصد و تورم سالانه ۴۰.۴ درصد را ثبت کرده است . بررسی جزئیتر دادهها نشان میدهد ناهمگونی جغرافیایی تورم در ماههای اخیر تقویت شده و شکاف میان برخی استانها و همچنین میان شهر و روستا قابلتوجه است.
نخستین نکته قابلتوجه در آبان، تفاوت معنادار تورم نقطهای میان استانها است؛ موضوعی که نشان میدهد شوکهای قیمتی با شدت متفاوتی به مناطق مختلف اصابت کردهاند. بالاترین نرخ تورم نقطهای در میان استانها مربوط به کهگیلویه و بویراحمد با ۵۷.۷ درصد است، رقمی که با متوسط کشوری فاصلهای نزدیک به ۸ واحد درصد دارد و آن را در صدر فهرست استانهای دارای فشار قیمتی قرار میدهد. پس از آن استانهایی همچون خراسان شمالی با ۵۷.۵ درصد، مرکزی با ۵۷.۷ درصد، لرستان با ۵۳.۵ درصد، یزد با ۵۴.۵ درصد و آذربایجان غربی با ۵۳.۶ درصد دیده میشوند .
در نقطه مقابل، برخی استانها تورم نقطهای بهمراتب پایینتری را تجربه کردهاند. سیستانوبلوچستان با ۵۰.۶ درصد، تهران با ۴۲.۴ درصد و البرز با ۵۱.۲ درصد در گروه استانهایی قرار دارند که فشار قیمتی ملایمتری را نسبت به میانگین کشور ثبت کردهاند. بهویژه استان تهران با اختلاف بیش از ۷ واحد درصد نسبت به متوسط کشور در نقطهای پایینتر ایستاده است؛ موضوعی که احتمالاً نتیجه وزن بالای کالاها و خدمات غیرخوراکی و اثر تعدیلکننده اجاره در سبد مصرفی این استان است.
از منظر تورم سالانه نیز ناهمگونی قابلتوجه است. برای مثال بوشهر ۴۰.۶ درصد، خراسان شمالی ۴۵.۸ درصد، آذربایجان غربی ۴۴.۱ درصد، کهگیلویه و بویراحمد ۴۱.۳ درصد، یزد ۳۶.۲ درصد و زنجان ۳۷.۴ درصد را ثبت کردهاند که نشاندهنده شدت متفاوت افزایش قیمتها در دوره ۱۲ماهه میان استانهاست . این دادهها بیانگر این واقعیتاند که ساختارهای اقتصادی، اقلیمی و بازارهای منطقهای نقش مهمی در رفتار تورمی دارند.
در ادامه، تمایز میان شهر و روستا در آمارها نکته مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. هرچند تورم ماهانه کل کشور ۳.۴ درصد ثبت شده، اما این رقم برای روستاها ۳.۷ درصد و برای شهرها ۳.۴ درصد است؛ به این معنا که خانوارهای روستایی فشار تورمی ماهانه بیشتری را تجربه کردهاند. همین الگو در تورم نقطهای نیز تکرار میشود: تورم نقطهای روستاها ۵۳.۴ درصد و تورم نقطهای شهرها ۴۷.۸ درصد گزارش شده است. این اختلاف تقریباً ۶ واحد درصدی مؤید آن است که تغییرات قیمتها در گروه خوراکیها و نیازهای اولیه، بیش از سایر سبدها، روستاها را تحت تأثیر قرار داده است؛ چرا که وزن خوراکیها در سبد مصرفی روستاییان بالاتر است .
تورم سالانه نیز همین روند را نشان میدهد: سالانه شهرها ۳۸.۶ درصد و روستاها ۴۰.۶ درصد ثبت شده که فاصلهای قابلتوجه است. این اختلافها نشان میدهد روستاها در مجموع نسبت به شهرها با نوسانات قیمتی شدیدتری مواجه هستند. یکی از عوامل مهم در این زمینه، سهم بالاتر خوراکیها در سبد هزینهای روستاییان است؛ گروهی که تورم نقطهای آن در کشور به بیش از ۶۶ درصد رسیده است و در بسیاری از استانها نقش تعیینکنندهای در افسارگسیختگی قیمتها داشته است .
بررسی تورم خوراکیها در استانها نشان میدهد این گروه تقریباً در همه استانها بالاتر از متوسط تورم شاخص کل است. برای نمونه در استانهای کردستان ۶۶.۱ درصد، چهارمحالوبختیاری ۶۳ درصد، آذربایجان غربی ۶۲.۱ درصد، خوزستان ۶۴ درصد و لرستان ۶۲.۱ درصد ثبت شده است. اختلاف تورم خوراکیها میان استانها در آبان به بیش از ۱۵ واحد درصد میرسد، که نشاندهنده تنوع بالای شرایط عرضه، دسترسی، حملونقل و ساختار بازار در مناطق مختلف کشور است .
در سوی دیگر، تورم گروه کالاهای غیرخوراکی و خدمات نیز با وجود نوسان کمتر، در برخی استانها بالاتر از متوسط کشوری قرار دارد. برای مثال استانهایی مانند یزد با ۴۲.۶ درصد، خراسان شمالی با ۴۸.۶ درصد، مرکزی با ۴۹.۲ درصد در ردههای بالاتر قرار گرفتهاند. بیشترین اثرگذاری در این گروه متعلق به بخش مسکن، اجاره و خدمات مرتبط بوده است، که به دلیل سهم بالا در شاخص کل، نقش ثباتدهنده یا تشدیدکننده در نتایج نهایی شاخص دارد.
یکی دیگر از روندهای مهم، شتاب متفاوت تورم ماهانه در استانهاست. دادهها نشان میدهد برخی استانها جهش ماهانه قابلتوجهی را تجربه کردهاند. برای نمونه سیستانوبلوچستان ۲.۷ درصد، تهران ۲.۶ درصد، فارس ۳.۱ درصد را ثبت کردهاند، اما استانهایی نظیر کرمان ۳.۳ درصد، لرستان ۵ درصد، یزد ۳.۴ درصد، آذربایجان غربی ۴.۹ درصد و کهگیلویهوبویراحمد ۳.۶ درصد رشد ماهانه شدیدتری را تجربه کردهاند. این اختلافها بیانگر تفاوت در سرعت تعدیل قیمتها در مناطق مختلف است و نشان میدهد سیاستهای محلی، ساختار عرضه و حتی فصل برداشت محصولات کشاورزی میتوانند بر مسیر تورم ماهانه اثرگذار باشند .
با کنار هم گذاشتن دادهها، میتوان گفت که استانهای غربی و شمالغربی کشور بیشتر تحت تأثیر فشار قیمتی قرار گرفتهاند. تورم نقطهای در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، لرستان و خراسان شمالی عمدتاً بالاتر از میانگین کشور است. این موضوع میتواند ناشی از ترکیب اقتصادی این استانها، سهم بالای خوراکیها در سبد هزینهای، شرایط حملونقل و وابستگی به شبکههای تأمین خاص باشد.
در مقابل، استانهای مرکزی و شمالی از جمله تهران، قم، البرز، مازندران و گیلان، گرچه همچنان تورم بالا را تجربه میکنند، اما فشار تورمی در آنها در سطح ملایمتری است. یکی از سؤالات تحلیلی این است که چگونه استانهایی با جمعیت و مصرف بالا، تورم نقطهای کمتری را نسبت به استانهای کوچکتر تجربه کردهاند. بخشی از پاسخ میتواند به اثر شبکه گسترده خدمات و حضور رقابت بیشتر در بازارها بازگردد، که سرعت تعدیل قیمتها را کنترل میکند.
در نهایت، بررسی دادهها نشان میدهد که ساختار تورم کشور در آبان ۱۴۰۴، چهرهای ناهمگن دارد و استانها بهطور یکنواخت تحت تأثیر نیستند. تورم بالای خوراکیها در استانهای کمبرخوردارتر و تورم ملایمتر در کلانشهرها از جمله یافتههایی هستند که میتواند برای سیاستگذاریهای آتی اهمیت راهبردی داشته باشد. سیاستهایی همچون تقویت شبکه توزیع در استانهای محروم، حمایت از تولید محصولات اساسی، کاهش هزینههای حملونقل، و افزایش رقابت در بازارهای محلی میتواند به کاهش شکاف تورمی میان استانها کمک کند.
بهطور خلاصه، آبان ۱۴۰۴ ماهی بود که تفاوتهای ساختاری تورم در جغرافیای ایران بیش از پیش نمود پیدا کرد؛ تفاوتهایی که شناخت دقیق آنها شرط لازم برای سیاستگذاری مؤثر در مهار تورم است.
