
بازگشایی زودهنگام بورس یا بیتدبیری مسئولان؟
روز شنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۴، بورس تهران پس از وقفهی ۱۷روزه ناشی از جنگ دوازدهروزهی ایران و اسرائیل بازگشایی شد؛ بازگشاییای که با انتقادهای بسیاری روبهرو شد و بازگشایی بورس تهران در شرایط فعلی را نابخردانه و اقدامی بیبرنامه خواندند.
در روز شنبه و یکشنبه، یعنی دو روز ابتدایی معاملات بورس پس از جنگ، بیش از ۴ درصد ریزش در شاخص کل رقم خورد و این شاخص تأثیرگذار بر رفتار سرمایهگذاران، به محدودههای قدیمی خود بازگشته است. شاخص کل به پایینترین سطح خود از ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۴ سقوط کرد و به سطح ۲٬۸۴۴٬۰۰۰ واحد رسید. این ریزشهای شدید مسبب انتقادهای محکم و حتی گاه با زبانی تند خطاب به رئیس سازمان بورس شد.
در ادامه، به شرایط این بازگشایی و اقدامات لازمی که بایسته بود پیش از بازگشایی بورس انجام میشد، میپردازیم؛ اقداماتی که در صورت انجام، میتوانست این بازگشایی اجتنابناپذیر را با شرایط بهتری روبهرو کند. بدیهی است که بورس تهران نمیتوانست تا ابد تعطیل بماند و دیر یا زود اقدام به بازگشایی صورت میپذیرفت؛ اما باز هم بدیهی است که پیش از بازگشایی، در شرایط پس از جنگ، نحوهی مواجهه با بازار سرمایهای جنگزده بایستی متفاوت باشد. رویکردهایی در این رابطه وجود دارد که در این گزارش به تشریح رویکرد مدنظر کارشناس اقتصادرَوا پرداخته خواهد شد.
همانطور که در روز ابتدایی آغاز جنگ، در طی گزارشی، به بایستگی بستن بورس تهران تا پایان این شرایط جنگی پرداختیم—که این اقدام شایسته توسط ریاست سازمان بورس صورت پذیرفت—اما شرایطی که بورس تهران مجدداً بازگشایی شد، با ترکشهای جنگ دوازدهروزه روبهرو شد و باران خون در کلیت بازار باریدن گرفت.
در دو روز متوالی، ۹۹ درصد از بازار قرمزپوش شدند و بیش از ۹۵ درصد از نمادهای فعال در بازار سرمایهی جنگزدهی ایران، در صفهای فروش هزار میلیارد تومانی زمینگیر شدند و ارزش معاملات بازار با بیش از ۵۰ درصد افت نسبت به میانگین ماهانه روبهرو شد. این ریزشها، ترکشهای خونبار جنگ و البته بیعملی مسئولین و اقدامات بدون برنامهی ایشان تا به اینجای کار بوده که مانند نمکی بر زخم، شرایط را وخیمتر کرده و موجب واکنشهای تند بسیاری شده است.
هرچند در صحبتهای رئیس سازمان بورس و اعضای هیئتمدیرهی این سازمان، سخن از برنامههای دقیق و حسابشده برای وضعیت این روزهای بورس و همچنین آیندهی بازار سرمایه به میان میآید، اما تاکنون بیبرنامگی محض در اقدامات ایشان دیده شده است. تنها اقدام این مسئولین، کوبیدن بر طبلهای پوشالی و بیان حرفهای تکراری، نظیر حمایت وزیر اقتصاد از بازار سرمایه است. این صحبتها با اینکه زیبا به نظر میرسند، لیکن با اعمال مسئولین مربوطه همخوانی ندارد. لااقل تاکنون این مغایرت در صحبتها و اعمال ایشان بهوضوح دیده شده است.
«به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست.»
در چنین شرایطی، گاه راهکارهایی بیان شده که بهطور قطع میتوان عملی بودن آنها را نقض کرد. بهعنوان مثال، برخی از افراد از دولت انتظار داشتند که در ابتدای معاملات، صفهای فروش بازار را جمع کند؛ اقدامی که بسیار پرهزینه برای دولت خواهد بود و جمعکردن روزانه حداقل ۳۰ الی ۴۰ هزار میلیارد تومان صف فروش، عملاً غیرممکن است. اما راهکارهایی نیز بیان شده که اکثریت تحلیلگران و فعالان، روی آن اجماع دارند و اینها را راهکارهای مؤثر میخوانند.
اولین راهکار، انتشار اوراق تبعی است که سالهای قبلتر هم این اقدام انجام گرفته بود. اوراق تبعی یا همان اختیار فروش، نوعی بیمه بر روی سهام است که به خریدارانش این امکان را میدهد که در صورت افتهای شدید در قیمت سهام، در سررسید مشخص، با قیمتی از پیش تعیینشده، سهام خود را به فروش برسانند تا متحمل زیانهای شدیدتری نشوند.
این اقدام نهتنها در جهت کاهش زیان سهامداران مؤثر واقع خواهد شد، بلکه اعتماد به بازار سرمایه را هم کمی دستخوش تغییر خواهد کرد و بخشی از سهامداران را از تصمیم خروج از بازار منصرف خواهد نمود. البته که به این اقدام، در شرایط عادی ایرادهای جدی وارد است، اما با توجه به شرایط جنگی و بحرانی این روزهای بازار سرمایهی ایران، میتوان از این ایرادات چشمپوشی کرد.
یکی دیگر از این راهکارها که میتواند مؤثر واقع شود، اصلاح بخشی از قراردادها، بهخصوص قراردادهای اختیار معامله است. در مواد این قراردادها بیان شده که در صورت بسته بودن بازار در تاریخ سررسید، سررسید قرارداد به اولین روز کاری پیشرو موکول خواهد شد. اما با این حال، شرایط جنگی در این قراردادها پیشبینی نشده و اقدامی مثبت در این جهت انجام نگرفته است. با اصلاح بخشهایی از این قراردادها و قراردادن راهکاری برای این شرایط، میتوان از زیان فعالان بازار اختیار معامله کاست.
و اما سخن آخر، که به نظر میرسد عملیترین و کمهزینهترین راهکار برای بهبود بخشی از بازار سرمایه باشد، ایجاب شرکتهای فعال در بورس تهران به شفافسازیهای گسترده و سازمانیافته است. هرچند ممکن است بخشی از شرکتهای تولیدی دچار آسیبهایی شده باشند، لیکن اغلب شرکتها بهصورت مستقیم با خسارات جدیای روبهرو نشدند.
یک شفافسازی گسترده در تمامی سهام بورس تهران، مبنی بر اینکه خطوط تولید هیچ آسیبی ندیده و با توان قبلی در حال تولید هستند، میتوانست پیش از بازگشایی بورس، جو روانی حاکم بر بازار را کمی تعدیل نموده و از شدت ریزشها بکاهد.
بسیاری از شرکتهای فعال در بورس تهران، در این روزهای جنگی با هیچ خسارتی—مستقیم یا غیرمستقیم—روبهرو نشدند. اما جو حاکم بر بازار باعث شد حتی این شرکتها نیز در صفهای فروش سنگینی زمینگیر شوند. حتی شفافسازی در خصوص اینکه محصولات در حال تولید هستند، یا اینکه مشکلی در تأمین مواد اولیه به وجود نیامده است، و یا اینکه هیچ کارگری دچار زیان و کسری حقوق نشده است، بر جو روانی بازار تأثیر بهسزایی خواهد داشت.
در این گزارش، بهطور مفصل راهکارهای موجود و عقلانی برای مواجهه با بورس تهران و پیشگیری از سقوطهای خونبار و دردناک دیگر بیان شد؛ راهکارهایی که تا لحظه نگارش این گزارش، هیچکدام عملی نشدهاند و بار دیگر بیعملی مسئولین مربوطه را به نمایش گذاشتهاند.
امید است سیدعلی مدنیزاده، نخبهی دانشگاه شریف که بهتازگی بر کرسی وزارت اقتصاد تکیه زده است، اقدامات مثبتی در رابطه با بورس تهران و کنترل شرایط جنگزدهی این روزهای بازار انجام دهد و برای ادامهی مسیری پایدار و قابل پیشبینی در بورس تهران چارهای بیندیشد.
گزارش از: متین محلاتی، کارشناس بورس