
تغییر موضع سرمایه گذاران نسبت به بیتکوین / چه چیزی باعث این تغییر نظر شد؟
به گزارش خبرنگار اقتصادروا؛ در سال ۲۰۱۸، در بحبوحه یکی از پرتنشترین دورههای تاریخ بازار رمزارزها، بسیاری از اقتصاددانان و تحلیلگران نسبت به آینده بیتکوین دیدگاهی محتاطانه و حتی بدبینانه داشتند. یکی از شاخصترین این اظهارنظرها، سخن کنت روگاف، اقتصاددان برجسته دانشگاه هاروارد، بود که احتمال سقوط قیمت بیتکوین به ۱۰۰ دلار را بیش از رسیدن آن به ۱۰۰ هزار دلار ارزیابی میکرد. این پیشبینی، در زمان خود، نه از سر خصومت با فناوری بلاکچین، بلکه بر اساس مجموعهای از شواهد و شرایط بازار شکل گرفت که منطق آن را قابل دفاع میکرد.
در آن مقطع، بیتکوین پس از جهش تاریخی خود به محدوده ۲۰ هزار دلار در دسامبر ۲۰۱۷، وارد یک روند نزولی شدید شد و بخش بزرگی از ارزش خود را از دست داد. نوسانات روزانه دو رقمی، سقوط بازار آلتکوینها، و ریزشهای سنگین سرمایهگذاران تازهوارد، فضایی را ایجاد کرده بود که ریسک سرمایهگذاری در این دارایی به شکل بیسابقهای بالا بود. از سوی دیگر، فشارهای نظارتی و مقرراتی در کشورهای مختلف، از جمله ممنوعیت فعالیت صرافیها در چین و محدودیتهای سختگیرانه در کره جنوبی، باعث کاهش جریان نقدینگی و اعتماد عمومی به بازار شده بود. گزارشهای متعدد از کلاهبرداریهای ICO، پروژههای بیپشتوانه، و هک صرافیها، نگرانیها درباره امنیت و پایداری بازار را دوچندان میکرد.
در حوزه زیرساختهای سرمایهگذاری نیز، شرایط به نفع ورود سرمایهگذاران نهادی نبود. نبود ابزارهای نظارتی شفاف، فقدان ETFهای اسپات، ضعف در سازوکارهای نگهداری امن (custody)، و تمرکز بالای مالکیت داراییها در دست گروه کوچکی از بازیگران، همگی نشان میدادند که بازار هنوز فاصله زیادی با بلوغ و ثبات دارد. در چنین شرایطی، ارزیابی روگاف مبنی بر محتملتر بودن سقوط شدید نسبت به جهش قیمتی بزرگ، با واقعیات اقتصادی و ساختار بازار همخوانی داشت.
با این حال، در فاصله سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۵، تحولات بنیادینی در اکوسیستم رمزارزها رقم خورد که معادلات ریسک و بازده را تغییر داد. نخست، فضای نظارتی در بسیاری از اقتصادهای بزرگ شفافتر شد و ابزارهای سرمایهگذاری قانونمند، از جمله ETFهای اسپات بیتکوین در ایالات متحده، رسماً راهاندازی شدند. دوم، زیرساختهای نگهداری داراییهای دیجیتال بهبود یافت و ارائهدهندگان خدمات custody با استانداردهای بانکی، امنیت سرمایهگذاران نهادی را تضمین کردند. سوم، گسترش بازار مشتقات و ابزارهای پوشش ریسک (hedging) امکان مدیریت بهتر نوسانات را فراهم کرد و راه را برای ورود سرمایههای کلان باز نمود.
در کنار این تحولات ساختاری، شرایط کلان اقتصاد جهانی نیز به نفع داراییهای جایگزین تغییر کرد. تورم بالا در بسیاری از کشورها، سیاستهای انبساطی پولی، و نگرانی از کاهش ارزش پولهای فیات، باعث شد بیتکوین به عنوان ابزاری برای پوشش تورم و ذخیره ارزش، جایگاه پررنگتری پیدا کند. نتیجه این تغییرات، رشد قابل توجه تقاضای نهادی برای بیتکوین بود. گزارشهای اخیر حاکی از آن است که حتی دانشگاه هاروارد، که در سال ۲۰۱۸ دیدگاهی بسیار محتاطانه داشت، اکنون حدود ۱۱۶ میلیون دلار از منابع خود را از طریق خرید ETF بیتکوین سرمایهگذاری کرده است.
این تغییر موضع به معنای اشتباه بودن ارزیابی گذشته نیست، بلکه نشاندهنده ماهیت پویا و وابسته به شرایط بازار در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری است. پیشبینیهای اقتصادی همیشه باید در چارچوب دادهها، زیرساختها، و ریسکهای موجود در زمان بیانشان سنجیده شوند. آنچه در ۲۰۱۸ محتملتر به نظر میرسید، در ۲۰۲۵، با دگرگونی بسترهای قانونی، فنی و مالی، جای خود را به سناریوی متفاوتی داده است. برای سرمایهگذاران امروز، درس اصلی این تحول آن است که ارزیابی آینده هر دارایی نیازمند بازنگری مستمر بر اساس تغییرات محیطی و شواهد جدید است، نه تکیه بر برآوردهای ثابت و تاریخ گذشته.
گزارش از: بهنام مهری حسینی، کارشناس بازار های مالی