
مس،کلیدِ توسعه بخش صنایع معدنی
به گزارش اقتصادرَوا، فلز مس در این برهه از تاریخ، یکی از سرنوشتسازترین فلزات معدنی در توسعه و راهبرد جهان بهسوی اهداف پیشبینیشده توسط صنایع مهم جهانی است. این فلز به علت ویژگیهای پرکاربردش در صنایع بسیار زیادی قابل استفاده است و این امر باعث شده تقاضای بسیار زیادی برای این فلز بینظیر به وجود آید.
این فلز یکی از پنج فلز مورد استفاده در فرآیندهای کمکربن است. این در حالی است که بهدلیل کاهش ذخایر سوختهای فسیلی و مشکلات حاصل از گازهای گلخانهای، جهان بهسوی توسعه فناوریهای کمکربن حرکت میکند و انتظار میرود بهدلیل کاربرد بالای مس در این صنایع، رشد تقاضا در انتظار مس و فرآوردههای مسی باشد. بر اساس دادهها و تحلیلهای S&P پیشبینی میشود که تقاضای مس در سطح جهان از ۳۰ میلیون تن در سال ۲۰۲۵ به نزدیک ۵۰ میلیون تن در سال ۲۰۳۵ برسد و در سال ۲۰۵۰ حتی از مرز ۵۰ میلیون تن نیز عبور کند. این دادهها نشان از آینده روشن این بازار و اهمیت بیچونوچرای مس در سطح جهان دارد. پس میتوان انتظار داشت کنسانتره و کاتد مس در آینده بازاری پررونق داشته باشند. البته این تقاضای بسیار زیاد به احتمال زیاد با کمبود عرضه نیز مواجه شود و شکافی میان تقاضا و عرضه آن ایجاد گردد، زیرا تولیدات جهانی در هیچ بازهای به این مقدار نبوده است.
از سوی دیگر، فرآیند تولید مس در مقایسه با دیگر فلزات مانند آلومینیوم، فولاد و دیگر صنایع مانند تولید سیمان، میزان انرژی کمتری مصرف میکند که این امر نشان میدهد تولید مس در کشورهایی که با بحران انرژی مواجهاند، میتواند بسیار کلیدی و حائز اهمیت باشد.
در بازار جهانی این محصول، بیشتر تجارت مربوط به زنجیره بالادست این صنعت است که شامل سنگ معدن، کنسانتره، کاتد مس، ضایعات مس، سیم مسی و آندهای مس میشود. این در حالی است که این محصولات در مقایسه با محصولات پاییندستی، ارزش افزوده بسیار کمتری ایجاد میکنند. این اتفاق دو دلیل اصلی دارد؛ نخست، در کوتاهمدت قیمت محصولات مسی نوسانات شدیدی دارد که منجر به نامتعادل شدن تقاضا و سفارشهای مشتریان پاییندستی و در نهایت باعث کاهش سودآوری واحدهای تولید محصولات زنجیره مس میشود. دوم اینکه، تنوع محصولات مسی و کاربرد آنها در کشورهای پیشرفته بهدلیل خاصیت رسانایی این فلز بسیار بالاست. به همین خاطر کشورها سعی میکنند محصولات بالادستی را خریداری کنند و خودشان در زنجیره تولید محصولات با فناوری بالا از آن استفاده کنند.
این موضوع در نمودار زیر نیز مشخص است. همانطور که مشاهده میشود، نزدیک به ۸۳ درصد تجارت محصولات مسی مربوط به محصولات بالادستی است.
ایران با ۵۴ میلیون تن ذخایر مس، ۶ درصد از کل ذخایر مس جهان را در اختیار دارد و در مقام تولیدکننده مس، با تولید ۲ درصد از کاتد مس جهان، در رتبه پانزدهم تولیدکنندگان جهان قرار دارد. بر طبق آمار ارائهشده توسط سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، در سال ۱۴۰۱ در کشور ۱,۲۲۰ هزار تن کنسانتره و ۳۳۰ هزار تن کاتد مس تولید شده است. همچنین باید اشاره کرد روند تولیدات کنسانتره و کاتد در ۱۰ سال اخیر صعودی بوده است. وجود این منابع و این حجم تولیدات در کشور باعث ایجاد مزیت نسبی در تولید محصولات با ارزش افزوده بالا میشود.
با این حال، مهمترین سیاست دولتها در ایران، ارائه کاتد مس به صنایع پاییندست با قیمتی ارزان است. حاصل این سیاست، صرفاً رشد مجوزهای بهرهبرداری واحدها و تولید محصولاتی با ارزش افزوده پایین بوده است و نتوانسته زنجیره صنعت مس را به سمت محصولات با ارزش افزوده بالا سوق دهد. افزایش مجوزهای بهرهبرداری دلیل دیگری نیز دارد. آمارها نشان میدهد در سال ۱۳۹۷ جهش فوقالعادهای در تقاضا برای مجوزهای صنایع پاییندستی ایجاد شده است و به نظر میرسد مهمترین دلیل آن، جهش نرخ ارز بازار آزاد و عرضه مواد اولیه با نرخ ارز ثابت باشد که این تفاوت قیمت باعث ایجاد صرفه در تولید این محصولات شده است. همچنین در سال ۱۴۰۰ نیز رشد قابلتوجهی در تقاضای مجوزها ایجاد شد که مهمترین دلیل این اتفاق نیز تفاوت قابلتوجه بهای ارز رسمی و ارز آزاد برای محاسبه قیمت عرضه کاتد در بورس کالا بود.
آمارهای ظرفیت واحدهای فعال کشور در بخشهای میاندستی و پاییندستی صنعت مس نشان میدهد که بیش از ۷۵ درصد ظرفیت صنایع شکلگرفته در زنجیره مس کشور مربوط به محصولات با ارزش افزوده پایین است.
همانطور که مشخص است، بیشتر کاتد تولیدی در این صنایع پاییندست و در تولید محصولاتی با ارزش افزوده کم مصرف میشود و به نظر میرسد سود حاصل از این فعالیتها بهدلیل اختلاف قیمت ارز و صرفه ناشی از تأمین مواد اولیه ارزانقیمت است.
در حال حاضر، تأمین مواد اولیه صنایع پاییندست (کاتد مس) مشکل بزرگی برای توسعه این صنایع محسوب نمیشود و هر نوع سرمایهگذاری در صنایع ارزبر بالادستی در جهت افزایش تولید محصولاتی مانند کاتد، باعث مازاد تقاضا میشود که در نتیجه باید این مقدار به خارج از کشور صادر شود. از این رو، باید از تعریف اهداف بلندپروازانه برای این صنعت، با توجه به ارزبری قابلتوجه توسعه بالادست، اجتناب کرد. همچنین، بهدلیل سرمایهگذاریهای سنگین گذشته، تأمین مواد اولیه زنجیره صنعت مس در میانمدت چالش جدی برای توسعه این زنجیره نخواهد بود.
در طرف مقابل نیز، بیشتر محصولات مسی وارداتی از نوع محصولات با ارزش افزوده بالا مانند ورق نازک مسی است.
بر این اساس، به نظر میرسد باید با اتخاذ سیاستهای تشویقی جهت شکلگیری و توسعه صنایع دارای فناوری پیشرفته، مصرف مس در کشور را افزایش داد. یکی از بهترین راههای توسعه این صنایع، قرارگیری در زنجیره ارزش جهانی شرکتهای فناور بزرگ جهانی است؛ بهعنوان مثال، زنجیره ارزش صنعت خودروهای برقی را میتوان یک صنعت فناوری در زمینه مصرف مس معرفی کرد. به این معنا که مصرف مس را بهگونهای افزایش دهیم که حجم اضافی در صنایعی با ارزش افزوده بسیار بالا مصرف شود تا بتوان ارزش زنجیره صنعت مس را ارتقا داد.