طلا؛ انتخاب اول سرمایهگذاران در ۱۴۰۴
به گزارش اقتصادرَوا؛ بازار طلا در ماههای اخیر به صحنه بازگشت پرقدرت سرمایهگذاران خرد تبدیل شده است؛ بازگشتی که نهتنها از تغییر رفتار صاحبان نقدینگی در بازار سرمایه حکایت دارد، بلکه نشانهای از تحولات عمیقتر در ذهنیت اقتصادی جامعه است. دادههای رسمی نشان میدهد که از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا بیستم آبانماه، حدود ۳۶ هزار میلیارد تومان پول حقیقی وارد صندوقهای سرمایهگذاری طلا شده است. این رقم در نگاه اول تنها یک عدد نیست، بلکه بازتابی از جابهجایی اعتماد، ترس و تصمیمهای استراتژیک میلیونها سرمایهگذار خرد در مواجهه با چشمانداز مبهم اقتصاد ایران است.
در ابتدای سال، فضای بازار سرمایه کاملاً متفاوت بود. بورس تهران پس از چند دوره اصلاح و افت، هنوز درگیر بیاعتمادی عمومی بود و صندوقهای مبتنی بر داراییهای واقعی مانند طلا نیز از این بیاعتمادی بینصیب نمانده بودند. تا دهم خردادماه، صندوقهای طلا شاهد خروج حدود ۷ هزار و ۴۵۷ میلیارد تومان پول حقیقی بودند؛ نشانهای از آنکه سرمایهگذاران در آن مقطع تمایلی به نگهداری داراییهای خود در ابزارهای مالی مرتبط با طلا نداشتند. کاهش نوسانات مقطعی قیمت جهانی طلا، ثبات نسبی نرخ ارز و امیدواریهایی که نسبت به بهبود بازار سهام شکل گرفته بود، باعث شده بود که صندوقهای طلا در حاشیه توجه قرار گیرند. اما همانگونه که تجربه بارها نشان داده، بازارهای مالی در ایران به سرعت تحتتأثیر متغیرهای سیاسی و اقتصادی دچار چرخش میشوند.
از اواسط خرداد ورق برگشت. نشانههای افزایش دوباره نرخ ارز، رشد انتظارات تورمی و نگرانی از تأثیر تحولات منطقهای بر بازار داخلی، به تدریج مسیر جریان نقدینگی را تغییر داد. سرمایهگذاران، بهویژه بازیگران خرد، در جستوجوی پناهگاههای امنتر برآمدند و بار دیگر نگاهها به سمت طلا معطوف شد. از آن زمان تاکنون بیش از ۴۴ همت پول حقیقی وارد صندوقهای طلا شده است؛ رقمی که نهتنها خروجهای قبلی را جبران کرده بلکه خالص ورودی این صندوقها را تا زمان نگارش گزارش به بیش از ۳۶ همت رسانده است. این حجم از سرمایهگذاری در مقیاس بازار سرمایه ایران، رقم قابلتوجهی است و صندوقهای طلا را پس از مدتها دوباره به یکی از مقاصد اصلی نقدینگی تبدیل کرده است.
در حال حاضر، ۲۸ صندوق سرمایهگذاری طلا در بازار فعال هستند که بخش عمده منابع آنها در گواهیهای سپرده شمش و سکه طلا متمرکز است. این صندوقها عملاً پلی میان بازار سنتی طلا و بازار سرمایه محسوب میشوند و به سرمایهگذاران امکان میدهند بدون نیاز به خرید فیزیکی طلا، از نوسانات قیمت آن بهرهمند شوند. رشد سریع ارزش خالص دارایی این صندوقها در ماههای اخیر، نشاندهنده افزایش محسوس تقاضا برای ابزارهای مالی مبتنی بر داراییهای واقعی است. در واقع، صندوقهای طلا بار دیگر نقش تاریخی خود را به عنوان «پناهگاه امن سرمایه» ایفا کردهاند؛ نقشی که در شرایط بیثباتی اقتصادی همواره پررنگتر میشود.
کارشناسان بازار معتقدند افزایش ورود نقدینگی به صندوقهای طلا را نمیتوان صرفاً به رشد قیمت این فلز گرانبها نسبت داد. این پدیده، بازتابی از بیاعتمادی گستردهتر نسبت به سیاستهای پولی و آینده بازارهای مولد است. در شرایطی که تورم ساختاری همچنان بالا است، نرخ سود حقیقی بانکی منفی باقی مانده و ارزش پول ملی در معرض تهدید قرار دارد، بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند دارایی خود را در ابزاری حفظ کنند که حداقل ارزش آن در برابر تورم حفظ شود. از سوی دیگر، در مقایسه با بازار ارز که همواره با محدودیتهای قانونی و ریسکهای سیاسی همراه است، صندوقهای طلا گزینهای قانونی، شفاف و کمهزینهتر به حساب میآیند.
البته این جریان سرمایهگذاری پیامدهای چندوجهی دارد. از یکسو، رشد صندوقهای طلا میتواند به افزایش عمق مالی بازار و توسعه ابزارهای نوین سرمایهگذاری کمک کند. صندوقهای مبتنی بر طلا در سالهای اخیر نقش مهمی در شفافسازی معاملات این فلز ایفا کردهاند و به نوعی بازار رسمی و تحتنظارت برای سرمایهگذاری در طلا ایجاد کردهاند. اما از سوی دیگر، تمرکز بیش از حد نقدینگی در این صندوقها میتواند نشانهای از خروج سرمایه از بخشهای مولد اقتصاد باشد. وقتی سرمایهگذاران خرد به جای مشارکت در تولید، سهام یا پروژههای توسعهای، ترجیح میدهند دارایی خود را در قالب طلا نگه دارند، این امر در بلندمدت میتواند بر جریان رشد اقتصادی و اشتغالزایی کشور تأثیر منفی بگذارد.
تحلیلگران مالی در توضیح دلایل این چرخش رفتاری، به چند عامل کلیدی اشاره میکنند. نخست، تشدید نااطمینانی در بازار ارز و چشمانداز مبهم روابط خارجی کشور، که همواره محرکی برای افزایش تقاضای طلا بوده است. دوم، کاهش جذابیت بازار سهام پس از نوسانات شدید و افت شاخصها در نیمه نخست سال. سوم، تداوم تورم بالا و نبود ابزارهای کارآمد برای پوشش ریسک آن. و در نهایت، جذابیت ذاتی طلا برای سرمایهگذاران ایرانی که از دیرباز آن را به عنوان نماد «حفظ ارزش» میشناسند. ترکیب این عوامل، موجب شده که حتی در غیاب رشد شدید قیمت جهانی طلا، جریان ورود پول به صندوقهای طلا همچنان صعودی باقی بماند.
از منظر تاریخی نیز، بازار طلا همواره در بزنگاههای بحرانی نقش ویژهای ایفا کرده است. نمونه بارز آن دوران جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بود که به تعطیلی دو هفتهای بازارها از جمله بورس و صندوقهای طلا انجامید. پس از بازگشایی، موج قدرتمندی از نقدینگی به سمت این صندوقها سرازیر شد و بیش از ۴۲ هزار و ۸۱۸ میلیارد تومان پول حقیقی وارد آنها شد. آن تجربه نشان داد که در شرایط بحران، طلا اولین مقصد و آخرین سنگر سرمایهگذاران است. شباهتهای رفتاری کنونی با آن مقطع تاریخی، بیانگر استمرار ذهنیت محافظهکارانه در برابر بیثباتی اقتصادی است.
با این حال، تحلیلگران هشدار میدهند که تداوم روند فعلی ممکن است نشانهای از تعمیق شکاف میان بازارهای مالی و واقعی باشد. اگرچه ورود پول به صندوقهای طلا از نگاه فردی رفتاری عقلایی و محافظهکارانه است، اما در مقیاس کلان میتواند به کاهش سرمایهگذاری در تولید، فناوری و زیرساختها منجر شود. از منظر سیاستگذاری، این موضوع ضرورت بازتعریف نقش ابزارهای مالی مبتنی بر داراییهای واقعی را برجسته میکند. به اعتقاد برخی کارشناسان، باید از رشد صندوقهای طلا به عنوان فرصتی برای توسعه بازار مشتقات، گواهیهای سپرده و ابزارهای پوشش ریسک استفاده کرد تا نقدینگی جذبشده به شکل غیرمولد در اقتصاد باقی نماند.
از سوی دیگر، افزایش استقبال از صندوقهای طلا، نشانهای از تغییر ساختار سرمایهگذاری در میان ایرانیان نیز هست. نسل جدید سرمایهگذاران که از طریق اپلیکیشنهای بورسی و پلتفرمهای آنلاین فعالیت میکنند، تمایل دارند به جای خرید فیزیکی سکه و نگهداری آن در خانه، از طریق صندوقها در طلا سرمایهگذاری کنند. این تغییر فرهنگی میتواند به شفافیت و کارآمدی بازار کمک کند و در عین حال، ریسکهای مرتبط با معاملات غیررسمی و قاچاق را کاهش دهد.
در جمعبندی میتوان گفت، بازگشت سرمایهها به صندوقهای طلا در سال ۱۴۰۴ تنها یک پدیده مالی نیست، بلکه بازتابی از شرایط روانی، اجتماعی و اقتصادی جامعه است. در دورانی که آینده اقتصاد با ابهام همراه است، سیاستهای پولی قابل پیشبینی نیست و نرخ تورم بالاتر از بازده بسیاری از بازارها قرار دارد، انتخاب طلا به عنوان پناهگاه سرمایه تصمیمی منطقی و قابل درک است. اما اگر این روند تداوم یابد، میتواند چالشهایی جدی برای سیاستگذاران اقتصادی ایجاد کند؛ از جمله کاهش نقدینگی در بازار سهام، افت انگیزه برای سرمایهگذاری در تولید و افزایش فاصله میان بخش مالی و واقعی اقتصاد.
به نظر میرسد در شرایط فعلی، طلا بار دیگر همان جایگاه سنتی خود را بازیافته است؛ داراییای که نه به وعده سود، بلکه به حس امنیت میفروشد. رشد ۳۶ همتی صندوقهای طلا تنها نتیجه محاسبه سود و زیان نیست، بلکه حاصل جستوجوی آرامش در اقتصادی است که نوسان و نااطمینانی، به بخش جداییناپذیر آن تبدیل شده است. به زبان ساده، وقتی اعتماد به آینده کاهش مییابد، همه راهها دوباره به سوی طلا ختم میشود — داراییای که در ناخودآگاه جمعی ایرانیان، نه صرفاً فلز زرد، بلکه «پناهگاه ارزش» است.
گزارش از: متین محلاتی، کارشناس اقتصادی
