
بررسی تحولات اخیر در کامودیتیها؛
طلا در اوج، نفت در تعادل
به گزارش به خبرنگار اقتصادرَوا، در هفتههای اخیر، بازارهای جهانی تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله سیاستهای پولی بانکهای مرکزی، تنشهای ژئوپلیتیک و تغییرات در عرضه و تقاضای کالاهای اساسی قرار گرفتهاند. این تحولات باعث شده است که قیمت طلا در نزدیکی سقف تاریخی خود نوسان داشته باشد، در حالی که بازار نفت در تعادلی نسبی باقی مانده است. در ادامه، به بررسی روند این دو بازار و عوامل تأثیرگذار بر آنها پرداخته میشود.
شاخص طلای جهانی
طلا مطابق با تحلیل اقتصادروا در هفته گذشته، برخلاف پیشبینیهای اکثر رسانهها، ریزش داشت و معاملات در محدوده تریدینگرنج انجام شد و صعود خود را ادامه نداد. طلا با تشکیل دو لگ صعودی کوچک و سپس شکست آن (Break Out)، از قالب دو لگ خارج شد و از ماهیت تریدینگرنجی خود تبعیت کرد. قیمت در روزهای دوشنبه و سهشنبه هفته آتی، با یک دو لگ صعودی مجدداً به بالای سقف رنج خود رسیده و اکنون نقطه سربهسر (Break Even) معاملهگران هفته گذشته را پیش روی خود میبیند. قیمت از محدوده تعادلی فاصله گرفته و در بالاترین سقف تاریخی خود قرار دارد؛ همین موضوع میتواند احتمال ریزش طلای جهانی را تقویت کند، بهویژه با حمایت فروشندگان و ناامیدی خریداران. چرخه تریدینگرنج بر بازار حاکم است و در حال حاضر، بازگشت قیمت از سقف تریدینگرنج محتملتر به نظر میرسد. هرچند که افزایش قیمت به شکل دو لگ صعودی (2LEG) به سمت سقف تریدینگرنج میتواند موجب شکلگیری لگ سومی شود، اما در مجموع، احتمال ریزش قیمت بالاتر است.
اما اگر بخواهیم اخبار مهم را بررسی کنیم، یکی از اصلیترین دلایلی که باعث شد سرمایهگذاران مجدداً به طلا بهعنوان یک دارایی امن (Safe Haven) روی بیاورند، تشدید تنشهای تجاری بین ایالات متحده و شرکای اقتصادی این کشور بود. در این دوره، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، اعلام کرد که دولتش قصد دارد تعرفههای جدیدی بر واردات فولاد و آلومینیوم از برخی کشورها، ازجمله چین، مکزیک و کانادا، اعمال کند. این خبر بهسرعت نگرانیها درباره احتمال آغاز یک جنگ تجاری جدید را در میان فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران برانگیخت. بازارهای سهام نیز بلافاصله به این خبر واکنش نشان دادند و شاخصهایی مانند S&P 500 و یورو استاکس دچار افتهای مقطعی شدند. در چنین شرایطی، طبیعی است که طلا بهعنوان یک پناهگاه امن، مورد توجه سرمایهگذاران قرار بگیرد.
علاوه بر این، روند خرید طلا توسط بانکهای مرکزی، بهویژه بانک مرکزی چین، همچنان ادامه دارد. طی ماههای اخیر، چین با هدف کاهش وابستگی به دلار و افزایش تنوع در ذخایر ارزی خود، اقدام به افزایش ذخایر طلای خود کرده است. این سیاست در هفتههای اخیر با شدت بیشتری دنبال شده و گزارشهای منتشرشده در بازه ۸ تا ۱۷ فوریه نشان میدهد که چین در ماه ژانویه نزدیک به ۲۵ تن طلا خریداری کرده است؛ رقمی که بیشترین حجم خرید ماهانه طی یک سال اخیر محسوب میشود. این اقدام بانکهای مرکزی، بهویژه در شرایطی که همچنان نااطمینانیهایی درباره وضعیت اقتصاد جهانی و نرخ بهره در ایالات متحده وجود دارد، بهعنوان یک سیگنال صعودی قوی برای طلا تلقی میشود.
عامل دیگری که در این بازه زمانی به رشد قیمت طلا کمک کرد، تغییر در انتظارات بازار نسبت به سیاستهای پولی فدرال رزرو آمریکا بود. پس از انتشار دادههای تورمی در ۱۳ فوریه، مشخص شد که نرخ تورم در آمریکا همچنان بالاتر از انتظارات بازار است. شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) در ماه ژانویه افزایش ۰.۳ درصدی داشت که از پیشبینیها (۰.۲ درصد) بیشتر بود. این دادهها نشان داد که فشارهای تورمی همچنان پابرجاست و همین امر نگرانیهایی درباره تأخیر بیشتر در کاهش نرخ بهره ایجاد کرد. اگرچه برخی مقامات فدرال رزرو طی این مدت بر لزوم صبر و دقت در کاهش نرخ بهره تأکید کردند، اما فعالان بازار همچنان انتظار دارند که در نیمه دوم سال ۲۰۲۵، فدرال رزرو کاهش تدریجی نرخ بهره را آغاز کند. این گمانهزنیها، تقاضا برای طلا را تقویت کرد، چراکه کاهش نرخ بهره، هزینه نگهداری طلا را کاهش داده و جذابیت این فلز را برای سرمایهگذاران افزایش میدهد.
در کنار این عوامل، وضعیت ژئوپلیتیکی نیز در این بازه زمانی نقش مهمی ایفا کرد. تنشها در خاورمیانه و نگرانیها از افزایش درگیریهای نظامی میان اسرائیل و گروههای مقاومت فلسطینی و لبنانی، بار دیگر موجب افزایش تقاضا برای داراییهای امن ازجمله طلا شد. در ۱۰ فوریه، درگیریهای مرزی میان نیروهای اسرائیلی و حزبالله لبنان شدت گرفت و گزارشهایی از حملات متقابل موشکی منتشر شد. این مسئله بازارهای جهانی را نگران کرد که ممکن است تنشها به یک درگیری منطقهای گستردهتر تبدیل شود. چنین بحرانهای ژئوپلیتیکی همواره در طول تاریخ موجب رشد قیمت طلا شدهاند، چراکه سرمایهگذاران در شرایط نااطمینانی سیاسی و امنیتی، به دنبال حفظ ارزش داراییهای خود هستند.
نکته مهم دیگری که در این مدت بر ذهنیت سرمایهگذاران اثر گذاشت، اظهارات برخی تحلیلگران برجسته درباره آینده طلا بود. بانک سرمایهگذاری گلدمن ساکس در گزارشی که در ۱۴ فوریه منتشر شد، پیشبینی خود را درباره قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ افزایش داد و اعلام کرد که احتمال دارد قیمت هر اونس طلا تا پایان سال به ۳۱۰۰ دلار برسد. این بانک حتی در سناریوهای خوشبینانه، سطح ۳۳۰۰ دلار را نیز محتمل دانست. مؤسسه UBS نیز در یادداشتی خطاب به مشتریان خود تأکید کرد که روند صعودی طلا همچنان پایدار است و میتوان انتظار داشت که طلا تا ۳۲۰۰ دلار نیز صعود کند. این پیشبینیهای خوشبینانه، جو روانی مثبت پیرامون بازار طلا را تقویت کرد.
اما در خصوص آینده، چشمانداز قیمت طلا وابسته به تحولات این عوامل است. اگر جنگ تجاری میان آمریکا و سایر اقتصادهای بزرگ شدت بگیرد یا تنشهای خاورمیانه افزایش پیدا کند، احتمال دارد طلا رکوردهای جدیدی را ثبت کند. همچنین اگر دادههای تورمی در آمریکا همچنان بالا باقی بماند و فدرال رزرو کاهش نرخ بهره را به تعویق بیندازد، این موضوع میتواند برای مدتی باعث ایجاد فشار نزولی بر طلا شود، اما در بلندمدت، با اولین سیگنالهای کاهش نرخ بهره، احتمال جهش دوباره قیمت طلا بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین، در مجموع، به نظر میرسد که عوامل بنیادین فعلی به نفع طلا هستند و احتمال رشد بیشتر قیمتها همچنان وجود دارد. البته نباید فراموش کرد که هرگونه آرامش در روابط تجاری بین آمریکا و چین یا کاهش تنشهای ژئوپلیتیکی میتواند روند صعودی طلا را تا حدی متوقف کند یا دستکم سرعت آن را کاهش دهد. با این حال، تا زمانی که عدم قطعیتهای کلان اقتصادی و سیاسی برطرف نشدهاند، طلا همچنان بهعنوان یک دارایی امن، جایگاه ویژهای در سبد سرمایهگذاران خواهد داشت.
شاخص نفت تگزاس غربی
نفت تگزاس غربی در هفته گذشته، مطابق با تحلیل اقتصادروا، ریزشی به سمت پایین داشت و در پایین نمودار، تریدینگ رنجی نسبتاً طولانی تشکیل داده است. پیش از این ریزش، قیمت به روند نزولی بزرگتر خود نیز پایان داده بود. این افت شدید قیمتی میتواند نشاندهنده ورود بیامان معاملهگران فروشنده در سطوح بالاتر باشد و مازاد عرضه همچنان در آن قیمتها وجود داشته باشد.
در هفته آتی، میتوان انتظار داشت که قیمت نفت به سمت بالا حرکت کرده و بریک ایون (Break Even) را پر کند، زیرا قیمت در حال حاضر در تریدینگ رنجی طولانی و بالای ۲۰ کندل نوسان میکند که همین امر احتمال بازگشت نزول شدید قبلی را افزایش میدهد. همچنین، الگوی دو کف تشکیلشده در پایین نمودار میتواند نشانهای برای ورود معاملهگران خریدار به معاملات BUY باشد.
از منظر بنیادی، در ماههای اخیر، اوپک پلاس با هدف تثبیت بازار و جلوگیری از کاهش قیمتها، به کاهش تولید خود ادامه داده است. این کاهش تولید، بهویژه در مواجهه با افزایش تولید نفت شیل در ایالات متحده، تلاشی برای حفظ تعادل بازار محسوب میشود. بااینحال، گزارشهای منتشرشده نشان میدهد که تولیدکنندگان بزرگ نفت همچنان ظرفیت مازاد بالایی دارند. این ظرفیت مازاد میتواند در صورت افزایش تقاضا یا وقوع اختلالات عرضه، بهسرعت وارد بازار شده و از نوسانات شدید قیمتی جلوگیری کند.
بهعنوانمثال، تحلیلگران گلدمن ساکس پیشبینی کردهاند که قیمت نفت در سال ۲۰۲۵ بهطور متوسط حدود ۷۶ دلار در هر بشکه خواهد بود. این پیشبینی بر اساس مازاد عرضه معتدل و ظرفیت مازاد تولیدکنندگان بزرگ انجام شده است. از سوی دیگر، تقاضای جهانی نفت تحت تأثیر رشد اقتصادی کشورهای بزرگ مصرفکننده قرار دارد. در این بازه زمانی، نشانههایی از بهبود تقاضا، بهویژه از سوی چین، مشاهده شده است. افزایش فعالیتهای صنعتی و رشد اقتصادی در چین میتواند به افزایش تقاضا برای نفت منجر شده و در نتیجه از قیمتها حمایت کند.
بااینحال، نگرانیهایی نیز در مورد کندی رشد اقتصادی در برخی مناطق وجود دارد که میتواند بر تقاضای نفت تأثیر منفی بگذارد. بهعنوانمثال، در صورت تشدید تنشهای تجاری یا اعمال تعرفههای جدید، ممکن است رشد اقتصادی جهانی تحت فشار قرار گرفته و در نتیجه تقاضا برای نفت کاهش یابد.
عوامل ژئوپلیتیکی نیز همواره نقش مهمی در تعیین قیمت نفت ایفا میکنند. در این دوره، تنشهای موجود در خاورمیانه، بهویژه بین اسرائیل و ایران، میتواند بهعنوان یک ریسک بالقوه برای عرضه نفت محسوب شود. هرچند تاکنون این تنشها تأثیر مستقیمی بر عرضه نفت نداشتهاند، اما ادامه یا تشدید آنها میتواند به افزایش ناگهانی قیمتها منجر شود.
با توجه به مجموعه این عوامل، پیشبینی میشود که در کوتاهمدت، قیمت نفت در محدوده ۷۰ تا ۸۵ دلار در هر بشکه نوسان کند. این پیشبینی بر اساس تعادل نسبی بین عرضه و تقاضا، ظرفیت مازاد تولیدکنندگان و ریسکهای ژئوپلیتیکی است. همچنین، تحلیلگران گلدمن ساکس انتظار دارند که قیمت نفت در سال ۲۰۲۵ بهطور متوسط حدود ۷۶ دلار در هر بشکه باشد.
بااینحال، باید توجه داشت که بازار نفت بهشدت تحت تأثیر رویدادهای غیرقابلپیشبینی قرار دارد و تغییر در هر یک از عوامل مذکور میتواند به نوسانات قابلتوجهی در قیمتها منجر شود. بنابراین، سرمایهگذاران و فعالان بازار باید با دقت تحولات اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی را رصد کرده و استراتژیهای خود را بر اساس اطلاعات بهروز و معتبر تنظیم کنند. در شرایط فعلی، بازار نفت با تعادلی نسبی بین عرضه و تقاضا مواجه است، اما ریسکهای ژئوپلیتیکی و تغییرات در رشد اقتصادی جهانی میتوانند این تعادل را بر هم زده و به نوسانات قیمتی منجر شوند.
گزارش از: بهنام مهری حسینی و سامان قاسم پور، کارشناسان بازارهای مالی