اصلاحات حیاتی برای احیای مسیر پایدار بورس
به گزارش اقتصادرَوا؛ بازار سرمایه امروز در شرایطی قرار گرفته که بدون اصلاحات ساختاری و برنامهریزی دقیق، توان ادامه مسیر رشد پایدار را نخواهد داشت. مشکلات این بازار ریشههای گوناگونی دارد؛ بخشی از آن ناشی از وضعیت اقتصادی کشور و عوامل بیرونی است، بخشی به ضعف سیاستگذاری بازمیگردد و بخش دیگر حاصل رفتارهای هیجانی سرمایهگذاران است.
با این حال، مجموعهای از راهکارهای علمی و قابل اجرا وجود دارد که میتواند مسیر جدیدی پیشروی بورس قرار دهد؛ راهکارهایی که تنها با وجود اراده و انسجام مدیریتی، امکان تحقق خواهند یافت. نخستین گام در این مسیر، پذیرش این واقعیت است که بازار سرمایه با روشهای قدیمی دیگر قابل اداره نیست. تغییر ضروری است و این تغییر باید از درون بازار آغاز شود و در ادامه به سیاستگذاری کلان اقتصادی نیز گسترش یابد.
یکی از مهمترین ضعفهای بازار، نبود شفافیت پایدار در انتشار اطلاعات است. بسیاری از بحرانهای اعتماد دقیقاً از همین نقطه آغاز میشوند. در بازارهای پیشرفته، افشای سریع و شفاف اطلاعات یک اصل غیرقابلتخلف است. هر خبری که قادر باشد بر سودآوری شرکت اثر بگذارد، باید بلافاصله منتشر شود تا مانع از استفاده گروههای خاص از اطلاعات نهانی شود.
در ایران نیز اگر قوانین افشای اطلاعات سختگیرانهتر اجرا شود و ابزارهای نظارتی بهروزتر و دقیقتر بهکار گرفته شوند، بخش بزرگی از بیعدالتیهای موجود کاهش مییابد. انتشار لحظهای گزارشها، برخورد جدی با تأخیرهای عمدی، حذف استثناهای غیرضروری و رصد حرفهای تراکنشها با استانداردهای فنی، میتواند دسترسی برابر به اطلاعات را تقویت کند. وقتی همه معاملهگران به دادههای یکسان دسترسی داشته باشند، رفتار بازار منطقیتر میشود و شدت نوسانات هیجانی کاهش مییابد.
در کنار شفافیت، توسعه ابزارهای معاملاتی یکی از فوریترین نیازهای بازار است. محدودیتهای فعلی بسیاری از روندهای بازار را به سمت رفتارهای احساسی سوق داده است. ابزارهایی مانند دامنه نوسان پویا، بازارگردانی هوشمند، سیستمهای توقف خودکار و سازوکارهای مبتنی بر الگوریتم، میتوانند تعادل بازار را بهطور چشمگیری افزایش دهند. دامنه نوسان ثابت که سالهاست به شکل سنتی اجرا میشود، بازار را با صفهای طولانی و رفتارهای گلهای مواجه کرده و روند تصمیمگیری را مختل نموده است.
اگر دامنه نوسان بر اساس حجم معاملات، نقدشوندگی و شرایط بازار به شکل پویا تنظیم شود، قیمتها سریعتر و منطقیتر به ارزش واقعی خود نزدیک میشوند. تجربه بازارهای جهانی ثابت کرده است که محدودیتهای سخت، مانع رفتار طبیعی قیمتها میشود؛ بنابراین حرکت به سمت نظامهای پویا یک ضرورت انکارناپذیر است.
پس از ابزارها، ساختار نظارت نیازمند تحول اساسی است. نهاد ناظر زمانی میتواند اعتماد عمومی را احیا کند که بهطور واقعی و عملی مستقل باشد. استقلال ناظر تنها یک شعار نیست، بلکه شرط بقا و پایه اعتماد بازار است. زمانی که تصمیمات کلیدی بازار تحت تأثیر مسائل بودجهای یا فشارهای سیاسی قرار گیرد، سهامداران به سرعت نسبت به نیت سیاستگذار دچار تردید میشوند.
ساختار نظارتی باید در برابر این فشارها مقاوم باشد و حفظ حقوق سرمایهگذاران را در اولویت قرار دهد. همچنین برخورد با تخلفات باید شفاف، جدی و قابل پیگیری باشد. اگر دستکاری قیمت یا استفاده از اطلاعات نهانی بدون واکنش باقی بماند، اعتماد عمومی بهسرعت فرو میریزد. اجرای دقیق مقررات و اعلام عمومی نتایج برخوردها، پیام روشنی به بازار میدهد که قانون بر همه ارجحیت دارد.
یکی دیگر از نیازهای مهم بازار، توسعه زیرساختهای فناوری است. امروز بازار سرمایه در سطحی فعالیت میکند که نیازمند سامانههای پایدار و پرظرفیت است. سامانه معاملاتی باید توان مدیریت حجمهای سنگین، سرعت بالا و عملکرد بدون اختلال داشته باشد. تجربه نشان داده که کوچکترین اختلال تکنیکی میتواند روند معاملات را تغییر دهد و زیانهای سنگینی به سرمایهگذاران وارد کند. ارتقای سیستمهای معاملاتی، ایجاد نسخههای پشتیبان قدرتمند، افزایش امنیت دادهها و استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی برای تحلیل رفتار بازار، میتواند توان عملیاتی بورس را افزایش دهد. فناوری در صورت استفاده درست، ابزار مؤثری برای کنترل نوسانات و ارتقای کیفیت بازار خواهد بود.
در کنار این موارد، آموزش و فرهنگسازی یکی از مهمترین نیازهای بازار است. بخش قابلتوجهی از نوسانات شدید بازار ناشی از ورود افراد کمتجربه و فاقد شناخت کافی از ریسک است. این افراد غالباً با موجسواری وارد بازار میشوند و با اولین افت قیمت، بهسرعت خارج میشوند و همین رفتار به نوسانات دامن میزند. اگر آموزش مالی عمومی توسعه یابد، رفتار سرمایهگذاران منطقیتر میشود. رسانهها نیز باید نقش آموزشی و آگاهساز داشته باشند و از تحریک هیجانات بپرهیزند. آموزش تحلیل مالی، معرفی ابزارهای مدیریت ریسک و ترویج فرهنگ سرمایهگذاری بلندمدت، میتواند بهطور مستقیم رفتار بازار را اصلاح کند.
بازار سرمایه نیازمند سیاستهای کلان باثبات نیز هست. بزرگترین آسیب بازار، عدمقطعیت ناشی از تصمیمات ناگهانی است. تغییرات غیرمنتظره در سیاستهای ارزی، بودجهای یا تجاری، بازار را دچار تکانه میکند و فضای پیشبینیپذیری را از میان میبرد. اگر دولت برنامهای بلندمدت برای اقتصاد ارائه دهد و از تغییرات خلقالساعه پرهیز کند، مسیر بازار سرمایه شفافتر خواهد شد. سیاستهای پایدار در نرخهای پایه، مقررات و چارچوبهای کلان، پیششرط توسعه بازار سرمایه هستند.
یکی از کلیدیترین اصلاحات، تغییر نگاه دولت به بورس است. بازار سرمایه نباید ابزاری برای جبران کسری بودجه باشد. چنین نگاهی باعث میشود تصمیمات مهم بازار نه با هدف رشد و توسعه، بلکه برای منافع کوتاهمدت دولت اتخاذ شوند. در چنین شرایطی، اعتماد سرمایهگذاران تضعیف میشود. دولت باید بورس را نهادی حرفهای برای تأمین مالی تولید و توسعه اقتصادی بداند و سیاستهایش را بر این مبنا تنظیم کند.
بازارگردانی حرفهای نیز از دیگر نقاط ضعف اساسی بازار است. بسیاری از نمادها فاقد بازارگردان مؤثر هستند و همین مسئله نوسانات شدید را تشدید میکند. بازارگردان باید توان کنترل عرضه و تقاضا، جلوگیری از تشکیل صفهای سنگین و تقویت نقدشوندگی را داشته باشد. اصلاح مقررات بازارگردانی، افزایش ابزارهای در اختیار بازارگردان و تقویت منابع مالی آنها از مسیرهای حیاتی ساماندهی بازار است.
از سوی دیگر، تقویت صندوقهای سرمایهگذاری میتواند بهسرعت اثر مثبت بر بازار بگذارد. صندوقها نقش ضربهگیر را در کاهش هیجانات ایفا میکنند و ساختار سرمایهگذاری حرفهایتری ایجاد میکنند. توسعه صندوقهای سهامی، مختلط و ETF میتواند ریسک را کاهش دهد و به سرمایهگذاران خرد اجازه دهد بدون دانش تخصصی وارد بازار شوند. تقویت فرهنگ استفاده از صندوقها، بخش زیادی از رفتارهای هیجانی را کاهش خواهد داد.
علاوه بر اصلاحات فنی، بازار نیازمند تقویت نهادهای حمایتی است. سازوکاری باید وجود داشته باشد که از حقوق سهامداران خرد بهطور واقعی دفاع کند. تجربه سالهای گذشته نشان داده که آسیب به سهامداران خرد به خروج گسترده سرمایه منجر میشود و بازگرداندن آن دشوار است. ایجاد کانالهای رسمی برای پیگیری شکایات و تقویت امنیت سرمایه خرد، از ضروریترین بخشهای اصلاحات بازار است.
در نهایت، توسعه پایدار بازار سرمایه تنها زمانی محقق میشود که ساختار آن بهصورت بنیادین متحول شود. بازار باید به نهادی حرفهای برای تأمین مالی تولید و رشد اقتصادی تبدیل شود، نه ابزاری برای حل مشکلات مقطعی. اصلاح ساختارها، افزایش شفافیت، توسعه ابزارها و آموزش سرمایهگذاران، مسیرهای اصلی روشنتر شدن آینده بورس هستند.
رونق پایدار در بازار سرمایه زمانی شکل میگیرد که اعتماد عمومی بازسازی شود. این اعتماد با شعار حاصل نمیشود، بلکه نیازمند عملکرد دقیق، شفاف و علمی است. تصمیمات امروز مسئولان، آینده بازار را رقم میزند و هر اقدام درست میتواند این بازار را یک گام از بحرانهای تکرارشونده فاصله دهد. اجرای راهکارهای مبتنی بر اصول حرفهای، بازار سرمایه را از فضای هیجانی خارج کرده و آن را به سمت بلوغ، ثبات و رشد واقعی هدایت خواهد کرد.
گزارش از: متین محلاتی، کارشناس اقتصادی
