
شکوفایی مجدد صنعت هستهای در پرتو امنیت انرژی و تقاضای فناوری
به گزارش اقتصادروا؛ گزارشهای اخیر حاکی از آن است که صنعت هستهای، پس از دو دهه رکود و چالشهای مالی، در آستانه دوران جدیدی از رشد و رونق قرار گرفته است. در طول بیست سال گذشته، پروژههای هستهای در اروپا و آمریکای شمالی به دلیل تأخیرهای فراوان و فراتر رفتن هزینهها از بودجه پیشبینیشده - که همزمان با کاهش شدید هزینههای انرژیهای تجدیدپذیر بود - با مشکلات جدی مواجه شدند. با این حال، خوشبینی روبهرشد کنونی بر سه عامل اصلی استوار است: افزایش تمایل دولتهای غربی به تأمین امنیت و استقلال انرژی، ورود بازیگران بزرگ حوزه فناوری با تقاضای پایدار و پاک و ظهور مدلهای مالی و عملیاتی نوآورانه برای بهبود اقتصاد پرخطر پروژههای هستهای.
پشتیبانی دولتی و تغییرات سیاستی
تغییر نگرش نسبت به انرژی هستهای بهوضوح در ایالات متحده و اروپا مشاهده میشود. در آمریکا، تلاشهایی در جریان است تا ظرفیت داخلی هستهای تا سال ۲۰۵۰ به ۴۰۰ گیگاوات (GW) برسد (اگرچه این هدف بلندپروازانه تلقی میشود) و سیاستگذاران با تصمیمی مانند قانون یک لایحه بزرگ زیبا (One Big Beautiful Bill Act)، اعتبار مالیاتی سخاوتمندانهای را به این صنعت اختصاص دادهاند. ایالتهای مختلف آمریکا، از جمله تگزاس جمهوریخواه و برخی ایالتهای دموکرات مانند نیویورک، اکنون از ساخت تأسیسات جدید حمایت میکنند. بهعنوان مثال، شرکت فِرمی آمریکا (Fermi America) که توسط ریک پری، وزیر سابق انرژی ایالات متحده، راهاندازی شده است، در حال ساخت بزرگترین مجموعه انرژی و دیتاسنتر (مرکز داده) است که شامل رآکتورهای هستهای مرسوم و چندین رآکتور مدولار کوچک (SMRs) خواهد بود و هدف تولید ۱۱ گیگاوات برق را دنبال میکند.
در اروپا نیز کمیسیون اروپا پیشبینی کرده است که ظرفیت هستهای تا سال ۲۰۵۰ از ۱۰۰ گیگاوات کنونی به ۱۴۵ گیگاوات افزایش یابد. آلمان با طبقهبندی انرژی هستهای بهعنوان انرژی «سبز» موافقت کرده است که راه را برای ساخت شش نیروگاه جدید در فرانسه هموار میکند. بریتانیا نیز به دنبال احداث پروژه عظیم «سایزوِل سی» (Sizewell C) است، در حالی که سوئد برنامههای خود را برای ساخت چندین رآکتور مدولار کوچک تأیید کرده است.
نقش شرکتهای بزرگ فناوری و نوآوریهای فنّاورانه
تقاضای فزاینده برای «برق ثابت و پاک» (clean, firm power) توسط شرکتهای بزرگ فناوری، عامل مهمی در این تجدید حیات است؛ زیرا این شرکتها به دنبال مکملهایی برای انرژیهای تجدیدپذیر هستند. این غولهای فناوری نهتنها میلیاردها دلار در استارتاپهای SMR و همجوشی هستهای (fusion) سرمایهگذاری کردهاند (مانند حمایت گوگل از کایروِس پاور و حمایت بیل گیتس از تِراپاوِر)، بلکه به طور مستقیم از تداوم فعالیت نیروگاههای موجود نیز حمایت میکنند. بهعنوان مثال، مِتا (صاحب فیسبوک) قراردادی ۲۰ساله برای تأمین مالی تمدید عمر نیروگاه کلینتون در ایلینوی امضا کرد تا بتواند از اعتبارات کربنی حاصل از تولید هستهای بهرهمند شود. این پشتیبانی فناوری، علاوه بر افزایش جزئی تولید در نیروگاههای موجود، میتواند حدود ۳۰ گیگاوات برقی را وارد بازار کند که در غیر این صورت در دسترس نبود.
از نظر فناوری، رآکتورهای مدولار کوچک (SMRs) که قابلیت تولید انبوه در کارخانهها و نصب سریع در محلهای مناسب را دارند، وعده سرمایهگذاری اولیه کمتر و مقیاسپذیری سریعتر را میدهند. اگرچه این فناوری هنوز به مرحله تجاری کامل نرسیده است، بارکلیز پیشبینی میکند که بین سالهای ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰، SMRs میتوانند ۴۰ تا ۶۰ درصد از افزایش خالص ظرفیت هستهای خارج از چین و روسیه را تشکیل دهند و بازاری ۱ تریلیون دلاری ایجاد کنند.
مدلهای مالی و عملیاتی نوین
برای غلبه بر مشکلات اقتصادی، توسعه مدلهای مالی جدید ضروری است؛ زیرا در حال حاضر هزینههای هستهای (چه رآکتورهای بزرگ و چه SMRها) از قیمت بازار برق بیشتر است. موفقیت کشورهای آسیایی مانند چین و کره جنوبی در ساخت رآکتورهای بزرگ در مدت زمان پنجساله و طبق بودجه، بر اهمیت استانداردسازی طرحها و حفظ فعالیت مداوم زنجیره تأمین و نیروی کار تأکید دارد.
در غرب، پیشنهادهایی مطرح شده است که بر مدلهای تأمین مالی مبتنی بر تجمع مصرفکنندگان پرمصرف برق (مانند شرکتهای فناوری بزرگ) تمرکز دارد. این شرکتها میتوانند از طریق مشارکت در تقسیم ریسک و قراردادهای بلندمدت با قیمتهای بالاتر از بازار، ناوگانهای هستهای را تأمین مالی کنند و در عوض از برق قابل اعتماد بهرهمند شوند. کارشناسان معتقدند که موفقیت نیاز به رویکرد «یک بار طراحی، ساخت بسیار» و اجرای برنامههای ملی دارد، نه صرفاً مجموعهای از پروژههای منفرد.
چالشها و افق پیشرو
با وجود این خوشبینیها و جاهطلبیهای بالا، احیای هستهای تضمین شده نیست. اقتصاد این صنعت همچنان دردسرساز است، مقرراتِ بیش از حد یک مانع جدی باقی مانده است و تلاش برای کاهش بوروکراسی خطر واکنش منفی عمومی را در پی دارد. همچنین، زنجیرههای تأمین توسعهنیافته و کمبود نیروی کار ماهر از دیگر موانع کلیدی هستند. با این حال، کارآفرینان این حوزه، مانند شرکتهایی که به دنبال ساخت اولین رآکتورهای SMR خود هستند (مثلاً X-energy)، معتقدند که فرصتهای کنونی برای نوآوران هستهای بیشتر از دوران آغاز عصر تجاری هستهای در دهه ۱۹۶۰ است.
گزارش از: امیرحسین مستقل، کارشناس اقتصادی