هجوم سرمایه خرد به صندوقهای طلا
به گزارش اقتصادروا؛ در ماههای اخیر صندوقهای مبتنی بر طلا، یعنی آن دسته از صندوقهایی که داراییشان عمدتاً طلا (گواهی سپرده شمش یا سکه) است، شاهد ورود قابلتوجه سرمایه خرد بودهاند. گزارشها نشان میدهد که این جریان پول حقیقی، چرخش جدی در ترجیحات سرمایهگذاری را نمایان میکند.
طبق آمار منتشرشده در دنیای اقتصاد و دیگر منابع، از ابتدای سال تا حدود «بیستم آبان» تقریباً ۳۶ همت پول حقیقی به صندوقهای طلا وارد شده است؛ عددی که نشان از اقبال زیاد به این ابزار دارد. این رقم مهمتر از آن است که صرفاً یک موج گذرا باشد، چون حجم قابلتوجهی از سرمایه خرد را جذب کرده است.
یکی دیگر از شاخصهای مهم، خالص ارزش دارایی (NAV) صندوقهای طلا است. بر اساس گزارش خبرگزاری تسنیم، خالص ارزش دارایی صندوقهای طلا در هفته منتهی به ۱۴ آذر سال گذشته حدود ۹۴.۶ تا ۱۰۰ همت بوده است. این عدد نشاندهنده ظرفیت بسیار بزرگ این کلاس دارایی است و نشان میدهد وجوه زیادی در صندوقهای طلا در گردش است.
پایگاه هوشمند نیوز نیز گزارش داده است که خالص ارزش دارایی صندوقهای طلای بورسی در زمانی دیگر فراتر از ۱۳۴ همت رفته است. این رشد در درازمدت تأییدگر این نکته است که صندوق طلا فقط ابزاری کوچک برای سفتهبازی نیست بلکه بخشی جدی از بازار مالی کالایی ایران را تشکیل داده است.
بازتاب این جریان پول در رسانهها و تحلیلگران اقتصادی، بهصورت چرخش بزرگ سرمایهگذار خرد از بازار سهام و صندوقهای درآمد ثابت دیده میشود. به گزارش «سرمایه و بورس»، دادهها نشان میدهد سرمایهگذاران حقیقی از ابتدای سال به سمت ترکیبی از صندوق طلا و صندوق درآمد ثابت متمایل شدهاند. این رفتار، نمایانگر افزایش نگرش ریسکگریز در میان بسیاری از فعالان خرد است.
به گفته برخی کارشناسان، بخشی از این پول ورودی ناشی از نگرانی درباره تورم و نوسانات ارزی است. در اقتصاد ایران، طلا سنتاً بهعنوان یک سپر تورمی عمل میکند و سرمایهگذاران خرد برای محافظت از ارزش سرمایهشان به آن پناه میبرند. تحلیلگران دنیای اقتصاد هم به همین نکته اشاره کردهاند که صندوقهای طلا در این دوره، جایگاه «پناهگاه سرمایه» را برای کسانی که به ثبات قیمتها اهمیت میدهند، باز یافتهاند.
مزیت این صندوقها نسبت به طلا فیزیکی به سرمایهگذاران خرد روشن است: خرید و فروش واحد صندوق سادهتر است، نگرانی نگهداری فیزیکی طلا (امنیت، سرقت، نگهداری) وجود ندارد، و غالباً کارمزدهای کمتری در مقایسه با خرید و فروش فیزیکی طلا وجود دارد. این ساختار مالی، طلا را برای کسانی که نمیخواهند مدیریت فیزیکی طلا را به عهده بگیرند، جذابتر میکند.
اما فضای سرمایهگذاری در صندوق طلا خالی از ریسک نیست. یکی از خطرات بالقوه، نقدشوندگی معکوس است؛ جریان سنگین ورود سرمایه میتواند در شرایط معکوس (خروج دستهجمعی) باعث کاهش شدید قیمت واحدهای صندوق یا فروش با تخفیف نسبت به NAV شود. این ریسک در ابزارهای مالی طلا شناخته شده است، بهخصوص وقتی ورود پول بهصورت خوشهای و هیجانی صورت گیرد.
مورد دیگری که تحلیلگران به آن اشاره میکنند، افزایش اختلاف بین قیمت بازار واحدهای صندوق و ارزش خالص داراییشان است. در برخی دورههای پرتقاضا، واحد صندوق ممکن است در تابلوی معاملاتی بالاتر از NAV معامله شود، که در این حالت خریداران با ریسک حباب قیمتی مواجهاند.
همچنین باید توجه داشت که صندوقهای طلا معمولاً پرتفویی ترکیبی دارند. بر اساس گزارش دنیای اقتصاد، این صندوقها بخشی از دارایی خود را به گواهی سپرده شمش طلا یا سکه اختصاص میدهند و بخش دیگر را در داراییهای کمریسک مثل اوراق با درآمد ثابت یا سپرده بانکی سرمایهگذاری میکنند. این ترکیب به مدیران صندوق امکان میدهد نقدشوندگی را حفظ کنند و در عین حال بازدهی از مسیر طلا را نیز تأمین کنند.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران معتقدند ورود سنگین پول به صندوقهای طلا، سفتهبازانه نیز بوده است. وقتی سرمایهگذاران کوتاهمدت با چشم نوسانگیری وارد این بازار میشوند، احتمال وجود رفتارهای هیجانی و ورود پول به دنبال موج رشد طلا بیشتر میشود. این موضوع ممکن است باعث نوسانات بیشتر و احساس ریسک در میان سرمایهگذارانی شود که به دید بلندمدت وارد شدهاند.
چرخش سرمایه از سهام به طلا همچنین پیامدهای کلان برای بازار سرمایه دارد. اگر بخش قابلتوجهی از پول خرد بازار سهام خارج شود و به سمت دارایی امنتر مثل طلا حرکت کند، فشار فروش بر سهام افزایش خواهد یافت. این پدیدۀ «فرار به طلا» میتواند نشانه کاهش اعتماد به بازار سهام یا ترس از نوسانات اقتصادی یا سیاستگذاری باشد.
در عین حال، بزرگ شدن بازار صندوقهای طلا با افزایش NAV نشان میدهد که این ابزار دیگر محدود به دورههای نوسانی نیست، بلکه بخشی روبهرشد از ساختار بازار سرمایه کالایی است. اما برای سرمایهگذار خرد، توصیههای منطقی وجود دارد: تنوع در سبد سرمایهگذاری (نه صرفاً طلا)، دقت به کارمزدها و قیمت بازار نسبت به NAV، و استفاده از شاخصهای جریان پول (ورود حقیقی) برای تصمیمگیری هوشمندانه.
از منظر بلندمدت، صندوق طلا میتواند بخشی از راهکار سرمایهگذاری محافظهکارانه باشد، اما نباید تنها به آن اعتماد کرد. رشد ارزش این صندوقها باید با هوش و آگاهی همراه باشد، و سرمایهگذاران باید ریسکهای بالقوه را جدی بگیرند؛ بهویژه در دورههایی که ورود پول بسیار زیاد است. در نهایت، این موج سرمایهگذاری در صندوق طلا نشاندهنده تغییری مهم در رفتار مالی سرمایهگذار خرد ایرانی است؛ تغییری که ریشه در نگرانی تورمی، نوسانات اقتصادی و جستجوی امنیت دارد، اما با فرصتها و مخاطرات جدی همراه است.
گزارش از: مهدی شاه جلال الدین، کارشناس بازار های مالی
