
صنعت در مقیاس بزرگ؛ کلید طلایی رقابت جهانی و رشد پایدار
به گزارش اقتصادروا، رشد اقتصادی بهویژه در اقتصادهای در حال گذار به ساختارهای مدرن، متنوع و صنعتی شناخته شده است. محور اصلی این تحول، مفهوم مقیاس در تولید است که به معنای کاراییها و کاهش هزینههای ناشی از افزایش سطح تولید است. نقش حیاتی صرفههای مقیاس در توسعه صنعتی جهت افزایش تولید در مقیاس بزرگ برای نفوذ به بازارهای صادراتی رقابتی ضروری است. با تکیه بر چارچوبهای نظری، شواهد تجربی و مطالعات موردی، این تحلیل نشان میدهد که چگونه افزایش مقیاس تولید با پویاییهای تجارت جهانی همسو شده و پیشرفت اقتصادی بلندمدت را تضمین میکند.
مفهوم صرفههای مقیاس که در آن هزینههای واحد تولید با افزایش حجم تولید کاهش مییابد، ریشههای عمیقی در نظریههای اقتصادی دارد. آدام اسمیت در اثر کلاسیک خود درباره تقسیم کار (۱۷۷۶) نشان داد که تخصصی شدن چگونه بهرهوری را افزایش میدهد، اصلی که در عملیات بزرگمقیاس تشدید میشود. آلفرد مارشال این ایده را صورتبندی کرد و بین صرفههای داخلی (کارایی در سطح بنگاه) و صرفههای خارجی (مزیتهای صنعتی مانند دسترسی به نیروی کار ماهر) تمایز قائل شد.
در چارچوب توسعه صنعتی، مقیاس به بنگاهها اجازه میدهد تا از فناوریهای پیشرفته استفاده کنند، زنجیرههای تأمین را بهینهسازی نمایند و در شرایط بهتری با تأمینکنندگان مذاکره کنند. برای مثال، اتکای صنعت خودروسازی به خطوط مونتاژ نمونهای از تولید انبوه است که هزینههای نهایی را کاهش میدهد. نظریهپردازان مدرنی مانند پل کروگمن و مایکل پورتر این گفتمان را گسترش دادهاند و تأکید میکنند که مقیاس صرفاً یک ابزار کاهش هزینه نیست، بلکه دارایی استراتژیک در زنجیرههای ارزش جهانی است. پورتر در کتاب مزیت رقابتی ملتها (1990) تأکید میکند که صنایعی که به مقیاس دست مییابند، میتوانند با ترکیب کارایی و نوآوری، بر بازارهای بینالمللی تسلط یابند.
بازارهای صادراتی جهانی به تولید انبوه با کیفیت یکنواخت نیاز دارند که تنها از طریق تولید در مقیاس بزرگ قابل دستیابی است. کشورهایی مانند چین و کره جنوبی نمونههای بارزی از توجه به این اصل مهم هستند. بخش تولید چین که مسئول ۲۸.۷٪ از تولید جهانی است (بانک جهانی، ۲۰۲۲)، که با تکیه بر صرفههای مقیاس، کالاهای مقرونبهصرفه را به سراسر جهان عرضه میکند. بهطور مشابه، چائهبولهای کره جنوبی (مانند سامسونگ و هیوندای) از مقیاس برای رقابت در بخشهای الکترونیک و خودرو استفاده میکنند و در سال ۲۰۲۱ به صادرات ۶۴۴ میلیارد دلاری کمک کردند (اتاق بازرگانی بینالمللی کره، ۲۰۲۲).
تولید در مقیاس بزرگ از طریق کاهش هزینههای هر واحد تولید شده، امکان اتخاذ استراتژیهای قیمتگذاری رقابتی را فراهم میکند. یکنواختی کیفیت، ماشینآلات پیشرفته و فرآیندهای استانداردشده، استانداردهای یکنواخت محصول را تضمین میکنند. همچنین ظرفیت نوآوری حاصل از عملیات بزرگمقیاس، بودجه تحقیق و توسعه (R&D) را تأمین میکند و رهبری فناورانه را تقویت مینماید (مانند سرمایهگذاریهای آلمان در R&D خودرو).
گزارش «معجزه شرق آسیا» بانک جهانی (۱۹۹۳) نشان میدهد که صنعتی شدن مبتنی بر صادرات (EOI) که با مقیاس پیش میرود، چگونه اقتصادهایی مانند تایوان و سنگاپور را به جایگاه درآمد بالا رساند. مداخله دولت در پرورش صنایع بزرگمقیاس نقشی محوری دارد. سرمایهگذاری در زیرساختها: بنادر، جادهها و شبکههای انرژی، گلوگاههای لجستیکی را کاهش میدهند (مانند ابتکار کمربند و جاده چین). مشوقهای مالی همچون یارانهها، معافیتهای مالیاتی و وامهای کمبهره مبتنی بر عملکرد صادراتی، در ایجاد مقیاس بالا نقش مهمی داشتهاند. همچنین توافقهای تجاری، دسترسی ترجیحی به بازارها (مانند بازار واحد اتحادیه اروپا) افزایش مقیاس صادرات را تسهیل میکنند. استفاده از مناطق ویژه اقتصادی با ارائه انعطافپذیری قانونی، سرمایهگذاری خارجی را جذب میکنند که میتوان در مناطقی ویژه مانند شنژن چین و گجرات هند نمونههای بارزی از این موضوع را مشاهده کرد. برنامه توسعه صنایع سنگین و شیمیایی کره جنوبی (دهه ۱۹۷۰) نمونهای از توسعه مقیاس با هدایت دولت است که کنگلومراهای رقابتپذیر جهانی ایجاد کرد. در مقابل، حمایت ناکافی سیاستی میتواند مانع مقیاس شود، همانطور که در بسیاری از کشورهای آفریقایی کمبود زیرساختهای صنعتی مشاهده میشود.
همچنین سیاست فناوری بهعنوان موتور محرک توسعه صنعتی، نقش کلیدی در تبدیل اقتصادهای مبتنی بر منابع به اقتصادهای دانشبنیان ایفا میکند. بر اساس گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه OECD (۲۰۲۱) سرمایهگذاری هدفمند در تحقیق و توسعه (R&D) و پذیرش فناوریهای پیشرفته، بهرهوری صنعتی را تا ۴۰٪ افزایش میدهد. کشورهایی مانند کره جنوبی و آلمان با اتخاذ سیاستهای فناوریمحور (مانند حمایت از بخشهای کلیدی مانند نیمهرساناها و هوش مصنوعی) به رهبران جهانی در زنجیره ارزش تبدیل شدهاند. سیاست فناوری در اقتصاد ملی باعث ایجاد رقابتپذیری جهانی در فناوریهای دیجیتال و با اتوماسیون، هزینههای تولید را کاهش داده و کیفیت محصولات را بهبود میبخشند. وهمچنین نوآوری پایدار با ایجاد اکوسیستمهای نوآوری (مثال: پارکهای فناوری در سنگاپور) ارتباط بین دانشگاهها، صنایع و دولت را تقویت کرده از طریق سرمایهگذاری در فناوریهای سبز (مانند انرژیهای تجدیدپذیر) آلایندگی صنایع را کاهش داده و باعث توسعه پایدار میشوند.
بر اساس مطالعات بانک جهانی (۲۰۲۳)، کشورهایی که حداقل ۲.۵٪ از تولید ناخالص داخلی (GDP) را به R&D اختصاص دادهاند، نرخ رشد صنعتی آنها ۳ برابر کشورهای بدون چنین سیاستهایی است. بااینحال، چالشهایی مانند شکاف دیجیتال و کمبود نیروی کار ماهر نیازمند هماهنگی بین سیاستهای آموزشی، مالی و صنعتی است. در نتیجه، طراحی سیاست فناوری یکپارچه، نهتنها توسعه صنعتی را تسریع میکند، بلکه تابآوری اقتصادها در برابر شوکهای جهانی را افزایش میدهد.
در ادبیات توسعه صنعتی، مقیاس بهعنوان عاملی کلیدی برای کارایی تولید و رقابتپذیری صادراتی ظهور میکند. تولید در مقیاس بزرگ به کشورها امکان میدهد از مزیتهای کاهش هزینههای تولید و ایجاد رقابتپذیری بهرهبرداری کنند، نوآوری را تقویت نمایند و در شبکههای تجارت جهانی ادغام شوند. اگرچه چالشهایی مانند محدودیتهای سرمایه و پایداری وجود دارد، سیاستهای راهبردی و چارچوبهای انعطافپذیر میتوانند ریسکها را کاهش دهند. با تلاش اقتصادهای در حال توسعه برای الگوبرداری از موفقیت ببرهای شرق آسیا، اولویتبندی مقیاس در هماهنگی با نیازهای بازارهای صادراتی، مسیری اثباتشده بهسوی رفاه است. آینده توسعه صنعتی در تعادل بین مقیاس و پایداری نهفته است تا اطمینان حاصل شود که رشد هم فراگیر است و هم تابآور.
یادداشت از: محمدرضا واعظ دلیلی، پژوهشگر اقتصادی