
ایران در سایه تغییرات اقلیمی / گره اصلی مشکلات زیست محیطی
به گزارش خبرنگار اقتصادرَوا، تغییرات اقلیمی به عنوان یکی از مهمترین چالشهای زیستمحیطی بر تمامی جنبههای زندگی انسان ها تأثیری عمیق گذاشته است. تغییر اقلیم به تغییرات طولانیمدت در دما، بارش، باد و دیگر عناصر آب و هوایی گفته میشود که میتواند ریشه در عوامل طبیعی داشته باشد مانند فعالیتهای آتشفشانی یا تغییرات در تابش خورشیدی ، اما در دهههای اخیر، فعالیتهای انسانی و به سبب آن افزایش گازهای گلخانهای در جو زمین ناشی از سوزاندن سوختهای فسیلی و تخریب جنگلها، نقش عمدهای در این تغییرات داشتهاند.
این پدیده منجر به الگوهای آب و هوایی نامتعارف و متغیر شده و تبعات گستردهای بر جوامع بشری و اکوسیستمهای طبیعی دارد. ایران به عنوان کشوری با اقلیم متنوع، در سالهای اخیر با چالشهای جدی ناشی از تغییرات آب و هوایی روبرو شده است. افزایش دما، کاهش بارندگی، خشکسالیهای طولانیمدت و افزایش رخدادهای جدی آب و هوایی، از جمله پیامدهای این تغییرات در ایران هستند.
ایران در حال حاضر پنجمین سال پیاپی خشکسالی را تجربه میکند. این وضعیت بحرانی، را میتوان در کاهش ذخایر آبی سدها، افزایش طوفانهای گرد و غبار، تشدید بلاهای طبیعی مرتبط با آب و هوا (مانند سیل، خشکسالی و امواج گرما و سرما)، کاهش منابع برفی و افت کیفیت هوا در بسیاری از شهرهای کشور مشاهده کرد .کاهش بارندگی در کنار برداشت بیرویه از آبهای سطحی و زیرزمینی، سطح آبخوانها را به شدت پایین آورده و منجر به خشک شدن رودخانهها و دریاچههایی مانند ارومیه، زایندهرود، گاوخونی و هامون شده است. آمارهای رسمی نشان میدهند که حدود ۸۰ درصد از دشتهای ایران در وضعیت بحرانی قرار دارند، که این امر امنیت غذایی و معیشت کشاورزان را به خطر انداخته است.
رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیطزیست ایران، بر نقش حیاتی تالابها در اقتصاد و معیشت جوامع محلی تأکید کرده و هشدار میدهد که خشک شدن این اکوسیستمهای ارزشمند، پیامدهای ناگواری به همراه خواهد داشت. تالابها که مأمن زمستانی پرندگان مهاجر و زیستگاه گونههای منحصربهفرد آبزی هستند، با خشک شدن خود، ضربهای مهلک به تنوع زیستی گیاهی و جانوری منطقه وارد میکنند. نابودی زمینهای کشاورزی، جنگلها و مراتع بر اثر آتشسوزی، معیشت مردم را به خطر انداخته و با افزایش مشکلات اقتصادی، زمینه برای تخریب بیشتر منابع و محیطزیست فراهم میشود علاوه بر آن تغییرات اقلیمی باعث کاهش تولید برخی محصولات استراتژیک مانند گندم، جو و برنج شده و این امر مستقیماً بر قیمت مواد غذایی تأثیر گذاشته است. افزایش قیمت نهادههای کشاورزی، کاهش سطح زیرکشت و نابودی مزارع در اثر سیل و خشکسالی، موجب افزایش قیمت مواد غذایی و در نتیجه افزایش تورم شده است. وابستگی به واردات مواد غذایی به دلیل کاهش تولید داخلی، ایران را در برابر نوسانات قیمتهای جهانی آسیبپذیرتر کرده است.
افزایش دمای زمین و تغییر الگوهای بارش، وقوع سیلابهای ناگهانی و ویرانگر را در بسیاری از مناطق ایران تشدید کرده و موجب سیلابهای اخیر در استانهای لرستان، گلستان و خوزستان شده است که خسارات سنگینی به زیرساختها، زمینهای کشاورزی و اقتصاد کشور وارد کرده و تلفات جانی نیز به همراه داشتهاند. تغییرات اقلیمی، الگوی توزیع زمانی و مکانی بارندگیها را تغییر داده است. سیلابهای اخیر، نمونهای آشکار از این تغییرات هستند که خسارات جبرانناپذیری را به برخی مناطق وارد کردهاند. این در حالی است که در مناطق دیگر، شاهد خشکسالی، کمبود پوشش گیاهی و کاهش توان جذب منابع خاکی هستیم.
بیابانزایی، به عنوان یکی از پیامدهای مهم تغییرات اقلیمی در ایران، با کمبود منابع آبی، چرای بیرویه دام، تخریب پوشش گیاهی و مدیریت نادرست منابع طبیعی، روند رو به رشدی را تجربه میکند. تخریب زمینهای کشاورزی در مناطق مرکزی و شرقی کشور، علاوه بر کاهش تولیدات کشاورزی، موجب مهاجرت روستاییان به شهرها و افزایش پدیده حاشیهنشینی شده است و در این راستا بیکاری را نیز افزایش میدهد. گزارشهای رسمی حاکی از آن است که بیش از ۶۰ درصد از مساحت ایران در معرض بیابانزایی قرار دارد و این روند میتواند نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی را در کشور تعمیق بخشد.
در مجموع بحرانهای اقلیمی سالانه میلیاردها تومان خسارت به زیرساختهای کشور وارد میکنند. هزینههای ناشی از مدیریت بحرانهای طبیعی، جبران خسارات کشاورزی، تأمین آب اضطراری و مقابله با گرد و غبار، فشار قابلتوجهی بر بودجه دولت وارد کرده است. برنامهریزی برای کاهش این هزینهها، نیازمند سیاستگذاری دقیق در جهت کاهش انتشار گازهای گلخانهای، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و اجرای طرحهای سازگار با اقلیم است.
لازم است در این راستا برداشت غیرمجاز از سفرههای زیرزمینی کنترل شده و روشهای نوین آبیاری، مانند آبیاری قطرهای و فناوریهای تصفیه آب، توسعه یابند. همچنین، اصلاح الگوی کشت و تغییر نوع محصولات کشاورزی به گونههای مقاوم به خشکی و کمآببر، میتواند به حفظ امنیت غذایی کمک کند.
در کنار این اقدامات، باید از تخریب مراتع و جنگلها جلوگیری شود، جنگلکاری گسترش یابد و طرحهای مقابله با بیابانزایی اجرا شود تا از شدت گردوغبار کاسته شده و تثبیت خاک بهبود یابد.کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، مانند انرژی بادی و خورشیدی، نقش مهمی در کاهش انتشار گازهای گلخانهای دارد. همچنین، استفاده از فناوریهای پیشرفته، مانند ماهوارهها و دادههای هواشناسی دقیق، میتواند نظام هشدار زودهنگام برای سیل و خشکسالی را تقویت کرده و خسارات ناشی از این حوادث را کاهش دهد.
در نهایت، تقویت برنامههای آموزشی و آگاهیبخشی به مردم و مسئولان درباره اهمیت تغییرات اقلیمی و راههای کاهش اثرات آن، میتواند در تغییر رفتارهای مصرفی و حفظ منابع طبیعی تأثیر بسزایی داشته باشد.
به طور کلی بحرانهای اقلیمی هزینههای قابلتوجهی را به اقتصاد ایران تحمیل کردهاند. کاهش تولیدات کشاورزی، افزایش هزینههای انرژی برای خنکسازی یا جبران خسارات ناشی از تغییرات اقلیمی، و افزایش نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختهای مقاوم در برابر این تغییرات، همه بر رشد اقتصادی تأثیر منفی گذاشتهاند. بررسیها نشان میدهد که تغییرات اقلیمی میتوانند باعث کاهش رشد اقتصادی در بخش کشاورزی، افزایش تورم و کاهش بهرهوری نیروی کار شوند.
بخش خصوصی میتواند با سرمایهگذاری در فناوریهای سبز، توسعه کسبوکارهای پایدار و بهینهسازی مصرف منابع، نقش مهمی در کاهش اثرات تغییرات اقلیمی ایفا کند. ایجاد مشوقهای مالی برای شرکتهای فعال در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و کشاورزی پایدار میتواند به کاهش انتشار گازهای گلخانهای و افزایش بهرهوری منابع کمک کند. همچنین، ترویج نوآوری و توسعه صنایع سبز، فرصتهای شغلی جدیدی را ایجاد کرده و اقتصاد را در برابر مخاطرات اقلیمی مقاومتر میسازد.
یادداشت از: ماندانا رادان، کارشناس اقتصادی