
صعود سکوی تأمین مالی جمعی / ۳.۷ همت در چهار ماه، تمرکز در دستان معدود بازیگران
به گزارش خبرنگار اقتصادروا؛ انتشار آخرین گزارش آماری ماهانه سازمان بورس و اوراق بهادار برای تیرماه ۱۴۰۴ با یک نوآوری همراه بود؛ اضافه شدن بخشی با عنوان «عملکرد تأمین مالی جمعی و معرفی سکوهای برتر». این اقدام نشان میدهد که نهاد ناظر بازار سرمایه بهتدریج اهمیت روزافزون ابزارهای نوین تأمین مالی را پذیرفته و قصد دارد آنها را بهطور جدیتر در آمار رسمی رصد کند. در این گزارش، هم عملکرد تجمعی سکوها از ابتدای سال تا پایان تیرماه و هم روند یک ساله آنها بررسی شده و تصویری روشنتر از جایگاه و رشد این ابزار در اکوسیستم مالی ایران ارائه میدهد. دادههای منتشر شده نشان میدهد که سکوهای تأمین مالی جمعی، اگرچه هنوز سهم کوچکی از بازار سرمایه را در اختیار دارند، اما با سرعتی قابل توجه در حال رشد و گسترش نفوذ هستند.
بر اساس این گزارش، سه سکوی «ایساتیسکراد، همآفرین و کاریزماکراد» توانستهاند در چهار ماه نخست امسال به ترتیب ۵۱۶ میلیارد تومان برای ۲۶ طرح، ۴۷۱ میلیارد تومان برای ۲۴ طرح و ۳۰۱ میلیارد تومان برای ۱۳ طرح تأمین مالی کنند و جایگاه اول تا سوم را به دست آورند. این ارقام در مجموع بیانگر آن است که بخش قابل توجهی از تأمین مالی جمعی کشور در اختیار چند سکوی محدود قرار دارد و بازار به شدت متمرکز است. در کنار این سه سکوی پیشتاز، شش سکوی دیگر نیز در فهرست برترینها قرار گرفتهاند تا مجموعاً ۳.۷ همت برای ۱۹۳ طرح طی چهار ماه نخست سال جاری جذب شود. مقایسه این دادهها با عملکرد سال گذشته نشان میدهد که سرعت رشد این ابزار در حال افزایش است، زیرا تنها در تیرماه ۹۷۸ میلیارد تومان برای ۵۲ طرح تأمین مالی شد که نسبت به تیر سال قبل رشدی ۴۰ درصدی را به ثبت رسانده است.
این اعداد و ارقام از چند منظر قابل تحلیلاند. نخست آنکه تأمین مالی جمعی بهعنوان یک ابزار نوین، به طور طبیعی باید روندی صعودی داشته باشد، زیرا کارکرد اصلی آن پر کردن شکاف میان سرمایهگذاران خرد و کسبوکارهای کوچک و نوآور است. بسیاری از استارتاپها و بنگاههای کوچک در اقتصاد ایران همواره با مشکل دسترسی به منابع مالی مواجه بودهاند، چرا که سیستم بانکی تمایل چندانی به پذیرش ریسک آنها ندارد و بازار سرمایه نیز عمدتاً پذیرای شرکتهای بزرگ و جاافتاده است. سکوهای تأمین مالی جمعی میتوانند این خلأ را پر کنند و پلی میان ایدههای نو و سرمایههای خرد بسازند. بنابراین، رشد ۴۰ درصدی در یک سال نه صرفاً یک آمار مثبت، بلکه نشانهای از فعال شدن این حلقه مفقوده در زنجیره تأمین مالی کشور است.
اما از منظر دیگر، تمرکز بالا در میان معدود سکوها جای تأمل دارد. وقتی سه سکوی اول بیش از نیمی از کل ارزش تأمین مالی را در اختیار دارند، به این معناست که بازار هنوز رقابتی نشده و بخش عمده منابع مالی به سمت بازیگران اصلی هدایت میشود. این موضوع میتواند به دلایل مختلفی رخ داده باشد: از جمله اعتماد بیشتر سرمایهگذاران به برندهای جاافتادهتر، ضعف بازاریابی و شبکهسازی سایر سکوها، یا حتی موانع مقرراتی که امکان رشد یکسان همه بازیگران را محدود میکند. اگر این تمرکز ادامه یابد، خطر شکلگیری نوعی انحصار در بازاری که فلسفهاش تنوع و مشارکت جمعی است، دور از انتظار نخواهد بود. بنابراین، سازمان بورس باید در کنار حمایت از رشد کلی تأمین مالی جمعی، سیاستهایی برای تقویت سکوهای کوچکتر و افزایش رقابت نیز در نظر بگیرد.
از زاویه دیگر، روند یکساله نشان میدهد که فعالیت سکوها تابعی از چرخههای اقتصادی و فصلی نیز هست. گزارش مدیریت پژوهش سازمان بورس حاکی است که بیشترین تأمین مالی در اسفند ۱۴۰۳ رخ داده و حدود ۲.۵ همت برای ۱۴۳ طرح در آن ماه جذب شده است. این تمرکز چشمگیر در یک ماه خاص نشاندهنده آن است که رفتار سرمایهگذاران و صاحبان طرحها همچنان به شدت متأثر از تقویم مالی و شرایط خاص پایان سال است. در اقتصاد ایران، اسفند همواره ماهی پر از جنبوجوش مالی است، چه در سطح دولت و چه در سطح بنگاهها و خانوارها. بنابراین، اوج گرفتن تأمین مالی جمعی در آن ماه قابل انتظار است. با این حال، این تمرکز بیش از حد میتواند به معنای ضعف توزیع زمانی فعالیتها نیز باشد و سکوها باید راهکارهایی برای متعادل کردن روند ماهانه پیدا کنند.
از منظر سیاستگذاری کلان، ورود تأمین مالی جمعی به گزارشهای رسمی سازمان بورس نشاندهنده آن است که این ابزار دیگر صرفاً یک تجربه جانبی نیست، بلکه به رسمیت شناخته شده و بخشی از بازار سرمایه محسوب میشود. این موضوع برای آینده اهمیت فراوانی دارد، چرا که رسمیت یافتن به معنای نظارت بیشتر، استانداردسازی و احتمالاً سختتر شدن رقابت میان سکوهاست. در عین حال، این رسمیت میتواند اعتماد سرمایهگذاران را افزایش دهد و منابع بیشتری را به سمت این ابزار هدایت کند. از این منظر، گزارش اخیر نه فقط یک آمار، بلکه پیام نهادی مهمی به فعالان بازار است: تأمین مالی جمعی دیگر حاشیهای نیست، بلکه بخشی از جریان اصلی بازار سرمایه ایران خواهد بود.
با این حال، چالشهای مهمی پیش روی این حوزه قرار دارد. یکی از چالشها، ظرفیت جذب محدود است. اگرچه رشد ۴۰ درصدی چشمگیر است، اما باید توجه داشت که کل ارزش تأمین مالی جمعی در چهار ماه نخست سال تنها ۳.۷ همت بوده، در حالی که تأمین مالی از طریق بازار بدهی یا افزایش سرمایه شرکتهای بورسی دهها برابر این رقم است. بنابراین، این ابزار هنوز فاصله زیادی تا ایفای نقش جدی در تأمین مالی اقتصاد ایران دارد. چالش دیگر، کیفیت طرحها و نحوه نظارت بر آنهاست. تجربههای جهانی نشان داده که اگر سکوها نتوانند از شفافیت، کارآمدی و صحت اطلاعات طرحها اطمینان حاصل کنند، به سرعت با بحران اعتماد مواجه میشوند. در بازاری که سرمایهگذاران خرد بخش عمده مشارکتکنندگان آن هستند، یک تجربه منفی میتواند اثر دومینویی داشته باشد و کل فضا را تحت تأثیر قرار دهد.
علاوه بر این، موضوع همراستایی تأمین مالی جمعی با سیاستهای کلان اقتصادی اهمیت ویژهای دارد. ایران در شرایطی قرار دارد که نیاز به حمایت از تولید کوچک و متوسط بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. تحریمها، رکود طولانی و کمبود سرمایه خارجی باعث شده تا رشد اقتصادی بیش از هر چیز متکی به توان داخلی باشد. در چنین بستری، اگر سکوهای تأمین مالی جمعی بتوانند بهطور واقعی منابع مردمی را به سمت ایدههای تولیدی و نوآورانه هدایت کنند، نقشی مکمل و حیاتی در توسعه اقتصادی ایفا خواهند کرد. اما اگر این منابع به سمت طرحهای غیرمولد یا کماثر برود، نه تنها دستاوردی نخواهد داشت، بلکه موجب هدررفت سرمایههای خرد خواهد شد.
بهطور کلی، تحلیل دادههای تیرماه نشان میدهد که تأمین مالی جمعی در ایران از مرحله آزمایشی عبور کرده و وارد فاز رشد شتابان شده است. افزایش تعداد طرحها، رشد ارزش تأمین مالی و رسمیت یافتن این ابزار در گزارشهای سازمان بورس، همگی نشانههایی مثبت هستند. اما در عین حال، تمرکز بازار، ضعف توزیع زمانی، محدودیت ظرفیت و لزوم نظارت بر کیفیت طرحها، چالشهاییاند که نباید نادیده گرفته شوند. آینده این ابزار بستگی زیادی به عملکرد نهاد ناظر، توان رقابتی سکوها و البته اعتماد سرمایهگذاران دارد. اگر این سه ضلع بتوانند همزمان تقویت شوند، تأمین مالی جمعی میتواند به یکی از ستونهای اصلی تأمین مالی اقتصاد ایران بدل شود. در غیر این صورت، رشد فعلی ممکن است به سقفی کوتاهمدت برخورد کند و نتواند نقش استراتژیک خود را ایفا کند.
گزارش از: متین محلاتی، کارشناس بورس