یکشنبه، 30 شهریور 1404

سیمان اصفهان؛ سودآوری بالا در سایه قطعی انرژی
دیروز, 18:09
کد خبر: 1085

سیمان اصفهان؛ سودآوری بالا در سایه قطعی انرژی

سیمان اصفهان با بازدهی بالا و سودآوری قابل توجه، اما تحت فشار ناترازی انرژی که خطوط تولید را متوقف می‌کند، با چالش‌های نقدینگی و ریسک بالای ارزش‌گذاری سهام دست‌وپنجه نرم می‌کند.

به گزارش خبرنگار اقتصادروا؛ شرکت سیمان اصفهان به‌عنوان یکی از بازیگران باسابقه و تأثیرگذار صنعت سیمان کشور، در سال مالی اخیر عملکردی از خود به‌جا گذاشته که درخور توجه و نیازمند تحلیل عمیق است. ارزیابی نسبت‌های مالی ارائه‌شده نشان می‌دهد که این شرکت هم از نظر سودآوری و بازدهی و هم از منظر ثبات مالی در وضعیت مناسبی قرار دارد، اما چالش‌هایی در زمینه نقدینگی و ارزش‌گذاری سهام وجود دارد که نمی‌توان از آنها چشم پوشید.

نخستین شاخص مهم، نسبت جاری است که برای سیمان اصفهان برابر 1.3 گزارش شده است. این نسبت به‌طور سنتی توانایی شرکت را برای پوشش بدهی‌های کوتاه‌مدت از محل دارایی‌های جاری می‌سنجد و عدد 1.3 نشان می‌دهد که در صورت لزوم، شرکت قادر است تعهدات جاری خود را با دارایی‌های جاری پوشش دهد. اگرچه این نسبت بالاتر از یک و در محدوده قابل قبول است، اما فاصله زیادی با سطوح اطمینان‌بخش‌تر ندارد و هرگونه کاهش در جریان‌های نقدی یا افزایش بدهی‌های جاری می‌تواند این توازن شکننده را تهدید کند. از سوی دیگر، نسبت آنی تنها 0.6 است که بیانگر اتکای بالای نقدینگی شرکت به موجودی کالا است. در واقع محاسبات نشان می‌دهد که بیش از 53 درصد دارایی‌های جاری شرکت در قالب موجودی کالا نگهداری می‌شود و این بدان معناست که نقدینگی شرکت در صورتی تحقق می‌یابد که این موجودی‌ها به فروش برسند. چنین ساختاری در صنعتی مانند سیمان که فروش و حمل محصول به شدت تحت تأثیر شرایط بازار داخلی، هزینه حمل‌ونقل و سیاست‌های صادراتی قرار دارد، ریسک نقدینگی قابل ملاحظه‌ای ایجاد می‌کند.

در ادامه تحلیل ساختار سرمایه و ریسک مالی، نسبت بدهی سیمان اصفهان برابر 0.5 است که نشان‌دهنده تعادل نسبی میان بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام است. چنین نسبتی در قیاس با بسیاری از صنایع سرمایه‌بر، سطحی متعادل محسوب می‌شود و بیانگر آن است که شرکت نه بیش از حد به بدهی متکی است و نه تمام بار تأمین مالی بر دوش سهامداران قرار گرفته است. همچنین پوشش هزینه بهره معادل 17.76 نشان می‌دهد که سود عملیاتی شرکت تقریباً هجده برابر بیشتر از هزینه بهره سالانه است و بنابراین شرکت هیچ‌گونه فشار یا ریسکی از بابت ایفای تعهدات مالی و بازپرداخت بهره احساس نمی‌کند. این سطح از پوشش بهره در عمل یکی از نقاط قوت جدی سیمان اصفهان محسوب می‌شود و نشان‌دهنده مدیریت مالی محافظه‌کارانه و کم‌ریسک است.

ارزیابی کارایی دارایی‌ها نشان می‌دهد که گردش مجموع دارایی‌ها برابر 0.9 است. به زبان ساده، هر واحد دارایی حدود 0.9 واحد فروش ایجاد کرده است که برای صنعتی همچون سیمان، که ماهیتاً سرمایه‌بر و با دارایی‌های سنگین ثابت همراه است، عددی قابل قبول به حساب می‌آید. در همین حوزه، گردش موجودی کالا برابر 2.67 بار در سال برآورد شده است که به معنای متوسط 137 روز برای هر چرخه فروش موجودی است. این عدد در عمل نسبتاً بالاست و نشان می‌دهد که شرکت با انباشت موجودی مواجه است و سرمایه در گردش زیادی در قالب محصول نهایی بلوکه شده است. این مسأله با نسبت آنی پایین نیز هم‌راستا بوده و نشان می‌دهد که یکی از نقاط ضعف اصلی سیمان اصفهان، کندی در چرخه تبدیل موجودی به نقدینگی است.

از منظر سودآوری، سیمان اصفهان عملکردی درخشان داشته است. حاشیه سود خالص برابر با 27 درصد است که برای صنعتی با ساختار هزینه انرژی و حمل‌ونقل سنگین، رقم مطلوبی محسوب می‌شود. چنین حاشیه‌ای بیانگر توان بالای شرکت در مدیریت هزینه‌ها و همچنین بهره‌گیری از مزیت مقیاس تولید است. بازده مجموع دارایی‌ها 24 درصد و بازده حقوق صاحبان سهام 49 درصد است. مقایسه این نسبت‌ها با میانگین صنعت نشان می‌دهد که سیمان اصفهان از لحاظ کارایی استفاده از منابع و سرمایه سهامداران بسیار موفق بوده است. به‌طور معمول در صنعت سیمان بازده دارایی‌ها در محدوده 10 تا 15 درصد قرار دارد و بازده حقوق صاحبان سهام به ندرت از 25 درصد فراتر می‌رود، اما این شرکت توانسته به سطحی دوبرابری دست یابد. چنین اعدادی نه تنها جذابیت سرمایه‌گذاری را نشان می‌دهد، بلکه حکایت از مدیریت توانمند در بهره‌گیری از منابع دارد.

با این وجود، وقتی پای ارزش‌گذاری بازار به میان می‌آید، سیمان اصفهان در موقعیتی بحث‌برانگیز قرار می‌گیرد. سود هر سهم برابر با 1490 ریال گزارش شده است و با نسبت قیمت به درآمد 16.62، قیمت سهم در بازار معادل حدود 24,764 ریال محاسبه می‌شود. این در حالی است که نسبت قیمت به درآمد گروه صنعت سیمان تنها 6.44 است که اگر بر همان EPS اعمال شود، ارزش منصفانه سهم در محدوده 9,596 ریال خواهد بود. بدین ترتیب، سهام سیمان اصفهان با ضریبی حدود 2.6 برابر میانگین صنعت معامله می‌شود. چنین فاصله‌ای نشان‌دهنده انتظارات بسیار بالای بازار از رشد آتی شرکت است یا به تعبیر دیگر می‌تواند بیانگر حباب قیمتی باشد. این موضوع برای سهامداران ریسکی جدی است؛ زیرا اگر شرایط بازار یا روند سودآوری آتی نتواند انتظارات بالا را محقق کند، احتمال اصلاح قیمتی سنگین وجود دارد. ( قیمت ها مربوط به روز 26 شهریور ماه است)

مجموع این تحلیل‌ها تصویری متوازن از سیمان اصفهان ارائه می‌دهد. از یک سو، شرکت از منظر عملیاتی و سودآوری در موقعیت ممتازی قرار دارد و بازده دارایی و سرمایه سهامداران در سطحی کم‌نظیر قرار گرفته است. ساختار مالی متعادل و پوشش بسیار بالای هزینه بهره نیز بیانگر پایداری و مقاومت در برابر شوک‌های مالی است. از سوی دیگر، وضعیت نقدینگی شکننده، سهم بالای موجودی در دارایی جاری و گردش کند موجودی نشانه‌هایی از چالش در مدیریت سرمایه در گردش هستند که می‌توانند در شرایط سخت بازار، مشکل‌آفرین شوند. علاوه بر این، ارزش‌گذاری بالای سهم در بازار نسبت به متوسط صنعت، ریسکی مهم برای سرمایه‌گذاران محسوب می‌شود و هرگونه عدم تحقق انتظارات رشد می‌تواند به افت قیمت منجر شود.

ریسک‌های کلان بیرونی نیز در تحلیل آینده شرکت باید مورد توجه قرار گیرد. صنعت سیمان در ایران به شدت تحت تأثیر سیاست‌های قیمت‌گذاری دولتی، هزینه‌های انرژی و کرایه حمل‌ونقل است. اما شاید مهم‌ترین معضل، ناترازی انرژی است که بارها تولید سیمان اصفهان را به تعطیلی کشانده است. در روزهایی که باید کوره‌ها روشن بمانند و خط تولید پیوسته کار کند، شرکت مجبور است به دلیل قطع گاز یا محدودیت برق، فعالیت خود را متوقف کند. چنین توقف‌هایی نه تنها به معنی از دست رفتن فروش است، بلکه هزینه‌های سنگین خاموش و روشن کردن کوره‌ها، فرسودگی تجهیزات و حتی آسیب به کیفیت محصول را به‌دنبال دارد. این وضعیت، مدیریت سودآوری را عملاً به قمار سیاست‌های انرژی دولت تبدیل کرده است. افزایش تعرفه‌های انرژی نیز می‌تواند مستقیماً بر حاشیه سود اثر بگذارد و هرچه این فشار بیشتر شود، حتی حاشیه سود بالای فعلی شرکت هم به‌سرعت آب خواهد رفت. از سوی دیگر، صادرات سیمان که یکی از محرک‌های اصلی رشد سودآوری در سال‌های اخیر بوده است، به وضعیت سیاسی و اقتصادی کشورهای همسایه به‌ویژه عراق و افغانستان وابسته است. هرگونه اختلال در این بازارها یا اعمال محدودیت‌های جدید تجاری می‌تواند رشد فروش صادراتی را متوقف کند.

از منظر راهبردی، شرکت باید بر چند محور کلیدی تمرکز کند. نخست، کاهش سطح موجودی کالا و بهبود سرعت گردش موجودی اهمیت حیاتی دارد. هدف منطقی می‌تواند کاهش روزهای گردش موجودی از 137 روز به کمتر از 100 روز باشد. زیرا سیمان کالای چندان بادوامی نیست و به ممکن است به سسرعت از بین برود. این اقدام از طریق بازنگری در برنامه تولید بر اساس سفارش واقعی بازار، اجرای سیاست‌های فروش تهاجمی و توسعه کانال‌های صادراتی امکان‌پذیر است. دوم، مدیریت نقدینگی باید در اولویت باشد. با توجه به نسبت آنی پایین، پایش هفتگی جریان‌های نقدی و سناریوسازی برای شرایط مختلف بازار ضروری است تا شرکت در مواجهه با شوک‌های احتمالی از نظر نقدینگی دچار بحران نشود. سوم، مدیریت هزینه‌های انرژی و حمل‌ونقل باید با جدیت دنبال شود. مذاکره برای قراردادهای بلندمدت تأمین انرژی یا سرمایه‌گذاری در بهینه‌سازی مصرف می‌تواند در بلندمدت حاشیه سود را تثبیت کند. همچنین، بازنگری در قراردادهای حمل و بهینه‌سازی مسیرها می‌تواند بخشی از فشار هزینه‌ای را کاهش دهد.

در سطح بازار سرمایه، سیمان اصفهان نیاز دارد تا با شفاف‌سازی برنامه‌های توسعه‌ای و رشد صادراتی خود، انتظارات بالای بازار را توجیه کند. انتشار گزارش‌های تحلیلی دقیق، اعلام برنامه‌های افزایش ظرفیت یا ورود به بازارهای جدید و ارائه چشم‌انداز روشن از سودآوری آتی می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران را تقویت کند. در غیر این صورت، شکاف میان ارزش ذاتی و قیمت بازاری ممکن است در آینده‌ای نه چندان دور موجب نوسانات شدید قیمتی شود.

جمع‌بندی این تحلیل نشان می‌دهد که سیمان اصفهان در حال حاضر از نظر عملیاتی و مالی در موقعیت قدرتمندی قرار دارد. نسبت‌های سودآوری بالاتر از متوسط صنعت و ساختار مالی متوازن، پشتوانه‌ای قوی برای تداوم فعالیت شرکت ایجاد کرده است. اما چالش نقدینگی و ارزش‌گذاری بالای سهام، مهم‌ترین نگرانی‌های پیش‌روی سهامداران و مدیران شرکت است. اگر مدیریت بتواند با سیاست‌های مناسب، موجودی کالا را کاهش دهد، نقدینگی را تقویت کند و از طریق توسعه بازارهای صادراتی یا پروژه‌های توسعه‌ای رشد سودآوری آتی را تثبیت کند، ارزش‌گذاری فعلی بازار نیز قابل دفاع خواهد بود. در غیر این صورت، ریسک اصلاح قیمتی وجود دارد و سرمایه‌گذاران باید با احتیاط بیشتری به سهم نگاه کنند.

در نهایت می‌توان گفت سیمان اصفهان نمونه‌ای است از شرکتی با عملکرد مالی درخشان که به دلیل انتظارات بالای بازار در معرض چالش ارزش‌گذاری قرار گرفته است. آینده این شرکت بیش از هر چیز به توان مدیریت در حفظ حاشیه سود، کنترل هزینه‌های انرژی و حمل، بهبود چرخه نقدینگی و تحقق وعده‌های رشد بستگی دارد. اگر این عوامل به‌خوبی مدیریت شوند، سیمان اصفهان می‌تواند نه تنها جایگاه خود را به‌عنوان یکی از سودآورترین شرکت‌های صنعت سیمان حفظ کند، بلکه با افزایش سهم بازار داخلی و صادراتی، به یکی از نمادهای شاخص رشد پایدار در بازار سرمایه ایران تبدیل شود.


گزارش از: متین محلاتی، کارشناس اقتصادی

عکس خوانده نمی‌شود