
از پیشبینی تا پوشش ریسک؛ ماجرای جذاب قرارداد آتی شاخص
به گزارش اقتصادروا؛ در دنیای پرشتاب سرمایه، بازارها نهتنها محل خرید و فروش داراییاند، بلکه آیینهای از انتظارات و نگرانیهای سرمایهگذاران محسوب میشوند. در میان ابزارهای مالی متنوعی که طی دهههای اخیر به بازارها افزوده شده، «قرارداد آتی بر شاخص» شاید یکی از هوشمندانهترین اختراعات بازار مدرن باشد؛ ابزاری که به سرمایهگذاران امکان میدهد به جای خرید و فروش تکتک سهام، روی حرکت کلی بازار معامله کنند یا از آن در برابر نوسانها محافظت کنند.
قرارداد آتی شاخص، همانطور که از نامش پیداست، قراردادی است برای خرید یا فروش شاخصی از سهام در آینده. اگر سرمایهگذاری پیشبینی کند بازار در ماههای آینده رشد میکند، قرارداد خرید شاخص را میبندد و اگر از افت بازار بیم دارد، در موقعیت فروش قرار میگیرد. به زبان ساده، این قراردادها مانند آینهای هستند که انتظارات فعالان بازار را نسبت به آیندهی اقتصاد منعکس میکنند.
وقتی نخستین قراردادهای آتی شاخص در دههی ۱۹۸۰ میلادی در بورسهای آمریکا معرفی شدند، بسیاری از معاملهگران سنتی با تردید به آن نگاه میکردند. اما خیلی زود، واقعیت خود را نشان داد: در چند ماه نخست، حجم معاملات در این بازارها به حدی رسید که با بورس نیویورک برابری میکرد. علت اصلی هم ساده بود؛ معاملهگران دریافتند که میتوانند با هزینهای بسیار کمتر، به سرعت موقعیت خرید یا فروش کل بازار را بگیرند، بدون آنکه مجبور باشند صدها سهم مختلف را جابهجا کنند.
افزون بر صرفهی هزینه، قرارداد آتی شاخص یک ویژگی مهم دیگر هم داشت: سرعت. قیمت این قراردادها معمولاً زودتر از خود شاخص سهام به تغییرات واکنش نشان میدادند. وقتی خبری اقتصادی منتشر میشد یا سیاست پولی تازهای اعلام میگردید، نخستین واکنشها در بازار آتی ثبت میشد و سپس بازار نقدی از آن پیروی میکرد. در عمل، بازار آتی شاخص به دماسنجی دقیقتر از وضعیت ذهنی سرمایهگذاران بدل شد.
در آن سالها، دادههای معاملاتی نشان داد که قیمتهای آتی اغلب حتی پایینتر از شاخص نقدی قرار میگیرند، با آنکه از نظر تئوری باید اندکی بالاتر باشند. دلیل این پدیده روشن بود: بسیاری از سرمایهگذاران تنها از طریق این قراردادها میتوانستند موقعیت فروش بگیرند، بنابراین فشار فروش در بازار آتی بیشتر بود. به بیان دیگر، بازار آتی به ابزاری برای ابراز بدبینی جمعی تبدیل شد و همین ویژگی، آن را از سایر ابزارهای مالی متمایز کرد.
اما فراتر از سود و زیان معاملهگران، قرارداد آتی شاخص تأثیر عمیقی بر ساختار بازار گذاشت. پیش از پیدایش این ابزار، هر سرمایهگذار برای خرید یا فروش سبدی از سهام باید هزینهی بالایی میپرداخت و با ریسک تفاوت قیمت میان سهام مختلف روبهرو بود. بازار آتی این مشکل را حل کرد: حالا میشد کل بازار را با یک معامله در اختیار گرفت. صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ و نهادهای مالی از این فرصت استقبال کردند، زیرا میتوانستند پرتفوی خود را با انعطاف بیشتری مدیریت کنند.
از سوی دیگر، این نوآوری به نوعی تغییر در جریان نقدینگی منجر شد. بخشی از سرمایههایی که پیشتر در سهام منفرد جابهجا میشد، به بازار آتی شاخص منتقل شد. همین امر باعث شد معاملات سهام خاص کمی بیرمقتر شود و اختلاف قیمت خرید و فروش آنها افزایش یابد. اما در عوض، بازار کلان یعنی شاخص، از نقدشوندگی و شفافیت بیشتری برخوردار شد.
در عمل، قرارداد آتی شاخص نوعی تعادل تازه در بازارها ایجاد کرد: سرمایهگذاران خرد و تحلیلگران سهام منفرد همچنان به شکار فرصتهای خاص خود ادامه دادند، اما سرمایهگذاران نهادی، صندوقهای بازنشستگی و شرکتهای بزرگ به سراغ ابزار آتی رفتند تا ریسک کل بازار را کنترل کنند. نتیجه، تقسیم کار تازهای بود میان بازار سهام و بازار آتی؛ اولی برای جزئیات و دومی برای تصویر کلان.
جالب آنکه تجربهی بازارهای جهانی نشان داد قرارداد آتی شاخص میتواند حتی نقش پیشبینیکننده داشته باشد. بسیاری از تحلیلگران دریافتند که تغییرات در قیمت آتی، معمولاً چند ساعت تا چند روز پیش از حرکات مشابه در شاخص سهام اتفاق میافتد. این پدیده باعث شد بازار آتی نه فقط ابزاری برای معامله، بلکه نوعی شاخص زودهنگام از جهتگیری آیندهی بازار به شمار آید.
در کنار این مزایا، قرارداد آتی شاخص اثرات جانبی هم داشت. با افزایش اهمیت آن، تمرکز نقدینگی در چند بازار خاص بالا رفت و گاه در دورههایی از هیجان، همین تمرکز میتوانست نوساناتی شدید ایجاد کند. اما با گذشت زمان، مقررات دقیقتر و حضور بازارگردانهای حرفهای توانستند این نوسانات را مهار کنند. امروز در بیشتر بورسهای بزرگ جهان، بازار آتی شاخص نه تنها بخشی جداییناپذیر از نظام مالی است، بلکه به ابزاری ضروری برای سنجش اعتماد عمومی به اقتصاد تبدیل شده است.
از نگاه کلان، قرارداد آتی شاخص دو کارکرد مهم دارد: نخست، کاهش هزینهی معامله برای کسانی که میخواهند کل بازار را پوشش دهند، و دوم، افزایش سرعت انتقال اطلاعات در نظام مالی. بازار آتی، همانطور که بسیاری از تحلیلگران گفتهاند، یک «آزمایشگاه زنده» است؛ جایی که احساسات، پیشبینیها و تحلیلهای جمعی بهسرعت در قالب قیمت منعکس میشود.
این تجربه در کشورهای مختلف نشان داده که هرگاه این بازار به درستی طراحی شود، نهتنها ابزاری برای سفتهبازی نیست، بلکه به شفافیت و ثبات بازار سهام نیز کمک میکند. چراکه سرمایهگذاران بزرگ میتوانند بدون دستکاری قیمت سهام، ریسک خود را در سطح کل بازار مدیریت کنند و از این طریق، فشار ناگهانی فروش در زمان بحرانها کاهش مییابد.
در ایران نیز ایدهی راهاندازی قرارداد آتی شاخص چند سالی است مطرح شده و گامهای مقدماتی برای طراحی آن در حال انجام است. بازار سرمایهی کشور تجربهی معاملات آتی سکه و سپس آتی سهام را پشت سر گذاشته و اکنون در آستانهی ورود به مرحلهای تازه قرار دارد. راهاندازی شاخص آتی میتواند نقطهی عطفی در بلوغ بازار سرمایه باشد، زیرا به نهادهای مالی امکان میدهد ریسک سیستماتیک خود را پوشش دهند و به سرمایهگذاران خرد اجازه میدهد با سرمایهای اندک، دیدگاه خود نسبت به آیندهی بازار را در قالب یک معامله بیان کنند.
البته این مسیر آسان نیست. اجرای موفق چنین بازاری نیازمند زیرساختهایی است که از جمله میتوان به اتاق پایاپای قدرتمند، تسویهی روزانهی شفاف، و شاخصی دقیق و قابل اعتماد اشاره کرد. علاوه بر آن، فرهنگسازی میان فعالان بازار اهمیت زیادی دارد؛ زیرا تا زمانی که معاملهگران مفهوم پوشش ریسک را با «قمار روی شاخص» اشتباه بگیرند، اعتماد عمومی به این ابزار شکل نخواهد گرفت.
در صورت اجرای درست، قرارداد آتی شاخص میتواند فواید فراوانی برای بورس ایران داشته باشد. این ابزار به نقدشوندگی بازار کمک میکند، شاخص کل را از یک عدد خبری به ابزاری معاملاتی تبدیل میسازد و زمینهی توسعهی استراتژیهای حرفهای مانند مدیریت پرتفوی شاخصی را فراهم میآورد. همچنین با ایجاد امکان موقعیتگیری در جهت نزولی، باعث میشود بازار یکطرفهی فعلی به بازاری متعادلتر تبدیل شود؛ جایی که هم امید به رشد و هم بیم از افت، هر دو در قیمتها بازتاب مییابند.
به زبان ساده، قرارداد آتی شاخص میتواند به بورس تهران جان تازهای بدهد. این ابزار نه تنها به سرمایهگذاران بزرگ برای پوشش ریسک کمک میکند، بلکه به تحلیلگران و فعالان خرد نیز تصویری روشنتر از نبض بازار ارائه میدهد. همانطور که تجربهی جهان نشان داده، هرجا بازار آتی شاخص شکل گرفته، در پی آن شفافیت، عمق و کارایی بیشتری پدید آمده است. اگر سیاستگذاران بازار سرمایه بتوانند این مسیر را با تدبیر و نظارت درست طی کنند، قرارداد آتی شاخص میتواند یکی از مهمترین تحولات مالی ایران در دههی آینده باشد؛ تحولی که هم بازار را پویاتر میکند و هم اعتماد سرمایهگذاران را افزایش میدهد.
یادداشت از: متین محلاتی، کارشناس اقتصادی