
بازارگاه زیر ذرهبین؛ از وعده شفافیت تا چالشهای اجرا
به گزارش خبرنگار اقتصادروا؛ سامانه بازارگاه به عنوان یکی از مهمترین سامانههای دیجیتال وزارت جهادکشاورزی، راهاندازی شد. هدف از ایجاد آن ، شفاف سازی، حذف واسطهگری و تسهیل فرایند خرید و فروش نهادههای دامی و کشاورزی بود. این سامانه قرار بود با مدیریت هوشمند زنجیره تأمین و رصد تراکنشها، به اصلاح روند توزیع نهادهها و کنترل نوسانات قیمتی کمک کند؛ اما با گذشت چند سال از فعالیت آن، انتقادات زیادی از سوی کشاورزان و فعالان بازار مطرح شده است.
بازارگاه؛ وعده شفافیت، واقعیت مشکلات
با گذشت چندین سال از راهاندازی سامانه بازارگاه، این سامانه نتوانسته به وعده اصلی خود یعنی شفافیت و مدیریت کارآمد در توزیع نهادههای دامی عمل کند. بررسیها نشان میدهد تولیدکنندگان با چالشهای متعددی روبرو هستند که مهمترین آن تأخیرهای ساختاری در تحویل نهادهها است. این تأخیرها تنها به فرایند پردازش در سامانه محدود نمیشود، بلکه سیاستهای عرضه نیز در این امر مؤثر است. مسئولان وزارت جهاد کشاورزی با این توجیه که نهادهها باید به حجم مشخصی برسند تا در سامانه عرضه شوند، باعث ایجاد فواصل طولانی بین زمانهای عرضه میشوند. به عنوان مثال، مرغداران در دوره40 روزه پرورش جوجه تا کشتار، ناچارند بخشی از نیاز خود را از بازار آزاد با قیمت بالاتر تهیه کنند. در دامداریها نیز این تأخیر نهتنها تولیدکننده را به سمت بازار آزاد سوق میدهد، بلکه هزینههای گزافی مانند انبارداری را به واردکنندگان تحمیل و بازگشت سرمایه آنان را به تأخیر میاندازد. علاوه بر این، حتی پس از خرید، عدم تحویل به موقع توسط فروشنده (واردکننده) و ایجاد فاصله زمانی نامعقول بین خرید و بارگیری، زنجیره تأمین را با اختلال بیشتری مواجه میسازد.
شفافیت در توزیع و مدیریت سهمیهها نیز از چالشهای اساسی است. به گفته حبیب اسداللهنژاد مدیرعامل اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی، سهمیهها بر اساس روابط غیررسمی توزیع میشود و واحدهای غیرفعال همچنان سهمیه دریافت میکنند. حتی در مواردی، برخی دامداران با اعلام تعداد دام بیشتر از میزان واقعی، سهمیه اضافی دریافت کرده و مازاد آن را در بازار آزاد به فروش میرسانند. این نهادهها به جای رسیدن به دست تولیدکنندگان واقعی، به بازار آزاد راه مییابند و قیمتهای 18 تا22 هزار تومانی به فروش میرسند، در حالی که نرخ مصوب تنها11 هزار و 300 تومان است.
محدودیتهای فنی و زیرساختی نیز بر دامنه مشکلات افزوده است. سامانه بازارگاه از ابتدا هیچ اتصال مؤثری با سامانه انبارهای کشور و گمرک نداشته و این انفصال اطلاعاتی امکان مدیریت موجودی را ناممکن ساخته است. علاوه بر این، ضعف دسترسی به اینترنت و فناوری در مناطق روستایی که بر اساس آمارهای رسمی ضریب نفوذ آن کمتر از 26 درصد است، همراه با سن متوسط 55 سال و سطح سواد زیر دیپلم تولیدکنندگان، کار با سامانه پیچیدهای مانند بازارگاه را برای این قشر دشوار ساخته است.
نادیده گرفته شدن تولیدکنندگان خرد در طراحی سامانه نیز مشکل دیگری است. با توجه به اینکه وسیله حملونقل نهادهها کامیونهای 10 تا 25 تنی هستند، ولی سهمیه بسیاری از تولیدکنندگان خرد کمتر از 5 تن است، این شکاف باعث میشود یا فروشنده از بارگیری خودداری کند، یا هزینه حملونقل به قدری افزایش یابد که استفاده از سامانه برای تولیدکننده خرد توجیه اقتصادی نداشته باشد.
در نهایت، عرضه ناکافی نهادهها در سامانه، تولیدکنندگان را به سمت بازار سیاه سوق دادهاست. به گفته اسداللهنژاد، تنها 20 تا 30 درصد نیاز تولید کنندگان از طریق سامانه تأمین میشود و بخش عمده نهادهها با قیمت بالاتر از بازار آزاد خریداری میشود. این شرایط نهتنها شفافیت را زیر سؤال برده، بلکه زمینه را برای واسطهگری و افزایش هزینه تمام شده تولید فراهم کرده است.
سامانه بازارگاه؛ مسیر اصلاح و شفافیت
مسئله اصلی در زنجیره تأمین نهادهها، نه در نهاد توزیعکننده، بلکه در فقدان شفافیت اطلاعات و رهگیری دقیق کالا است. نهادهها وارد کشور میشوند، اما بخشی از آنها در مسیر بین واردات، تخصیص و تحویل به تولیدکننده ناپدید میشوند؛ درحالی که طبق آمار رسمی، حجم واردات در ششماهه نخست سال جاری حدود 20 درصد افزایش یافته است. با وجود این، اثر این افزایش در سامانه بازارگاه و بر سفره تولیدکننده دیده نمیشود. نصب (GPS) بر کامیونهای حمل نهاده به شفافیت مسیر کمک کرده، اما به تنهایی کافی نیست؛ چون در مواردی مسیر حمل یا مقصد نهایی با هماهنگی عاملان محلی تغییر میکند.
برای رفع این مشکل، لازم است سامانهای یکپارچه و دادهمحور میان گمرک، انبارهای کشور، بازارگاه و شبکه بانکی ایجاد شود تا از لحظه ورود نهاده به کشور تا مرحله تحویل نهایی، تمام تراکنشها و جابهجاییها به صورت دیجیتال ثبت و قابل رهگیری باشد. این یکپارچگی میتواند با الگوبرداری از سیستم رهگیری زنجیره تأمین در بخش دارو اجرا شود؛ مدلی که در آن هیچ محمولهای بدون ثبت و تأیید دیجیتال، قابل انتقال نیست.
برای ارتقای کارایی سامانه بازارگاه و تحقق اهداف اولیه آن، اجرای اصلاحاتی ساختاری و فنی ضروری است. نخستین گام، اولویتبندی صحیح مصرفکنندگان و تسریع در ترخیص کالا از گمرک است تا نهادهها در کوتاهترین زمان ممکن به چرخه تولید وارد شوند. برای رفع معضل تأخیر در تحویل، تدوین و اجرای قانونی الزامآور ضروری است که مدت زمان تحویل کالا را حداکثر تا 24 ساعت پس از واریز وجه تعیین کند. نظارت دقیق بر این فرایند از طریق ایجاد یک حساب واسط امن میتواند همزمان انگیزه فروشنده برای تسریع در ارسال را افزایش دهد و از حقوق مالی خریدار محافظت کند.
اتصال و یکپارچهسازی سامانه بازارگاه با سامانههای کلیدی دیگر مانند سامانه پنجره واحد گمرک و سامانه انبارهای کشور یک ضرورت انکارناپذیر است. این اتصال برخط، امکان رصد دقیق و برنامهریزی بر اساس موجودی واقعی کالاهای ترخیص شده را فراهم میآورد و نیاز به اظهارنامههای دستی و زمانبر را از بین میبرد.
برای استقرار شفافیت در تخصیص نهاده، ضروری است اختیار تخصیص سهمیه از حالت دستی خارج شده و به فرایندی کاملا اتوماتیک تبدیل شود. پایه این اتوماسیون، برخط کردن و یکپارچهسازی اطلاعات واحدهای تولیدی است. با اتصال به سامانهای مانند سامانه ثبت مجوزات سازمان دامپزشکی که اطلاعات دقیق و به روز واحدهای فعال و ظرفیت اسمی آنها را دارد، میتوان سهمیه را به صورت عادلانه و شفاف تخصیص داد. این امر همچنین واحدهای فاقد مجوز را ملزم میکند تا برای ورود به چرخه رسمی تأمین نهاده، نسبت به اخذ یا تمدید مجوز خود اقدام کنند.
یکی از پیشنهادهای مطرح در سطح سیاستگذاری، واگذاری بخشی از فرایند واردات نهادهها به تشکلها و اتحادیههای تخصصی است. این رویکرد که هماکنون در حوزه تولید تخممرغ در حال اجراست، میتواند در صورت نظارت دقیق، منجر به کاهش بروکراسی، شفافیت بیشتر و تأمین نهاده متناسب با نیاز واقعی تولیدکنندگان شود. با این حال، واگذاری بدون چارچوب نظارتی روشن و بدون اتصال فرایند واردات به سامانههای رسمی همچون بازارگاه و پنجره واحد گمرک، ممکن است به تکرار تجربه رانت در سطح جدیدی منجر شود. بنابراین، اجرای این طرح باید همزمان با ایجاد نظام ارزیابی شفاف و گزارشدهی مستمر از سوی تشکلها انجام گیرد تا از انتقال انحصار دولتی به انحصار صنفی جلوگیری شود.
در نهایت، ایجاد یک پنجره واحد و یکپارچه که همه این سامانهها را به هم متصل کند، امکان مدیریت هوشمند، رصد و برنامهریزی دقیق بر اساس دادههای مطمئن را ممکن میسازد و بازارگاه را به ابزاری کارآمد برای حمایت واقعی از تولیدکننده خواهد کرد.
به نظر میرسد تا زمانی که نهادههای دامی با ارز ترجیحی تأمین میشوند انگیزه برای رانتخواری، انحراف محمولهها و عرضه در بازار آزاد وجود خواهد داشت. این چرخه معیوب که هر چند سال یکبار با شدت متفاوت تکرار میشود تنها با شفافیت کامل زنجیره تأمین، حذف تدریجی ارز ترجیحی و نظارت هوشمند بر توزیع قابل شکستن است. در غیر این صورت، هر راهحل فنی یا اجرایی نیز ممکن است به سرعت با روشهای جدید دور زدن سیستم خنثی شود.
وضعیت فعلی سامانه بازارگاه نشان میدهد که برای تحقق اهداف اولیه این سامانه، نیاز به اصلاحات فوری و عملی وجود دارد. مشکلات فنی، تأخیر در تحویل، توزیع غیرشفاف سهمیه و دشواری استفاده برای تولیدکنندگان خرد، چالشهایی هستند که راهحلهای مشخصی دارند. اتصال سامانه بازارگاه به سامانههای گمرک و انبارها، ایجاد فرایندهای خودکار برای تخصیص سهمیه، و پشتیبانی از تولیدکنندگان خرد از طریق دفاتر جهادکشاورزی، میتواند عملکرد این سامانه را به شکل بنیادی بهبود بخشد. با اجرای این اصلاحات، سامانه بازارگاه میتواند به ابزاری مؤثر برای کاهش واسطهگری، کنترل قیمتها و حمایت از تولیدکنندگان تبدیل شود. موفقیت این سامانه نهتنها به نفع کشاورزان و دامداران، بلکه برای ثبات بازار و امنیت غذایی کل کشور اهمیت دارد.
گزارش از: مهسا ماندگار، خبرنگار اقتصادی