چهارشنبه، 12 آذر 1404

بازی خطرناک رمزارزها در خلأ نظارت
30 آبان 1404, 15:45
کد خبر: 1314

بازی خطرناک رمزارزها در خلأ نظارت

بازار رمزارز با وجود جذابیت ظاهری، زیر سطح خود سرشار از پروژه‌های صوری، حجم‌سازی ساختگی و حذف ناگهانی توکن‌هاست؛ نشانه‌ای روشن از خلأ نظارتی که سرمایه‌گذاران را در معرض زیان جدی قرار می‌دهد.

به گزارش اقتصادرَوا؛ در بازار رمزارزها چیزی شبیه بازی نور و سایه شکل گرفته است؛ فضایی که از یک‌سو نوآوری مالی و آرزوهای دیجیتالی قرار دارد و از سوی دیگر ریسک‌هایی که هر بار در قالبی تازه خود را نشان می‌دهند. هر بار که قیمت‌ها سقوط می‌کند و کاربران ناگهان می‌بینند امکان انتقال توکنی را که خریده‌اند ندارند، پرده‌ای از واقعیت کنار می‌رود؛ واقعیتی که مستقیماً به نبود یک ساختار نظارتی شفاف برمی‌گردد. این وضعیت نشان می‌دهد تصور «مالکیت» در بسیاری از توکن‌ها بیشتر از آن‌که به معنای حقیقی مالکیت باشد، در گرو تصمیم پلتفرمی است که آن دارایی را نگه می‌دارد.

در چنین بازاری پدیده‌ای وجود دارد که می‌توان آن را نوعی خالی‌فروشی غیررسمی دانست. توکن‌هایی که هنوز هیچ سابقه و پشتوانه‌ای ندارند، ناگهان در صرافی‌ها ظاهر می‌شوند، هیجان ایجاد می‌کنند، حجم ساختگی پیدا می‌کنند و سپس هنگامی که موج تقاضا اوج گرفت، از فهرست‌ها حذف می‌شوند. کاربرانی که با امید کسب سود وارد شده‌اند، با دارایی‌هایی مواجه می‌شوند که نه امکان معامله دارند و نه ضمانتی برای بازیابی ارزش. این روند در غیاب مقررات سختگیرانه، شبیه صحنه یک نمایش کوتاه اما پرهزینه است؛ نمایشی که پایانش معمولاً با زیان گسترده همراه می‌شود.

یکی از گام‌های اولیه برای ایجاد چنین وضعیت‌هایی، اتکا به حجم معاملات ساختگی است. در غیاب شفافیت، برخی پلتفرم‌ها با استفاده از الگوهای معاملاتی ساختگی، تصویری از رشد و جنب‌وجوش ارائه می‌دهند. این الگوها که در ادبیات بازار به «معاملات شستشو» شناخته می‌شود، باعث می‌شود حجم واقعی فعالیت از چشم کاربران پنهان بماند و بازار داغ‌تر از آن‌چه هست به‌نظر برسد. در نتیجه سرمایه‌گذاران تازه‌وارد تصور می‌کنند پروژه محبوب، فعال و مورد استقبال گسترده است، درحالی‌که پشت پرده ممکن است بخش بزرگی از این تحرکات مصنوعی باشد.

در کنار معاملات ساختگی، موج جدیدی از پروژه‌های صوری نیز در بازار دیده می‌شود؛ پروژه‌هایی که اغلب با شعارهای باشکوه و وعده‌های سود بی‌سابقه پا به میدان می‌گذارند. نسخه‌های مدرن طرح‌های هرمی و پانزی در بازار رمزارز با ظاهری پیچیده و گاه حرفه‌ای عرضه می‌شوند. اعتمادسازی در این پروژه‌ها معمولاً از مسیر کمپین‌های تبلیغاتی، ویدئوهای امیدوارکننده، نقشه‌های راه بلندپروازانه و چهره‌هایی که نقش سفیر یا مشاور را بازی می‌کنند انجام می‌شود. کاربران جذب ظاهری زیبا و ایده‌های بلندمدت می‌شوند، اما زیر پوست این طرح‌ها اغلب هیچ ساختار واقعی اقتصادی وجود ندارد.

مسئله مهم‌تر آن است که بسیاری از کاربران تصور می‌کنند ماهیت غیرمتمرکز رمزارزها به معنای نبود خطر ساختاری است، درحالی‌که نبود نظارت زمانی خطرناک است که بازیگران سودجو از آن استفاده کنند. عدم الزام به افشای اطلاعات، نبود معیارهای مشخص برای لیست شدن توکن‌ها و نبود الزام به ارائه گزارش‌های مالی شفاف، همه باعث می‌شود بازار بیش از حد مستعد شکل‌گیری پروژه‌های تقلبی باشد. این خلا نظارتی همچنین زمینه را برای بازی‌هایی مثل دستکاری قیمت و محدودیت ناگهانی نقل‌وانتقال باز می‌کند؛ سیاست‌هایی که سرنوشت سرمایه‌گذار را نه بر اساس عملکرد بازار، بلکه بر اساس تصمیم یک پلتفرم رقم می‌زنند.

از زاویه‌ای دیگر، بحران اعتماد نیز در حال گسترش است. وقتی تعداد پروژه‌های ناکارآمد، صوری یا زیان‌بار افزایش پیدا می‌کند، کاربران نه‌تنها از آن پروژه‌ها، بلکه از کل اکوسیستم رمزارزها فاصله می‌گیرند. شکاف میان وعده و واقعیت باعث می‌شود هر پروژه جدید با بدبینی همراه شود و هر صرافی زیر ذره‌بین قرار گیرد. این فرسایش اعتماد یکی از بزرگ‌ترین تهدیدهای آینده بازار دیجیتال است، زیرا توسعه هر فناوری نوآورانه نیازمند اعتماد پایدار کاربران است.

از سوی دیگر، کاربران معمولاً در مواجهه با توکن‌ها تصور می‌کنند مالک دارایی هستند، اما در موارد زیادی مالکیت به معنای واقعی کلمه از دسترس آن‌ها خارج است. زمانی که امکان برداشت محدود می‌شود یا انتقال نیازمند تأییدهای پیچیده و طولانی است، این شبهه ایجاد می‌شود که صرافی‌ها بیشتر از آن‌که نقش واسطه داشته باشند، در حکم نگهبان دارایی عمل می‌کنند. این موضوع با فلسفه اصلی بازار غیرمتمرکز در تضاد است و همان شکاف میان آرمان‌های بلاک‌چین و واقعیت کنونی را آشکار می‌کند.

همه این چالش‌ها در نهایت به یک محور مشترک می‌رسند: نبود نظارت مؤثر. برای جلوگیری از تداوم این روند، نیاز به چارچوبی است که صرافی‌ها را ملزم به اعلام معیارهای دقیق لیست شدن توکن‌ها کند، گزارش‌های دوره‌ای حجم معاملات را الزام‌آور سازد، و رفتار مالی پروژه‌ها را شفاف کند. علاوه بر نظارت بیرونی، فرهنگ سرمایه‌گذاری نیز باید واقع‌گراتر شود. کاربران باید بدانند که سود بالا بدون ریسک بالا وجود ندارد و هیجان نباید جای تحلیل واقعی را بگیرد. توکن‌هایی که به سرعت رشد می‌کنند، معمولاً با همان سرعت هم سقوط می‌کنند و ضررهای بزرگ همیشه پشت وعده‌های بزرگ پنهان است.

بازار رمزارز از ظرفیت‌های قابل توجهی برخوردار است. ساختارهای غیرمتمرکز، کاهش هزینه تراکنش‌ها، شفافیت بلاک‌چینی و فرصت‌های نوآورانه در امور مالی آینده‌دار هستند، اما این ویژگی‌ها وقتی در کنار ضعف نظارت قرار می‌گیرند، به‌تنهایی نمی‌توانند از کاربران محافظت کنند. گسترش تله‌های سرمایه، اعتمادسازی کاذب و پروژه‌های صوری، همه نشان می‌دهد بازار بدون تنظیم‌گری شبیه شهری است که چراغ دارد اما پلیس ندارد.

ساماندهی این حوزه می‌تواند نقطه شروعی برای بازگشت اعتماد باشد. ایجاد استانداردهای ثابت، شفافیت اجباری و سازوکارهای پاسخ‌گویی، به‌مرور می‌تواند فضای امن‌تری بسازد. سرمایه‌گذاران نوجوان، کاربران تازه‌وارد و حتی فعالان حرفه‌ای، در چنین محیطی می‌توانند با آگاهی بیشتر تصمیم بگیرند. آینده فضای مالی دیجیتال به این بستگی دارد که چطور میان آزادی بلاک‌چین و امنیت سرمایه‌گذار تعادل ایجاد شود. ادامه بحث درباره این تعادل، زمینه‌ای گسترده برای تحلیل‌های تازه باز می‌کند.


گزارش از: متین محلاتی، کارشناس اقتصادی 

عکس خوانده نمی‌شود