
خورشید به خانههایمان میآید
به گزارش خبرنگار اقتصادرَوا، بیایید کمی به عقب برگردیم، به روزهایی که آفتاب کویر فقط گرما بود و خاک خشک. حالا اما، در شرق اصفهان، همان آفتاب دارد تبدیل به چیزی میشود که همه ما به آن نیاز داریم: انرژی پاک، هوایی تازه، و امیدی برای حل ناترازی برق. اینجاست که فولاد مبارکه، دست به کاری زده که همه را شگفتزده کرده: ساخت نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی که نه فقط یک پروژه، بلکه یک انقلاب سبز است.
شاید باورش سخت باشد، اما این غول صنعتی که در دل کوهپایه پنلهای خورشیدیش را پهن کرده، با یک میلیون آینه براق، نور خورشید را به برقی تبدیل میکند که هیچ باری روی دوش طبیعت نمیگذارد. این پروژه، که با زمینی به وسعت ۲۰۰۰ زمین فوتبال ساخته شده، قرار است سالی ۳۵۰ میلیون مترمکعب گاز کمتر مصرف کند و ۸۱۰ هزار تن گاز آلاینده را از آسمانمان پاک کند. این اعداد شاید بزرگ به نظر بیایند، اما معنی سادهاش این است: آسمانی آبیتر و شهری که حالش بهتر میشود.
فولاد مبارکه سالهاست که در مسیر کاهش اثرات زیستمحیطیاش قدم برمیدارد. از فناوریهای جدید برای کم کردن مصرف انرژی گرفته تا پروژههایی که ردپای آب و هوایش را سبکتر کردهاند. اما این نیروگاه خورشیدی، انگار تاجی است بر همه آن تلاشها. شبهههایی که گاهی درباره نقش صنایع در آلودگی هوا مطرح میشود، با این پروژه رنگ میبازد. چون فولاد مبارکه نشان داده که نه تنها اثرش روی آلودگی هوا ناچیز است، بلکه با چنین اقداماتی، خودش بخشی از راهحل شده. فاز اول این نیروگاه همین حالا هم با ۶۰ مگاوات کار میکند و برق پاک را به شبکه میفرستد. تا تیر ۱۴۰۴، ۱۲۰ مگاوات آماده شده و احتمالا تا پایان سال کل نیروگاه در مدار قرار خواهد گرفت. این یعنی یک تغییر بزرگ که از دل کویر شروع شده و به زندگی همه ما میرسد.
حالا که به این پروژه نگاه میکنیم، فقط یک نیروگاه نمیبینیم؛ یک دعوت میبینیم. دعوتی از فولاد مبارکه به همه صنایع دیگر: بیایید... بیایید با هم زمین را سبز کنیم. این کار، فقط ساختن یک نیروگاه نیست؛ ساختن یک باور است. باوری که میگوید میشود صنعتی بود و به طبیعت احترام گذاشت، میشود بزرگ بود و مسئولیتپذیر.
هر بار که از کنار این پنلها رد میشوید یا خبرش را میشنوید، یادتان باشد که این فقط برق نیست که تولید میشود؛ این امید است که به خانههایمان میآید. امیدی که فولاد مبارکه با شجاعت و دوراندیشیاش روشن کرده، و حالا نوبت ماست که شعلهاش را زنده نگه داریم. این قصه، قصه یک شروع است؛ شروعی که میتواند حال همه ما را خوب کند، از کویر شرق اصفهان تا دوردستترین گوشههای این سرزمین.