
کمربند-راهِ چین / از انتقال صنایع تا تسخیر زنجیره ارزش
به گزارش خبرنگار اقتصادرَوا، بنابر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان با ارائه ابتکار «کمربند و جاده» فرصتهای همکاری اقتصادی و صنعتی گستردهای برای کشورها فراهم آورده است و با بهرهگیری از زیرساختهای قوی، نیروی کار ماهر و بازار گسترده، به شریکی جذاب برای کشورها و شرکتهای صنعتی تبدیل شده است که تا سال 2023 با بیش از 40 کشور توافق نامههایی را در زمینه همکاری صنعتی امضا کرده است. شهرکهای صنعتی فراسرزمینی چین در واقع جزئی از مناطق همکاری اقتصادی و تجاری فراسرزمینی چین است. چین با گسترش برنامههایی همچون کمربند و جاده، تلاش دارد تا ارتباطات تجاری خود را با سایر کشورها گسترش دهد و این فرصتهای جدیدی را برای همکاریهای صنعتی ایجاد می کند.
ابتکار “کمربند و جاده” یکی از بزرگترین طرحهای توسعهای و اقتصادی در سطح جهان است که در سال2013 مطرح شد که هدف این طرح ایجاد یک شبکه عظیم از زیرساختها و ارتباطات تجاری بین کشورهای مختلف است که از چین آغاز و به نقاط مختلف جهان میرسد. تقویت تجارت بینالمللی، ارتقای همکاریهای اقتصادی، و افزایش دسترسی به بازارهای جدید، تسهیل توسعه اقتصادی در کشورها و مناطق مختلف از طریق سرمایهگذاری در زیرساخت ها از دیگر اهداف این طرح است.
مناطق همکاری اقتصادی و تجاری فراسرزمینی چین به جهت سابقه سرمایهگذاریهای چین در آنها، گزینههای اولویتدار برای جذب سرمایهگذاریهای صنعتی چین و ایجاد شهرکهای صنعتی هستند. اداره این مناطق در قالب «مناطق ویژه» تضامین نهادی برای شرکتهای مستقر جهت سرمایهگذاری و تولید فراهم کرده و بهرهبرداری از مزایا و منابع کشورهای میزبان را تسهیل میکند تا شرکتهای چینی بتوانند با محیط تجاری پیچیده این کشورها سازگار شوند.
همچنین به جهت حرکت چین به سمت تولید نوآورانه، دانش بنیان و جایگاه بالاتر در زنجیره ارزش، این کشور به دنبال انتقال بخشهایی از تولید از داخل به خارج است و ابتکار «کمربند- راه،» این رویکرد را در قبال مناطق همکاری اقتصادی و تجاری فراسرزمینی چین در پیش گرفته است. ازاینرو، برخی صاحب نظران مدعی هستند در70درصد مناطق همکاری اقتصادی و تجاری فراسرزمینی چین شهرک صنعتی احداث شده است و مناطق همکاری اقتصادی و تجاری فراسرزمینی چین به عنوان تکیهگاه اصلی به پلتفرمهای همکاریهای صنعتی منطقهای تبدیل شدهاند.
در زمینه تولید، چین به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان جهان، ظرفیت بالایی برای تأمین مواد اولیه و قطعات صنعتی دارد. همکاریهای صنعتی با چین میتواند به شرکتها کمک کند تا از این ظرفیت بهرهبرداری کنند و هزینههای تولید را کاهش دهند. بنابراین، با عنایت به امضای توافق نامه2۵ساله همکاریهای ایران و چین در سال ،1400در راستای تعریف همکاریهای اقتصادی و صنعتی مناسب و بهره برداری مطلوب از این ظرفیت بهتر است در ابتدا تجارب قبلی همکاریهای صنعتی صورت گرفته بین چین و سایر کشورها، مورد مطالعه قرار گیرد.
رشد قوی چین مبتنی بر سرمایهگذاری و تولید صادرات محور بوده است. در سال ،2023ده کالای برتر صادراتی چین به ترتیب تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی، ماشینآلات و راکتورهای هستهای و بویلر، وسایل نقلیه، مواد پلاستیکی، مبلمان و تابلوهای روشنایی و ساختمانهای پیش ساخته، مصنوعات فولادی، اسباب بازی و لوازم ورزشی، پوشاک و مواد شیمیایی آلی است. در سال 2020 با تولید در صنایع ساخت محور سهم 28/37درصد از کل جهان را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که فرایند مذکور با عدم تعادل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شده که مستلزم تغییر در برخی سیاستهاست. چین میکوشد جایگاه خود را در زنجیره ارزش جهانی ارتقا بخشد و تولید ازلحاظ میزان ارزش افزوده در کف منحنی زنجیره ارزش قرار دارد.
چین در شهرک صنعتی گریت استون واقع در بلاروس، حدود2میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است که به دلیل موقعیت ژئواکونومیک شهرک صنعتی (در مسیر ترانزیتی اروپا به چین و بازار 180 میلیونی اتحادیه اقتصادی اوراسیا) و معافیتهای مالیاتی و گمرکی است. عمده این سرمایهگذاریها، در زمینه مونتاژ و ارائه خدمات ارتباطات است.
بنابر مطالعات صورت گرفته راهبرد سرمایهگذاری صنعتی چین در کشورها را میتوان براساس قرارگرفتن چین در مسیرهای حیاتی (کمربند-راه)، دسترسی به بازارهای آن کشور و کشورهای همسایه آن و دسترس پذیری به مسیرهای ترانزیتی جهت کاهش هزینه حملونقل و دسترسی به کالاهای اساسی دانست. در اقتصاد سیاسی بینالملل کنونی، سه زنجیره ارزش منطقهای آمریکایی شمالی، اروپا و آسیای شرقی شکل گرفته و تثبیت شدهاند، زنجیرههایی که در تعامل با یکدیگر به زنجیره ارزش جهانی شکل دادهاند. چین در هر سه این زنجیرهها عمیقاًدرگیر است، اما در کف این زنجیرهها و از موقعیت تولیدکننده برخوردار است. حرکت به سوی حلقههای بالاتر هریک از این سه زنجیره که محوریت آن را قدرتهایی چون آمریکا، ژاپن و آلمان برعهده دارند، برای شرکتهای چینی بسیار دشوار خواهد بود. چین در این چارچوب بر شکلدهی و تکمیل حلقههای زنجیره ارزش اوراسیایی تمرکز کرده است؛ به گونهای که به تدریج در این زنجیره محوریت یابد، از نقطه تولید به رأس زنجیره ارزش حرکت کند و به تدریج کشورهای در حال توسعه در این منطقه را در نقطه تولید جایگزین کند.
چین در چهار شهرک صنعتی روسیه سرمایهگذاری کرده است. علل اصلی سرمایهگذاری چین در شهرکهای صنعتی روسیه دسترسی به منابع (منابع چوب، محصولات کشاورزی، غلات و غیره)، موقعیت ترانزیتی مطلوب (دسترسی به بنادر شرق روسیه، بزرگراهها و غیره) و ارائه مشوقها و حمایتهاست. جنگ اوکراین و خروج شرکتهای غربی از روسیه، فرصتهای زیادی را برای ورود شرکتهای چینی به این بازار فراهم کرد؛ اما این ورود بیشتر بر پایه تأمین نیازهای فوری و کوتاه مدت بازار روسیه بوده است. از اواسط دهه ،2000چین به یکی از مهمترین شرکای تجاری روسیه تبدیل شده و در سال ،2010برای نخستین بار، ارزش تجارت میان روسیه و چین از تجارت روسیه با آلمان پیشی گرفت. این تغییر به وضوح نشاندهنده اهمیت روزافزون روابط تجاری میان دو کشور است.
اما شعلهور شدن جنگ میان روسیه و اوکراین در همان سال، تأثیر عمیقی بر الگوهای تجاری جهانی گذاشت و موجب شد تا روابط اقتصادی روسیه و چین به سطحی بیسابقه برسد. همچنین، چین به یکی از مقاصد اصلی صادرات روسیه تبدیل شد و30.5درصد از کالاهای صادراتی روسیه در سال2023به چین صادر شد. برای مثال در یکی از مناطق همکاری اقتصادی و تجاری در مواجهه با چالشهایی مانند کاهش ارزش روبل اقدامات مؤثر برای حمایت از بنگاههای اقتصادی اتخاذ کرده است. این اقدامات، شامل کاهش هزینههای ترخیص کالا، معافیت برخی اجارهها و تسهیل در ترخیص کالاهای نیمه تمام میشود. هدف این سیاستها کاهش هزینهها و ایجاد شرایطی است که سرمایهگذاران بتوانند به طور پایدار در منطقه توسعه یابند.
موقعیت جغرافیایی و نزدیکی اندونزی به دریای جنوبی چین، همراه با مجموعه وسیعی از منابع طبیعی آن که چین به بسیاری از آنها نیاز دارد تا کسری انرژی خود را جبران کند، ان را برای این کشور به یک شریک بینالمللی جذاب تبدیل کرده است. چین در سه شهرک صنعتی اندونزی سرمایهگذاری کرده و در مجموع در زنجیره نیکل در اندونزی بیش از 30میلیارد دلار است. مهمترین عامل در سرمایهگذاری چین منابع غنی نیکل است. دلیل اینکه چرا اندونزی توانسته رقابتی میان کشورهای مختلف برای سرمایهگذاری ایجاد کند موقعیت ژئوپلیتیک این کشور در فضای بینالملل است.
صنعت چین در حال حرکت به سمت تولید «نوآورانه» و «دانش بنیان» است. سیاستگذاران چینی با خروج از استراتژی سرمایهگذاری مستقیم خارج از کشور که صرفا ًبرای استخراج منابع طبیعی بود، رویکرد جدیدی در جهت جابهجایی صنایع ساخت محور چین برای تقویت فناورانه تولید داخل و دسترسی به بازارهای اضافی در خارج از کشور، اتخاذ کردند. به لطف سرمایهگذاری شرکتهای چینی در بخش تولید صنعت نیکل اندونزی، این کشور اکنون به یکی از تولیدکنندگان اصلی فولاد ضدزنگ جهان تبدیل شده است.
شرکتهای معدنی چین معادن مس زامبیا را خریداری و منطقه همکاری اقتصادی و تجاری چین-زامبیا را ایجاد کردند. این شرکتها مواد معدنی را استخراج و به صورت خام از این کشور خارج میکنند. برخلاف اندونزی، مسئولین زامبیا به شرکتهای چینی برای خام فروشی اجازه دادند. بدین ترتیب مهمترین علت سرمایهگذاری چین در زامبیا نیز وجود معادن مس است. بنابراین ویژگی عمده سرمایهگذاریهای چین در زامبیا در راستای افزایش سرمایهگذاری در بخش منابع طبیعی، به طور عمده بخش معدن، مشارکت در پروژههای زیربنایی و هجوم کارآفرینان چینی در مقیاس کوچک به این کشور میباشد. با این حال منتقدان سرمایهگذاریهای چین در زامبیا ادعا میکنند که شرکتهای چینی در حال تضعیف «اثربخشی» نهادهای محلی در زامبیا هستند و رفاه گروههای خاص، ازجمله؛ اتحادیهها و کارگران بخش معدن را تضعیف میکنند. همچنین آنها را به آلودگی محیطزیست و محروم کردن کارگران معادن چینی از حق عضویت در اتحادیههای ملی متهم کردهاند.
به طور کلی آانچه اهمیت دارد کیفیت این سرمایهگذاری در آن کشورهاست. بر همین اساس سرمایهگذاریهای چین در اندونزی، از منظر انتقال تکنولوژی و جایگاه در زنجیره ارزش در سطح بسیار بالاتری قرار دارد تا هدایت سرمایهگذاری های خارجی به فراوری بیشتر نیکل، رقابتی میان کشورهای مختلف را جهت سرمایهگذاری در زمینه باتری و خودروی برقی ایجاد کند. استراتژی صنعتی دولت اندونزی در راستای هدایت سرمایهگذاران خارجی به صنایع با ارزش افزوده بالاتر و موقعیت ژئوپلیتیک این کشور به عنوان یک دولت آونگی که به علت فقدان تعهد به یکی از دو قطب چین یا آمریکا که توان استفاده از ظرفیت رقابت بین این دو برای توسعه را داراست از دلایل تفاوت در برقراری رابطه صنعتی راهبردی با چین میان اندونزی و دیگر کشورها است.
در نهایت هرگونه همکاری صنعتی، باید با اتخاذ سیاست صنعتی فعال مبتنی بر راهبرد پیشرفت صنعتی کشور، توسعه زنجیرههای ارزش در داخل کشور مدنظر قرار گیرد و یکی از اولویتهای چین در انتخاب محلهای سرمایهگذاری، موقعیت مطلوب در مسیرهای ترانزیتی ابتکار «کمربند-راه» است. از زمان طرح ابتکار «کمربند-راه» این مناطق به تدریج به سمت ایجاد شهرکهای صنعتی حرکت کردهاند که ریشه در رویکرد چین در حرکت به سمت صنایع دانش بنیان و با ارزشافزوده بالا و انتقال صنایع با ارزشافزوده پایین به خارج از کشور دارد.