جمعه، 16 خرداد 1404

از «مادی» تا میراب / معماری نهادی آب در ایران صفوی
14 خرداد 1404, 19:11
کد خبر: 655

از «مادی» تا میراب / معماری نهادی آب در ایران صفوی

طومار شیخ بهایی، سندی نظام‌مند از عصر صفویه برای تقسیم آب زاینده‌رود است؛ مدلی که با مشارکت مردم، عدالت‌محوری و دقت زمانی، هنوز الهام‌بخش حکمرانی منابع در ایران به‌شمار می‌رود.

به گزارش خبرنگار اقتصادرَوا، در طول تاریخ، تمدن‌ها و جوامع انسانی همواره بر پایه مدیریت صحیح منابع حیاتی شکل گرفته‌اند و هیچ منبعی به اندازه آب در شکل‌گیری و بقای این تمدن‌ها نقش نداشته است. ایران، به‌عنوان کشوری با اقلیم خشک و نیمه‌خشک، از گذشته‌های دور تلاش کرده است تا با هوشمندی و خلاقیت، نظام‌هایی پایدار برای بهره‌برداری از منابع آبی خود ایجاد کند. یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های این تلاش‌ها، طومار شیخ بهایی است؛ سندی تاریخی که در دوران صفویه برای تقسیم و استفاده بهینه از آب زاینده‌رود تنظیم شده بود.

این طومار به‌عنوان یک نقشه جامع برای تقسیم آب میان مناطق مختلف اصفهان تدوین شد و نشان‌دهنده نگاه دقیق شیخ بهایی به مشکلات و نیازهای مردم است. با این حال، در سال‌های اخیر، عدم توجه به اصول این سند تاریخی باعث ایجاد مشکلات زیادی در مدیریت آب زاینده‌رود شده است.

حق‌آبه کشاورزان شرق و غرب اصفهان موضوعی است که ریشه آن به بیش از ۱۱ قرن گذشته بازمی‌گردد. آبیاری زمین‌های کشاورزی اطراف زاینده‌رود همیشه بر اساس یک نظام‌نامه دقیق و منظم انجام شده است. آخرین نسخه این نظام‌نامه به نام طومار شیخ بهایی شناخته می‌شود که در دوران صفویه تهیه شده و همچنان به‌عنوان یک سند مهم تاریخی و قانونی مورد توجه است. در این طومار، آب زاینده‌رود به ۳۳ سهم اصلی و ۲۷۵ سهم کوچکتر تقسیم شده است. این سهم‌ها سپس بر اساس اصولی مشخص میان جوی‌ها (یا مادی‌ها)، مزارع، و روستاهای مختلف اصفهان توزیع شده‌اند تا عدالت در بهره‌برداری از منابع آب رعایت شود.

طبق مفاد طومار، آب زاینده‌رود پس از عبور از کوه‌های فریدن و آبرسانی به اراضی ساحلی و بلوک آیدغمش، در طول سال و بر اساس زمان‌بندی مشخص، میان بلوک‌های مختلف به سه شیوه تقسیم می‌شد. نخست، در حالت «مختص»، طی دوره‌های خاصی از سال، تمام آب زاینده‌رود به یک منطقه مشخص اختصاص می‌یافت. دوم، در حالت «زمان‌ها»، از ۱۵ اردیبهشت تا پایان همان ماه و از ۱۵ آذر تا پایان آذر، آب به منطقه رودشتین (شامل رودشت علیا و سفلا، که آخرین مناطق آبگیر رودخانه هستند) اختصاص داشت. سوم، در حالت «مشترک»، آب به‌طور مشترک میان روستاهای پایین‌دست رودخانه توزیع می‌شد؛ این وضعیت از پایان اردیبهشت به مدت شش ماه برقرار بود. در نهایت، در دوره «آزاد»، که از پایان آذر تا ۱۵ اردیبهشت ادامه داشت، تمامی آبادی‌ها اجازه استفاده از آب زاینده‌رود را داشتند.

براساس طومار، آب زاینده‌رود از طریق کانال‌هایی به نام «مادی» به مزارع، روستاها و آبادی‌های مختلف منتقل می‌شود. این آب بر پایه سهم‌بندی دقیقی میان بلوک‌های کشاورزی منطقه تقسیم شده است: بلوک لنجان ۶ سهم، النجان ۴ سهم، ماربین ۴ سهم، جی ۶ سهم، کرارج ۳ سهم، رودشتین ۶ سهم و براآن ۴ سهم. هدف از این تقسیم‌بندی دقیق، تحقق عدالت در تخصیص آب و تضمین آبیاری منصفانه برای تمامی مناطق بوده است؛ الگویی که همچنان به‌عنوان یکی از نمونه‌های موفق مدیریت سنتی منابع آب شناخته می‌شود.

 اهمیت این طومار و سیستم تقسیم آب آن به حدی بالا بوده که حتی زمانی که تونل کوهرنگ ۱ برای انتقال آب به زاینده‌رود ساخته شد، نحوه استفاده از آب انتقال‌یافته نیز طبق همین طومار تنظیم شد. هیئت وزیران در سال ۱۳۳۳ با تصویب قانونی اعلام کرد که آب جدید تونل کوهرنگ باید بر اساس همان ۳۳ سهم اصلی تقسیم شود. همچنین، طبق ماده ۴ همان مصوبه، نمایندگان هر یک از این ۳۳ سهم، مبلغ ۲۵۰ هزار ریال به بنگاه مستقل آبیاری پرداخت کردند تا حق مالکیت خود بر آب اضافه شده از تونل کوهرنگ ۱ را تثبیت کنند. این اقدام نشان‌دهنده اجرای اصول طومار حتی برای منابع آب جدید بود و جایگاه تاریخی و قانونی این سند را بیش‌ازپیش برجسته کرد.

طومار شیخ بهایی به‌قدری دقیق و حساب‌شده طراحی شده بود که حتی دوره‌های سیلابی و عادی زاینده‌رود را با دقت خاصی بررسی و زمان‌بندی کرده است. بر اساس این طومار، دوره سیلابی زاینده‌رود ۱۹۷ روز از اوایل آذرماه در نظر گرفته شده و پس از آن، جریان عادی و منظم رودخانه به مدت ۱۶۸ روز ادامه می‌یابد. این محاسبات، با وجود گذشت بیش از پنج قرن، هنوز هم با شرایط جوی و تغییرات اقلیمی سازگار و دقیق به نظر می‌رسد.

یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته این طومار، مشارکت دادن مردم در مدیریت حق‌آبه‌ها بود. برای نظارت بر تقسیم عادلانه آب، مسئولیتی به عهده میراب گذاشته می‌شد که نقش اصلی را در توزیع آب ایفا می‌کرد. میراب توسط نمایندگان هر یک از ۳۳ سهم اصلی زاینده‌رود، معمولاً در حوالی نوروز و از میان معتمدان و کشاورزان صاحب حق‌آبه انتخاب می‌شد. انتخاب این فرد معمولاً از بلوک جی، که در میانه رودخانه قرار داشت، انجام می‌شد. میراب وظیفه داشت از روز ۷۵ نوروز (در سال‌هایی که خشکسالی نبود) مدیریت منابع آبی را به‌صورت منصفانه بر عهده بگیرد. این رویکرد نه تنها عدالت در توزیع منابع آب را تضمین می‌کرد، بلکه با انتخاب افرادی آگاه و مورد اعتماد میان مردم، نظارت عمومی و همکاری جمعی را تقویت می‌کرد.

عبارت «روز ۷۵ نوروز» اشاره به شیوه‌ای سنتی برای تعیین تاریخ دارد که در گذشته در برخی مناطق ایران رایج بوده است. در این روش، شمارش از روز نوروز (اول فروردین) آغاز می‌شد و با احتساب تعداد روزها، تاریخ مشخصی تعیین می‌گردید. این شیوه به‌ویژه در متون مربوط به کشاورزی و آبیاری کاربرد داشته و یکی از روش‌های مرسوم زمان‌های گذشته برای تعیین بازه‌های زمانی و برنامه‌ریزی فصلی به‌شمار می‌رفته است.

طومار شیخ بهایی یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های مدیریتی در تاریخ ایران است که با دقت و دانش بالا، نظامی عادلانه برای تقسیم آب زاینده‌رود ایجاد کرده است. این سند تاریخی نه تنها به حل اختلافات و تضمین عدالت در تخصیص آب میان مناطق مختلف اصفهان کمک کرده، بلکه نشان‌دهنده نگاه علمی و عملی به مدیریت منابع طبیعی در گذشته است.

این طومار با تقسیم دقیق آب بر اساس زمان، مناطق، و مشارکت فعال مردم در نظارت بر توزیع، الگویی منحصر‌به‌فرد از مدیریت پایدار است. امروزه نیز اصول این سند می‌تواند الهام‌بخش سیاست‌گذاری‌های مدرن در زمینه مدیریت آب باشد. از سوی دیگر، بی‌توجهی به ارزش‌های این طومار در سال‌های اخیر و تغییرات اقلیمی، چالش‌هایی بزرگ برای منابع آبی منطقه به وجود آورده است. بازگشت به اصول این طومار، به همراه استفاده از فناوری‌های مدرن، راه‌حلی ارزشمند برای مقابله با چالش‌هایی است که امروز زاینده‌رود و کشاورزی اصفهان با آن روبه‌رو هستند.


گزارش از: ماندانا رادان، کارشناس اقتصادی

عکس خوانده نمی‌شود