
روایت چهار پیشبینی بزرگ که خطا رفتند
به گزارش خبرنگار اقتصادرَوا، در فضای اقتصاد کلان، پیشبینی همواره ابزاری حیاتی برای سیاستگذاری و تصمیمگیری بوده است؛ اما وقتی این پیشبینیها بر پایه سادهسازیهای نظری، بیتوجهی به عوامل غیراقتصادی یا اعتماد بیشازحد به مدلهای آماری شکل میگیرند، ممکن است نهتنها کارآمد نباشند، بلکه خود به منبع بحران بدل شوند.
مرور چهار نمونه از مهمترین پیشبینیهای غلط سالهای اخیر ـ از فدرال رزرو و بیتکوین تا بورس تهران و هشدارهای رکود جهانی ـ نشان میدهد که شکست تحلیلها، صرفاً خطای محاسباتی نیست، بلکه بازتابی از ناتوانی در دیدن پیچیدگیهای اقتصاد واقعی است؛ اقتصادی که در آن روانشناسی بازار، سیاستگذاری، و انتظارات جمعی، گاه از دادهها اثرگذارترند.
پیش بینی اشتباه فدرال رزرو از تورم: در سال ۲۰۲۱، جروم پاول، رئیس وقت فدرال رزرو ایالات متحده، بارها تأکید کرد که تورم ناشی از پاندمی «موقتی» است و بهزودی فروکش خواهد کرد. این در حالی بود که دادههای ماههای بعد حاکی از تثبیت سطوح بالای تورم بود. فدرال رزرو به همین دلیل با تأخیر وارد چرخه افزایش نرخ بهره شد، موضوعی که به افزایش نرخ بیکاری، افت بازارهای سهام و تشدید نگرانی از رکود اقتصادی دامن زد.
این پیشبینی اشتباه نهتنها سیاستگذاری پولی را به انحراف کشاند، بلکه هزینههای سنگینی را به اقتصاد ایالات متحده تحمیل کرد. این تجربه بار دیگر نشان داد که نادیدهگرفتن عوامل روانی و انتظارات تورمی میتواند سیاستگذار را به بیراهه بکشاند.
رؤیای شاخص ۳ میلیونی در بورس تهران: در اوج رونق بورس تهران در سال ۱۳۹۹، تحلیلگران متعددی با قطعیت از شاخص ۳ میلیونی سخن میگفتند. اما در عمل، پس از ورود صندوقهای دولتی و کاهش نقدینگی حقیقیها، شاخص کل وارد یک روند فرسایشی شد و بسیاری از نمادها با ریزشهای شدید مواجه شدند.
در این دوره، تحلیلگران بسیاری وزن واقعی هیجان بازار، عمق کم معاملات، و وابستگی بالای بازار به سیاستگذاری دولت را دستکم گرفتند. نتیجه، افت شدید اعتماد عمومی و خروج بخشی از سرمایههای خرد از بازار سرمایه بود.
بیتکوین 100 هزار دلاری: در سال ۲۰۲۱، تحلیلگران مطرح وقت، همچون مبتکر مدل معروف "Stock-to-Flow"، پیشبینی کرده بودند که بیتکوین تا پایان آن سال به سطح ۱۰۰ هزار دلار خواهد رسید. این در حالی است که بیتکوین در ادامه مسیر نهتنها رشد نکرد، بلکه تا محدوده ۱۸ هزار دلار نیز سقوط کرد.
وابستگی شدید تحلیلهای رمزارزی به مدلهای آماری بدون درنظر گرفتن عوامل کلان اقتصادی مانند نرخ بهره و سیاستهای پولی بانکهای مرکزی، یکی از دلایل اصلی شکست این پیشبینیها بود. این شکست، موجی از زیان برای سرمایهگذاران خرد ایجاد کرد.
رکود جهانی که نیامد: با آغاز چرخه افزایش نرخ بهره در ایالات متحده و اروپا در سال ۲۰۲۲، بسیاری از تحلیلگران نسبت به ورود قریبالوقوع اقتصاد جهانی به رکودی شدید هشدار دادند. اما در عمل، اقتصادهای بزرگی چون آمریکا توانستند رشد ملایمی را حفظ کنند و نرخ بیکاری نیز در سطح پایینی باقی ماند.
انعطافپذیری ساختار اقتصادی آمریکا، رشد مصرف خانوارها، و حمایتهای مالی دولت از بخشهای آسیبپذیر، موجب شد که رکود پیشبینیشده هرگز بهطور کامل محقق نشود. این موضوع یک بار دیگر نشان داد که پیشبینیهای کلان، تحتتأثیر دهها متغیر روانی، سیاسی و بینالمللی قرار دارند.
اقتصاد، برخلاف تصور رایج، تنها یک علم مبتنی بر داده و مدل نیست. عوامل انسانی، تصمیمگیریهای سیاسی، و رخدادهای غیرمترقبه نقش بسزایی در تغییر مسیرهای اقتصادی دارند. به همین دلیل، حتی پیشبینیهای معتبرترین تحلیلگران نیز باید با احتیاط، نگاه چندجانبه و مدیریت ریسک همراه شوند.
بهجای اتکا به یک مدل یا پیشبینی، سبدی از دیدگاهها، سناریوها و استراتژیها را دنبال کنید. تاریخ بارها نشان داده که اقتصاد، آنگونه که تصور میشود، خطی و قابل پیشبینی نیست.
گزارش از: بهنام مهری حسینی، تحلیلگر بازار های مالی