بن‌بست سیاست‌های مقطعی در برابر بحران آلودگی هوا
18 بهمن 1403, 16:18
کد خبر: 80

بن‌بست سیاست‌های مقطعی در برابر بحران آلودگی هوا

سیاست‌های مقطعی برای مقابله با آلودگی هوا، نه‌تنها اثرات پایداری ندارند، بلکه با ایجاد اختلال در اقتصاد و معیشت، چرخه معیوبی را رقم می‌زنند که نیازمند بازنگری جدی است.

به گزارش اقتصادرَوا، رابطه غیر‌قابل تفکیکی میان اقتصاد و محیط‌زیست وجود دارد که این رابطه کاملا دوطرفه است. اقتصاد ناسالم، محیط‌زیست را دچار چالش می‌‌‌سازد، محیط‌زیست ناسالم نیز اقتصاد را دچار چالش خواهد کرد. در ادامه گزارش منتشر شده "آلودگی تیغ تیز بر گردن اقتصاد و رفاه اجتماعی"، علاوه بر خود آلودگی هوا و زیان های ناشی از آن، راهکارهایی که برای کنترل آسیب های آن در دستورکار قرار می‌گیرد نیز اثرات اقتصادی ناخوشایندی دارد.

در حوزه کشاورزی و دامداری، ممنوعیت‌های مقطعی مانند محدود کردن دوره‌های کشت یا کاهش تعداد دام‌ها به‌طور ناگهانی، اغلب منجر به کاهش تولید و آسیب به معیشت کشاورزان و دامداران می‌شود، بدون اینکه تأثیر ملموسی بر کاهش آلودگی داشته باشد. در فعالیت‌های معدنی و استخراجی، تعطیلی موقت معادن بدون برنامه‌ریزی برای بهبود فرآیندهای استخراج یا کنترل گرد و غبار، تنها به تعویق انداختن مشکل است.برنامه‌ریزی شهری غیر اصولی و توسعه نامتوازن مناطق شهری، به افزایش تراکم جمعیت در مناطق خاص و تشدید آلودگی هوا منجر شده است. بستن خیابان‌ها یا اعمال محدودیت‌های سخت‌گیرانه ترافیکی بدون بهبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی، تنها منجر به جابه‌جایی ترافیک به مناطق دیگر و افزایش ازدحام می‌شود. این سیاست‌های مقطعی، به‌جای کاهش آلودگی، اغلب مشکلات جدیدی مانند افزایش مصرف سوخت و افزایش زمان سفر را به همراه دارند.

تعطیلی‌های مکرر ناشی از آلودگی هوا علاوه بر تأثیرات کوتاه‌مدت مثبت در کاهش سطح آلاینده ها منجر به کاهش تولید در صنایع و کاهش بهره‌وری نیروی کار، افزایش هزینه‌های عملیاتی (برخی از صنایع برای جبران تعطیلی‌ها نیاز به افزایش شیفت‌های کاری یا پرداخت اضافه‌کاری دارند که هزینه‌های عملیاتی را افزایش می‌دهد) اختلال در آموزش(تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها باعث اختلال در روند آموزشی دانش‌آموزان و دانشجویان می‌شود و ممکن است کیفیت آموزش را تحت تأثیر قرار دهد) تأثیر بر سلامت روانی(محدودیت‌های ناشی از تعطیلی ها می‌تواند منجر به افزایش استرس و اضطراب در بین شهروندان شود) فرسودگی زیرساخت‌ها(کاهش نگهداری و تعمیرات زیرساخت‌های شهری و در بلندمدت فرسودگی آن‌ها) می‌شود که درادامه به کاهش رشد اقتصادی ختم می‌شود.

در حالی که تعطیلی شهرها به‌عنوان راهکاری فوری برای کاهش مواجهه شهروندان با آلودگی هوا مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی آن نباید نادیده گرفته شود. به‌جای تکیه بر تعطیلی‌ها، باید به دنبال راهکارهای پایدارتر و مؤثرتری برای کنترل آلودگی هوا بود، از جمله توسعه حمل‌ونقل عمومی پاک، بهبود استانداردهای سوخت و ارتقاء آگاهی عمومی در مورد اهمیت کاهش آلودگی هوا اما برای دستیابی به راهکارهای پایدارتر، ضروری است که ابتدا منشأ آلودگی را به‌دقت شناسایی کنیم. با این رویکرد می‌توان راه‌حل‌هایی هدفمند و کارآمد ارائه داد که نه‌تنها اثربخش باشند، بلکه امکان اتخاذ سیاست‌های متناسب با شرایط هر منطقه را نیز فراهم سازند.

به عنوان مثال ساختار توسعه‌ نیافته و غیر بهینه صنعت در کشور، نقش مستقیمی در افزایش آلاینده‌ها دارد که با فناوری‌های پاکی که انتشار دودهای صنعتی را کاهش می دهد و یا مدیریت بهبود یافته پسماندهای شهری و کشاورزی، از جمله جذب گاز متان ساطع شده از سایت‌های زباله به عنوان جایگزینی برای سوزاندن (برای استفاده به عنوان بیوگاز) می‌توان به کاهش آن با روش بهینه‌ای کمک کرد.

در بخش انرژی وابستگی به سوخت‌های فسیلی، مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها و صنایع بزرگ، افزایش مصرف سوخت‌های غیراستاندارد و ناکارآمد بودن سیستم‌های انرژی از جمله عوامل مؤثر در این بحران هستند که با تجهیز صنایع و نیروگاه‌ها به فیلترهای تصفیه هوا و سیستم‌های کاهش آلاینده‌ها، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های پاک مثل پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی، کاهش اتلاف انرژی در حین انتقال و توزیع، تعیین استانداردهای سخت‌تر برای آلاینده‌های نیروگاهی و یا تشویق سرمایه‌گذاری در پروژه‌های انرژی پاک از طریق معافیت‌های مالیاتی یا یارانه‌ها می‌تواند ارتقا پیدا کند.

خودروهای بی‌کیفیت یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا

حمل‌ونقل نیز با تولید خودروهای بی‌کیفیت و با مصرف سوخت بالا ناشی از انحصار دولتی در صنعت خودروسازی، یکی از اصلی‌ترین عوامل تولید آلودگی هوا به شمار می‌آید. گسترش ناوگان حمل‌ونقل عمومی برقی، اجرای طرح‌های اسقاط خودروهای قدیمی و جایگزینی با وسایل نقلیه کم‌مصرف و پاک، ارائه تسهیلات و یارانه برای خرید خودروهای برقی و هیبریدی، جایگزینی بنزین و گازوئیل کم‌گوگرد با سوخت‌های پاک‌تر و استانداردسازی مصرف سوخت، محدود کردن ورود وسایل نقلیه آلاینده به مناطق خاص شهری راهکارهایی برای این حوزه است و ترکیب این راهکارها می‌تونه به شکل قابل‌توجهی آلودگی هوا رو در حوزه حمل‌ونقل کاهش بدهد.

در بخش تولید برق، اتکای بیش از حد به نیروگاه‌های حرارتی و مازوت‌سوز، نقش عمده‌ای در افزایش آلودگی هوا ایفا می‌کند. این نیروگاه‌ها با انتشار دی‌اکسید گوگرد، اکسیدهای نیتروژن و ذرات معلق، تأثیر مستقیمی بر کیفیت هوای مناطق اطراف دارند. برای کاهش این آلودگی‌ها، تجهیز نیروگاه‌ها به فیلترهای پیشرفته و سیستم‌های کنترل آلاینده، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی، و بهبود بهره‌وری سیستم‌های تولید و انتقال برق از جمله راهکارهای موثر است. همچنین، تشویق به استفاده از میکروگریدها و تولید برق پراکنده می‌تواند به کاهش تمرکز آلودگی و بهینه‌سازی مصرف انرژی کمک کند.

در حوزه کشاورزی و دامداری، استفاده بی‌رویه از کودهای شیمیایی و آفت‌کش‌ها، سوزاندن بقایای کشاورزی و انتشار گاز متان از دامداری‌ها، از مهم‌ترین منابع آلودگی هوا محسوب می‌شوند. اتخاذ روش‌های کشاورزی پایدار، مدیریت بهینه پسماندهای کشاورزی و دامداری، توسعه کشاورزی هوشمند، بهبود چرخه مصرف آب و جایگزینی کودهای شیمیایی با کودهای ارگانیک و به علاوه استفاده از فناوری‌های نوین در کنترل گازهای گلخانه‌ای و توسعه سیستم‌های مدیریت متان می‌تواند در کاهش این آلاینده‌ها موثر باشد.

برنامه‌ریزی شهری غیر اصولی و توسعه نامتوازن مناطق شهری، به افزایش تراکم جمعیت در مناطق خاص و تشدید آلودگی هوا منجر شده است. عدم وجود فضای سبز کافی، طراحی نادرست معابر و خیابان‌ها که مانع از جریان مناسب هوا می‌شود، و تمرکز فعالیت‌های صنعتی در نزدیکی مناطق مسکونی از جمله مشکلات این بخش هستند. بهبود طراحی شهری با افزایش فضاهای سبز، ایجاد کریدورهای بادی برای تهویه طبیعی شهرها، و کنترل تراکم جمعیت در مناطق پرترافیک می‌تواند به کاهش آلودگی هوا کمک کند. همچنین، توسعه حمل‌ونقل عمومی پاک و مسیرهای دوچرخه‌سواری از جمله اقدامات مکمل در این زمینه است.

فعالیت‌های معدنی و استخراجی، به‌ویژه معادن روباز، با تولید گرد و غبار و انتشار مواد سمی به محیط زیست، یکی دیگر از عوامل مهم آلودگی هوا هستند. استفاده از فناوری‌های استخراج پاک، اجرای سیستم‌های کنترل گرد و غبار، و نظارت دقیق بر فرآیندهای معدنی می‌تواند به کاهش این آلودگی‌ها کمک کند. همچنین، بازسازی محیط‌های معدنی پس از پایان عملیات استخراج و احیای پوشش گیاهی در این مناطق، نقش موثری در کاهش اثرات زیست‌محیطی خواهد داشت.

و در آخر تغییرات اقلیمی و تأثیرات ناشی از آن، از جمله خشکسالی، کاهش بارندگی و بیابان‌زایی، به افزایش گرد و غبار و آلودگی هوا منجر می‌شود. مدیریت بهینه منابع آب، مقابله با بیابان‌زایی از طریق کاشت گیاهان مقاوم به خشکی، و احیای زمین‌های تخریب‌شده از جمله راهکارهای کاهش آلودگی ناشی از تغییرات اقلیمی هستند. علاوه بر این، توسعه سیاست‌های سازگار با تغییرات آب‌وهوایی و ارتقای آگاهی عمومی در مورد اثرات این تغییرات می‌تواند به بهبود کیفیت هوا کمک کند.

به صورت کلی راهکارهای مقطعی و ناپایدار برای مقابله با آلودگی هوا، نه‌تنها تأثیر ملموسی بر کاهش آن ندارند، بلکه پیامدهای اقتصادی و اجتماعی منفی به همراه می‌آورند. تعطیلی‌های مکرر، محدودیت‌های غیرکارشناسی در بخش‌های کشاورزی، دامداری و صنعت، و سیاست‌های ترافیکی ناکارآمد، اغلب به کاهش بهره‌وری، افزایش هزینه‌های عملیاتی و اختلال در زندگی روزمره منجر می‌شوند. در مقابل، راه‌حل‌های پایدار مانند توسعه حمل‌ونقل عمومی پاک، بهبود استانداردهای سوخت، استفاده از فناوری‌های کاهش آلاینده در صنایع و نیروگاه‌ها، و اجرای سیاست‌های شهری هوشمند، می‌توانند با شناسایی دقیق منابع آلودگی، تأثیرات بلندمدت و مؤثری داشته باشند. برای مقابله کارآمد با این بحران، لازم است نگاه جامع‌تری اتخاذ شود که همزمان ابعاد زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی را در نظر بگیرد.


یادداشت از: الناز هاشمی، پژوهشگر اقتصادی

عکس خوانده نمی‌شود