
استقلال فدرال رزرو تحت فشار سیاسی
به گزارش اقتصادرَوا، حملات اخیر دونالد ترامپ به فدرال رزرو و رئیس آن، جروم پاول، موجی از عدم اطمینان را در بازارهای مالی ایجاد کرده و نگرانیهای عمیقی را درباره استقلال بانک مرکزی ایالات متحده به وجود آورده است. این فشارها نشاندهنده یک برنامه سیاسی ناپایدار و غیر قابل پیشبینی در آمریکا است.
ماهیت فشارهای سیاسی
انتقادات ترامپ از فدرال رزرو در چند جبهه مطرح شده است. در درجه اول، او به طور جدی خواستار کاهش چشمگیر نرخ بهره تا حدود سه درصد از سطح کنونی (۴.۲۵ تا ۴.۵ درصد) شده است. او استدلال میکند که کاهش هزینههای استقراض میتواند بار بدهی عمومی را سبکتر کند. با این حال، فدرال رزرو در برابر این کاهشها مقاومت کرده است؛ بخشی به دلیل نگرانی از اینکه تعرفههای پیشنهادی خود ترامپ ممکن است به افزایش تورم منجر شود.
خط حمله دوم و جدیدتر، انتقاد از پروژه بازسازی ۲.۵ میلیارد دلاری مقر فدرال رزرو در واشنگتن است. مقامات ارشد دولت از جمله راسل ووت، رئیس دفتر مدیریت و بودجه و کوین هاست، مشاور اقتصادی کاخ سفید، ادعا کردهاند که این پروژه با مدیریت ضعیف، ویژگیهای «تجملی» و افزایش هزینه حدود 700 میلیون دلاری مواجه بوده است. پاول این ادعاها را «نادرست» خوانده و اظهار داشته که بسیاری از ویژگیهای اولیه برنامهریزیشده مانند بالابَرهای خاص و تراسهای پشتبام، حذف شدهاند.
شدت این حملات زمانی به اوج خود رسید که گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه ترامپ از قانونگذاران جمهوریخواه درباره برکناری پاول سؤال کرده و بسیاری ظاهراً از این ایده حمایت کردهاند. اگرچه ترامپ بعداً احتمال برکناری فوری پاول را کماهمیت جلوه داد و گفت که این اقدام بسیار بعید است مگر در صورت تقلب، اما تداوم انتقادهای مداوم نشاندهنده فشار پایدار بر فدرال رزرو است.
واکنش بازار و پیامدهای اقتصادی
دخالت سیاسی، بازارهای مالی را متزلزل کرده و نگرانیهایی درباره توانایی بلندمدت بانک مرکزی برای مدیریت تورم و حفظ ثبات ایجاد کرده است. شاخصهای کلیدی بازار این نگرانی را منعکس کردهاند:
نوسانات دلار آمریکا: گزارشها درباره احتمال برکناری پاول باعث افت فوری ارزش دلار در برابر سبدی از ارزها شد، هرچند با عقبنشینی ترامپ، این افت تا حدی جبران شد. این نوسانات سریع نشاندهنده حساسیت بازار به تهدیدات علیه استقلال فدرال رزرو است.
کاهش سهام: واکنش بازار شامل افت کوتاهمدت در بازار سهام بود که نشاندهنده احساس «اجتناب از ریسک» در داراییهای آمریکایی است.
افزایش انتظارات تورمی: معیارهای مبتنی بر بازار برای انتظارات تورمی، معروف به نرخهای سربهسر (break-even rates)، به بالاترین سطح چندماهه رسیدهاند. این روند بهویژه در نرخهای سربهسر بلندمدت مشهود است که نشاندهنده نگرانی فزاینده از این است که فدرال رزرو تحت فشار سیاسی ممکن است در آینده نتواند تورم را به طور مؤثر مهار کند. تحلیلگران این امر را تا حدی به تصور یک «فدرال رزرو ملایمتر در آینده» و همچنین فشارهای تورمی ناشی از تعرفهها نسبت میدهند.
افزایش هزینههای استقراض بلندمدت: بازده اوراق قرضه ۳۰ساله که به شدت به چشمانداز تورم حساس است، به بالای ۵ درصد صعود کرده و نرخ بهره اضافی (additional interest rate) برای بدهی بلندمدت به بالاترین سطح خود از اوایل سال ۲۰۲۲ نزدیک شده است. این پدیده بهعنوان واکنش مستقیم بازار به نگرانیها درباره استقلال بانک مرکزی تلقی میشود.
چالشهای قانونی برای برکناری پاول
هرگونه تلاش برای برکناری پاول احتمالاً با یک چالش حقوقی قابل توجه مواجه خواهد شد. اگرچه ترامپ در دوره اول خود پاول را نامزد کرده بود، قانون فدرال رزرو مصوب ۱۹۱۳ تنها اجازه برکناری رئیس بانک مرکزی را به دلایل موجه میدهد، عبارتی که به طور سنتی به معنای سوءرفتار یا تخلف تفسیر شده است.
مقامات دولت ظاهراً در حال بررسی این هستند که آیا افزایش ادعایی هزینههای پروژه بازسازی مقر میتواند مبنایی برای برکناری به دلایل موجه فراهم کند. با این حال، کارشناسان حقوقی اشاره میکنند که پیشینه قضایی بسیار محدودی برای تعریف «دلیل موجه» برای برکناری مدیر یک نهاد مستقل وجود دارد. علاوه بر این، اصول حقوقی تثبیتشده نشان میدهند که احتمالاً به پاول فرصت دفاع از خود پیش از هرگونه برکناری داده خواهد شد، به این معنا که رئیسجمهور نمیتواند صرفاً با اعلام ناکارآمدی و سوءمدیریت اقدام به برکناری کند.
دیوان عالی کشور، در حکمی مرتبط با سایر نهادهای بهظاهر مستقل، بر وضعیت «نهاد نیمهخصوصی با ساختار منحصربهفرد» فدرال رزرو تأکید کرده و نشان داده که این نهاد از برکناریهای مستقیم تا حدی مصون است.
راهبُرد جایگزین موردنظر دولت ترامپ میتواند شامل تنزل جایگاه پاول به یکی از هفت فرماندار بانک مرکزی باشد، با این امید که او سپس کاملاً استعفا دهد. با این حال، این رویکرد ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. دوره تصدی پاول بهعنوان فرماندار تا ژانویه ۲۰۲۸ ادامه دارد و کارگروه بازار باز فدرال (FOMC) که سیاستهای پولی را تعیین میکند، مسئول انتخاب رئیس خود است. اگر پاول بهعنوان عضوی برجسته در FOMC باقی بماند، میتواند همچنان بر سیاستهای پولی تأثیر بگذارد؛ با این کار ممکن است نفوذ کاخ سفید بر بانک مرکزی را تضعیف کرده و اعتبار رئیس جدید هیئتمدیره را زیر سؤال ببرد.
در نهایت، احتمال یک فرایند حقوقی طولانی مرتبط با برکناری به «دلایل موجه» بهعنوان یک مانع مهم در برابر اقدام ترامپ دیده میشود، زیرا بازارها احتمالاً به چنین عدم اطمینان طولانیمدتی واکنش مثبتی نشان نخواهند داد.
چرا فشار به فدرال رزرو اهمیت دارد؟
فشار شدید بر فدرال رزرو بخشی از یک برنامه سیاسی ناپایدار در ایالات متحده است. کارشناسان هشدار میدهند که حمله به استقلال بانک مرکزی یا انتصاب فردی که به خواستههای سیاسی در مورد نرخ بهره تن دهد، میتواند به سناریوهایی مشابه ترکیه منجر شود، جایی که دخالت سیاسی به برکناری مکرر رؤسای بانک مرکزی انجامیده است. چهرههای مالی تأثیرگذار، مانند جیمی دایمون، رئیس جیپیمورگان، صراحتاً هشدار دادهاند که «استقلال فدرال رزرو کاملاً حیاتی است» و «دستکاری در امور فدرال رزرو اغلب میتواند عواقب منفی به دنبال داشته باشد». این ماجرا نگرانیهای قابلتوجهی را در میان سرمایهگذاران و تحلیلگران درباره استقلال و اثربخشی یکی از مهمترین نهادهای مالی جهان برانگیخته است.
گزارش از: امیرحسین مستقل، کارشناس اقتصادی