
تورم کالاهای صادراتی در بهار۱۴۰۴/ فشار فلزات بر تراز تجاری
به گزارش اقتصادرَوا، شاخص قیمت کالاهای صادراتی ایران در بهار ۱۴۰۴ بار دیگر نشان داد که اقتصاد خارجی کشور در دو سطح متفاوت حرکت میکند؛ سطح ریالی که تحت سلطه نرخ ارز جهشی چشمگیر را ثبت کرده و سطح دلاری که در مسیر کاهشی قرار گرفته است. این تضاد در دادههای مرکز آمار بهوضوح پیداست و بیانگر آن است که آنچه در داخل بهعنوان رشد ارزش صادرات دیده میشود، در بازار جهانی عمدتاً کاهش قیمت و افت رقابتپذیری است.
بر اساس گزارش مرکز آمار، شاخص کل صادرات به قیمت ریالی در بهار به ۳۱۷.۶ واحد رسید. این عدد نسبت به زمستان ۱۴۰۳ رشد ۱.۹ درصدی را نشان میدهد و در مقایسه با بهار سال گذشته افزایش ۵۲.۹ درصدی داشته است. رشد سالانه چهار فصل منتهی به بهار نیز ۴۲.۶ درصد گزارش شده است. چنین ارقامی در نگاه نخست امیدبخش به نظر میرسند، زیرا نشان میدهند ارزش ریالی صادرات در حال افزایش است. اما همزمان شاخص دلاری تصویری کاملاً متفاوت دارد؛ این شاخص در بهار به ۱۰۵ واحد رسید که ۲.۲ درصد کمتر از زمستان بود و در مقایسه با بهار گذشته نیز ۲.۴ درصد افت کرد. حتی در محاسبه سالانه، رشد آن تنها ۲.۴ درصد بود که با رشد ۴۲.۶ درصدی ریالی فاصلهای معنادار دارد.
این واگرایی میان دو شاخص، بیش از هر چیز ناشی از افت ارزش ریال است. اما دادههای تفصیلی نشان میدهد که نباید همه تغییرات را فقط به ارز نسبت داد. برخی گروههای کالایی حتی در محاسبات دلاری هم با افت یا رشد محسوس روبهرو بودهاند، که ریشه آن در تحولات بازار جهانی است. بهطور مشخص، گروه فلزات معمولی که همواره سهم بالایی در سبد صادرات ایران داشته، در بهار ۱۴۰۴ با کاهش دلاری ۸.۹ درصدی مواجه شده است. این افت بهدلیل وزن بالای فلزات در صادرات، تأثیری بهمراتب جدیتر بر ارزش واقعی صادرات دارد تا رشد اندک یا محدود سایر گروهها. در مقابل، گروه آلات و دستگاههای اپتیکی و تجهیزات پزشکی که در شاخص ریالی رشد ۱۲.۹ درصدی را ثبت کردهاند، سهم بسیار کوچکی از کل صادرات دارند و تأثیر آنها بر کل ارزش صادراتی محدود است. بنابراین برای فهم درست دادهها، باید هم میزان رشد یا افت هر گروه و هم سهم وزنی آنها در کل صادرات را همزمان در نظر گرفت.
در شاخص ریالی، افزایش چشمگیر ماشینآلات و تجهیزات مکانیکی و برقی جلب توجه میکند. این گروه در مقایسه نقطهبهنقطه نسبت به بهار سال گذشته رشد ۱۲۰.۷ درصدی داشته است. چنین جهشی بیش از هر چیز از دو عامل ناشی میشود؛ نخست اثر نرخ ارز که باعث شده ارزش ریالی صادرات این گروه با سرعت افزایش یابد و دوم تغییرات بازار جهانی که تقاضا برای برخی قطعات مکانیکی را تحت فشار قرار داده است. با وجود این، سهم این گروه در سبد صادراتی ایران کمتر از سهم فلزات یا مواد خام است، بنابراین اثرگذاری آن در تراز کلی صادرات بهاندازه ارقام بزرگ آن نیست.
آلات اپتیکی و تجهیزات پزشکی نیز در شاخص سالانه ریالی با رشد ۸۹.۷ درصدی در صدر قرار دارند. این گروه اگرچه از نظر آماری رشد بالایی را تجربه کرده، اما به دلیل حجم پایین صادرات، وزن آن در تصویر کلی صادرات ناچیز است. این موضوع نشان میدهد که تمرکز صرف بر درصد رشد بدون در نظر گرفتن حجم و سهم واقعی میتواند تصویر تحریفشدهای ایجاد کند. در مقابل، افت دلاری فلزات معمولی، هرچند درصدی کمتر به نظر میرسد، اما به دلیل سهم بالای این گروه، اثر واقعی آن بر کاهش قدرت صادرات ایران در سطح جهانی بسیار جدیتر است.
این تفاوت میان گروههای بزرگ و کوچک نکتهای اساسی در تحلیل صادرات ایران است. وقتی شاخص کل ریالی رشد میکند، بخشی از آن ناشی از جهش در گروههایی با سهم اندک است. در حالی که شاخص دلاری، به دلیل افت در گروههای سنگینوزن مانند فلزات، مسیر نزولی به خود گرفته است. همین تضاد نشان میدهد که رشد ریالی صادرات ایران به معنای بهبود واقعی وضعیت صادرات نیست و نمیتوان آن را نشانهای از ارتقای پایدار تلقی کرد.
از زاویه دیگر، باید به نقش تقاضای جهانی نیز توجه کرد. کاهش قیمت دلاری فلزات معمولی در بهار ۱۴۰۴ تنها بازتاب تغییرات داخلی نیست، بلکه نتیجه رکود یا نوسان در بازارهای جهانی فلزات است. بهویژه در شرایطی که اقتصادهای بزرگ مصرفکننده مانند چین با کندی رشد مواجهاند، قیمت جهانی فلزات تحت فشار قرار میگیرد. بنابراین افت دلاری صادرات ایران در این گروه نه فقط نشانه ضعف داخلی، بلکه نتیجه موقعیت کشور در بازاری جهانی است که بهشدت نوسانی و رقابتی است.
تورم فصلی دلاری برای شاخص کل منفی ۲.۲ درصد گزارش شده است. اگرچه این رقم در ظاهر کوچک است، اما ترکیب گروهها اهمیت آن را آشکار میکند. وقتی فلزات با سهم بالای خود افت ۸.۹ درصدی دارند، کاهش جزئی یا ثبات در گروههای کوچکتر نمیتواند اثر این افت را جبران کند. همین ترکیب نشان میدهد که مسیر صادرات دلاری ایران بیشتر تابع عملکرد گروههای بزرگ است تا رشد چشمگیر اما کموزن برخی کالاهای خاص.
پیامد مستقیم این وضعیت در شاخص رابطه مبادله آشکار است. کاهش شاخص دلاری صادرات همزمان با رشد شدید شاخص ریالی واردات موجب شد رابطه مبادله در بهار ۱۴۰۴ به سطح ۰.۲۰ تنزل یابد. این سقوط به معنای کاهش قدرت خرید خارجی است؛ به بیان دیگر، ایران باید کالاهای صادراتی بیشتری عرضه کند تا بتواند همان مقدار واردات گذشته را تأمین نماید. اثر چنین تغییری بر رفاه ملی قابلچشمپوشی نیست، زیرا مستقیماً هزینه واردات کالاهای سرمایهای و مصرفی را بالا میبرد و فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان و مصرفکنندگان داخلی وارد میسازد.
در نهایت، تصویر بهار ۱۴۰۴ از صادرات ایران ترکیبی است از جهش ریالی که عمدتاً بازتاب کاهش ارزش پول ملی است و افت دلاری که واقعیتهای بازار جهانی را آشکار میسازد. گروههای کوچکتر مانند اپتیک و تجهیزات پزشکی اگرچه رشد بالایی در شاخص ریالی دارند، اما وزن ناچیزشان مانع از اثرگذاری گسترده میشود. در مقابل، گروههای بزرگ مانند فلزات معمولی که بخش عمده سبد صادراتی را تشکیل میدهند، در بازار جهانی با افت قیمتی مواجه شدهاند و همین افت دلاری است که تصویر واقعیتری از قدرت رقابتی ایران را به دست میدهد.
در نهایت، صادرات ایران در بهار ۱۴۰۴ چهرهای دوگانه داشته است. از یکسو در داخل با شاخصهای ریالی رشدی پرسرعت دیده میشود، اما در عرصه جهانی با شاخصهای دلاری کاهشی و فشار بر گروههای اصلی روبهرو بوده است. این شکاف تنها با نگاه به نرخ ارز توضیح داده نمیشود، بلکه وزن گروههای صادراتی و شرایط بازار جهانی نیز در آن دخیلاند. بنابراین اگرچه رشد ریالی صادرات میتواند در کوتاهمدت امیدبخش به نظر برسد، اما برای ارزیابی واقعی موقعیت ایران در تجارت جهانی باید افت دلاری و کاهش قیمت گروههای بزرگ را محور تحلیل قرار داد.
گزارش از: زینب جمشیدی، کارشناس اقتصادی