
روایتی تاریخی از خیزش اقتصادی چین و ظهور رقابت راهبردی
به گزارش اقتصادروَا، چشمانداز جهانی معاصر با دگرگونیهای عمیق اقتصادی و ژئوپلیتیک شناخته میشود؛ دگرگونیهایی که در آن شاهد افول پیوستة تجارت آزاد و اجماع چندجانبه به نفع حمایتگرایی، تعرفهها و توافقهای دوجانبه هستیم. صعود اقتصادی چین یکی از محرکهای اصلی این تحولات بوده و این کشور را در مرکز مباحث بینالمللی حیاتی پیرامون زنجیرههای تأمین، انتقال فناوری، مناقشات مالکیت فکری و تأمین مالی بینالمللی بدهی قرار داده است. در بحبوحة نگرانیها دربارة کندی رشد اقتصادی کنونی چین - که میتواند رشد جهانی را تضعیف کند و احتمالاً سیاست خارجی این کشور را به سوی رویارویی بیشتر، بهویژه در قبال دریای جنوبی چین و تایوان، سوق دهد - بازنگری در عصر بنیادین «اصلاحات و درهای باز» چین اهمیتی حیاتی مییابد.
چندین اثر دانشگاهی اخیر، از جمله دگرگونی بزرگ نوشتة اود آرنه وستاد و چِن جیان، وجدان حزب اثر رابرت سوئیتینگر و گشت جنوبی نوشتة جاناتان چاتوین، نشان میدهند که تصمیمات اتخاذشده در سالهای پایانی جنگ سرد، به طور بنیادین محیط ژئوپلیتیک پرتنش امروز را شکل دادهاند.
چرخش چین به سوی سرمایهداری دولتی
مسیر چین به سوی سلطة اقتصادی جهانی خطی و مستقیم نبود. این کشور از یک اقتصاد سختگیرانة متکی بر فرمان به سبک شوروی، همراه با خوداتکایی رادیکال دوران انقلاب فرهنگی، به شکلی از سرمایهداری دولتی گذار کرد که تحت عنوان «سوسیالیسم با ویژگیهای چینی» میان دهههای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ معرفی شد. این دورة خارقالعاده از رشد در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ همزمان بود با روندهای نئولیبرالی جهانی که حرکت آزادتر سرمایه و کاهش برنامهریزی دولتی را ترویج میکرد. چین با بهرهگیری مؤثر از نیروی کار عظیم خود، به سرعت به قطب اصلی تولید جهان بدل شد.
این ادغام اقتصادی، وابستگی متقابلی چشمگیر با غرب ایجاد کرد؛ وابستگیای که در مفهوم «چایمرکا» تجسم یافت؛ جایی که اعتبار ارزان در ایالات متحده تقاضا برای کالاهای ساخت چین را افزایش میداد. در داخل، این دوران موج عظیم کارآفرینی را برانگیخت که با اصطلاح شیاهای (پریدن به دریای تجارت) شناخته میشود و بزرگترین دولت کمونیستی جهان را به یکی از پویاترین اقتصادهای سرمایهداری بدل ساخت.
پویاییهای درونی اصلاحات: هو یائو بانگ و دنگ شیائوپینگ
موفقیت عصر اصلاحات بهشدت به پویاییهای سیاسی و اقدامات افراد کلیدی وابسته بود. دنگ شیائوپینگ به طور گسترده بهعنوان معمار اصلی اصلاحات اقتصادی پسا مائو شناخته میشود و در سال ۱۹۷۸ قدرت را در دست گرفت. با این حال، زندگینامة هو یائو بانگ، دبیرکل پیشین حزب کمونیست چین (CPC) به قلم سوئیتینگر، تصویر پیچیدهتری از فشارهای درونی برای اصلاحات لیبرالی ارائه میدهد.
هو یائو بانگ که در اوایل زندگی سیاسی خود در «راهپیمایی بزرگ» شرکت کرده بود، پس از تجربههای هولناک انقلاب فرهنگی - از جمله محکومیت علنی و سالها کار یدی - بهشدت نسبت به استبداد بیمهار و رادیکالیسم سیاسی بدبین شد. این پیشینه، باور او را شکل داد که اصلاحات باید مسائل عمیق سیاسی و اجتماعی را نیز هدف قرار دهد، نه صرفاً بهبود عملکرد اقتصادی را. او در بازسازی پس از انقلاب فرهنگی نقشی محوری داشت و در دهة ۱۹۸۰ همراه با دنگ کوشید تا محیط سیاسی لازم برای دگرگونی را فراهم کند. نقشی حیاتی او، همراه با همکارانی چون وان لی، رهبری فرایند رفع جمعیسازی کشاورزی میان سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴ بود که طی آن مزارع اشتراکی برچیده و کشاورزی خانوادگی بازگردانده شد.
هو در میان همقطاران خود به سبب پایبندی به نظام کمونیستی در عین دفاع از تفسیری انسانیتر و کمتر سختگیرانه از حکمرانی متمایز بود. دوران کاری او در سال ۱۹۸۷ به طور ناگهانی پایان یافت؛ چراکه رویکردی رادیکالتر به تدوین «قطعنامه درباره تاریخ حزب» در پیش گرفته بود - سندی که هدف آن محکوم کردن انقلاب فرهنگی بدون آسیبزدن به میراث مائو بود. گرایشهای لیبرال او سرانجام باعث شد هدف حملات سازمانیافتة چهرههای ارتدوکس چون دنگ لیکون و متحدان کلیدی دنگ شیائوپینگ قرار گیرد و نهایتاً برکنار شود.
پس از مرگ او در آوریل ۱۹۸۹ که جرقهای برای اعتراضات دانشجویی و کارگری شد و به کشتار میدان تیانآنمن انجامید، رشد اقتصادی چین متوقف شد. جناحهای ارتدوکس، به رهبری چهرههایی مانند چن یون، استدلال میکردند که ترکیب آزادسازی سیاسی و اقتصادی کشور را به خطر انداخته است. کتاب گشت جنوبی اثر چاتوین بهدقت روایت میکند که چگونه دنگ شیائوپینگ در دورة ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲ قاطعانه مداخله کرد تا مانع عقبنشینی از اصلاحات بازار شود. دنگ با وجود سن بالا و پیچیدگی شرایط سیاسی، به طور فعالانه برای احیای دستور کار اصلاحات تلاش کرد؛ بهویژه از طریق بازدید پرآوازة خود در ژانویه ۱۹۹۲ از مراکز اصلاحات چون شنژن. او در این سفر هشدار خصوصی شدیدی به رهبران نظامی داد و اعلام کرد هرکس با اصلاحات مخالفت کند از قدرت کنار گذاشته خواهد شد. این اقدام سیگنالی آشکار بهویژه برای جیانگ زمین، دبیرکل وقت حزب کمونیست، بود و نشان میداد که چشمانداز دنگ از ادغام در بازار همچنان اولویت دارد.
فروپاشی اجماع لیبرال
لحظة تاریخی روایت شده توسط سوئیتینگر و چاتوین عمدتاً تا حوالی سال ۲۰۰۸ ادامه یافت؛ زمانی که بحران مالی جهانی تردیدهای عمیقی درباره پایداری بلندمدت جهانیشدن ایجاد کرد. امروز بسیاری از سیاستگذاران آمریکایی، حمایت ایالات متحده از ادغام مجدد چین در اقتصاد جهانی - از جمله پیوستن این کشور به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ - را خطای راهبردی میدانند که زمینهساز ظهور چین بهعنوان رقیبی همتراز شد. بااینحال، زمینة تاریخی نشان میدهد که این حمایت تا حدی ناشی از ضرورت ژئوپلیتیک تضعیف اتحاد جماهیر شوروی بود.
سیاستهای کنونی نشانگر چرخشی قاطع از هنجارهای لیبرالی هستند که نظام تجاری جهانی در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ را تعریف میکردند. چین، برای نمونه، از سال ۲۰۲۱ راهبرد «گردش دوگانه» را در پیش گرفته است که بر تقاضای داخلی و خودکفایی اقتصادی تأکید دارد. همزمان، ایالات متحده دامنة محدودیتهای تجاری را گسترش داده است؛ محدودیتهایی که نخستینبار توسط دونالد ترامپ آغاز شد و سپس توسط جو بایدن اصلاح و تثبیت گردید. رویکرد رادیکالتر ترامپ به تجارت - گرچه غیر قابل پیشبینی بود - بازتابدهندة تغییر جهانی وسیعتری بهسوی ملیگرایی و حمایتگرایی است؛ تغییری که کنار گذاشتن ایدة هژمون لیبرال واحد را در پی دارد.
اگر هو یائو بانگ زنده بود و فرسایش کنونی آزادیهای سیاسی در دوران شی جینپینگ را میدید، بیتردید نگران میشد؛ چراکه او پیوند روشنی میان اصلاحات اقتصادی لیبرال و جامعهای آزادتر مشاهده کرده بود. هرچند چین معاصر به اندازة دوران انقلاب فرهنگی سرکوبگر نیست، اما هو خطر ذاتیِ سرکوب بحث در باب مسائل حیاتی اقتصادی و اجتماعی را بهخوبی دریافته بود.
ارزیابی واکنش دنگ شیائوپینگ پیچیدهتر است؛ چراکه برخورد او با اعتراضات ۱۹۸۹ مرزی روشن در برابر کثرتگرایی سیاسی ترسیم کرد، اما عزم سرسختانهاش برای احیای اصلاحات بازار نشان میداد که آیندة چین را از ادغام کامل در اقتصاد جهانی جداییناپذیر میدید؛ اقتصادی جهانی که بهروشنی دیگر در شکل باز و لیبرال سابق خود وجود ندارد. رخدادها و تنشهایی که از منازعات تجاری جهانی سر برآوردند، بیانگر چرخشی قاطع به درون هستند و به این ترتیب، دوران آزادسازی که هو و دنگ از آن دفاع میکردند، به فصلی دور و سپری شده بدل شده است.
گزارش از: امیرحسین مستقل، کارشناس اقتصادی