دوشنبه، 5 آبان 1404

چالش‌های سرمایه‌گذاران سهام اسلامی در اقتصاد جهانی
27 مهر 1404, 19:55
کد خبر: 1197

چالش‌های سرمایه‌گذاران سهام اسلامی در اقتصاد جهانی

سرمایه‌گذاری اسلامی با وجود رشد چشمگیر به ۵ تریلیون دلار، با چالشی اخلاقی و عملی روبه‌روست: چگونه می‌توان میان اصول شرعی و پیچیدگی‌های مالی مدرن توازن برقرار کرد؟

به گزارش اقتصادرَوا، سرمایه‌گذاری اسلامی، با دارایی‌هایی که بر اساس برآوردهای نشانگر توسعه مالی اسلامی (LSEG) به حدود ۵ تریلیون دلار می‌رسد، طی دو دهه گذشته در بخش‌های بانکی، مدیریت دارایی و بازارهای سرمایه پیشرفت چشمگیری داشته است. با این حال، سرمایه‌گذاران سهام اسلامی با یک دوراهی مهم مواجه هستند: چگونه می‌توانند بین حفظ یکپارچگی اخلاقی و الزامات مبتنی بر ایمان (حلال) با پیچیدگی‌های مالی دنیای امروز توازن ایجاد کنند. چالش اصلی این است که یا باید از شرکت‌هایی که آینده اقتصاد جهانی را شکل می‌دهند دوری کنند، یا ناگزیر در معرض درآمدهای ممنوعه از نظر شرعی قرار گیرند.

روش‌های سنتی غربالگری و پیچیدگی‌های مدرن

سرمایه‌گذاری سهام اسلامی به طور سنتی بر دو فیلتر اصلی متکی است:

فعالیت تجاری: صنایعی مانند الکل، قمار، امور مالی متعارف و موسیقی را حذف می‌کند.

نسبت‌های مالی: شرکت‌هایی را که بدهی بیش از حد دارند یا درآمد عمده‌ای از بهره کسب می‌کنند، محدود می‌سازد.

اما با افزایش پیچیدگی شرکت‌ها و کدر شدن جریان‌های درآمدی آن‌ها، اجرای این فیلترها دشوار شده است. برای مثال، شرکت‌هایی مانند آمازون که غول لجستیک و رایانش ابری هستند، در عین حال خرده‌فروشی‌هایی هستند که محصولات ممنوعه مانند الکل یا گوشت خوک می‌فروشند. همچنین، پلتفرم‌هایی نظیر اسپاتیفای تمام درآمد خود را از پخش موسیقی به دست می‌آورند که از سوی برخی علمای شریعت با تردید نگریسته می‌شود. حتی پلتفرم‌های فناورانه که مبتنی بر تبلیغات هستند، ممکن است درآمدی از صنایع ممنوعه کسب کنند.

عدم اجماع و عواقب ساختاری بر پرتفوی

در حال حاضر، هیچ اجماع جهانی برای حل معضل مواجهه با درآمدهای مذکور وجود ندارد. برخی رویکردها، مانند شاخص‌های اسلامی MSCI، یک آستانه تحمل را مجاز می‌دانند؛ به این معنی که تا ۵ درصد از درآمد شرکت می‌تواند از این منابع باشد، مشروط بر اینکه سود سهام حاصل از این منابع از طریق کمک خیریه «تطهیر» شود. با این حال، برخی هیئت‌های شرعی این گونه رواداری‌ها را رد می‌کنند، زیرا معتقدند که این اقدام در راستای کسب بازدهی، اصول اخلاقی اسلامی را تضعیف می‌کند.

این اختلاف‌نظرها منجر به ناسازگاری می‌شود؛ به طوری که شرکتی که توسط یک صندوقْ مطابق با شریعت شناخته می‌شود، ممکن است توسط صندوق دیگری رد شود؛ امری که شفافیت تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاران خرد را کاهش می‌دهد.

این ناسازگاری در تفسیر، پیامدهای عملکردی و ساختاری نیز دارد:

کاهش وزن در بخش مالی: طبق روش‌شناسی شاخص‌های شریعت (مانند MSCI و S&P Dow Jones)، شرکت‌هایی که بیش از ۵ درصد از درآمد خود را از خدمات مالی متعارف (مانند بانکداری یا بیمه) کسب می‌کنند، باید حذف شوند.

سوگیری پرتفوی: این امر باعث می‌شود که معیارهای اسلامی به طور ساختاری در بخش خدمات مالی (اغلب نزدیک به صفر) دارای وزن کمتر باشند و در بخش‌های با بدهی کم، مانند فناوری و مراقبت‌های بهداشتی وزن بیشتری داشته باشند. نتیجه این سوگیری، تنوع محدود، حضور کمرنگ در بخش‌های با بازده سود تقسیمی بالا (مانند کالاهای مصرفی اساسی و بانکداری) و تمرکز جغرافیایی در تعداد کمی از بازارهای حلال است.

نیاز به همگرایی و آینده سرمایه‌گذاری اسلامی

برخلاف بازار صکوک (اوراق قرضه اسلامی) که در تلاش برای استانداردسازی است، حرکت کمتری به سمت همگرایی جهانی در اصول سرمایه‌گذاری سهام مطابق با شریعت مشاهده می‌شود. اگرچه سازمان‌هایی مانند سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی مستقر در بحرین (AAOIFI) راهنمایی‌هایی ارائه می‌دهند، اما رویکردهای سرمایه‌گذاری، به ویژه خارج از مناطق خلیج‌فارس و مالزی، به شدت متفاوت است.

این فقدان استاندارد واحد، سرمایه‌گذاران اسلامی را عمدتاً به راهبُردهای اجتناب یا واگذاری، محدود می‌کند. در نتیجه، آن‌ها در گفت‌وگوهایی که سهام‌داران برای افشای بهتر درآمد و اهداف پایداری شرکت‌ها اعمال می‌کنند، تا حد زیادی در حاشیه قرار می‌گیرند. این رویکرد انفعالی (واکنشی) ظرفیت مالی اسلامی را برای تأثیرگذاری بر بازارهایی که در آن فعالیت می‌کند، محدود می‌سازد.

راه‌های پیش‌رو

برای حل این دوراهی، چند مسیر پیشنهادی وجود دارد:

شفافیت شرکتی: شرکت‌ها باید افشای درآمدی خود را بهبود بخشیده و خطوط کسب‌وکار خود را شفاف‌تر سازند.

پایداری روش‌ها: روش‌های غربالگری باید در مناطق جغرافیایی مختلف، پویاتر و سازگارتر شوند.

فناوری مالی (فین‌تک): ابزارهای فین‌تک که قادر به نظارت بر انطباق با شریعت در زمان واقعی هستند، پتانسیل کمک به حل این مسئله را دارند. در صورت عدم ایجاد تغییر، سرمایه‌گذاران مطابق با شریعت ممکن است خود را در شرایطی بیابند که «از نظر اصول منطبق، اما از نظر عمل محدود» هستند و فرصت‌های رشد در اقتصاد جهانی را از دست می‌دهند؛ بنابراین، بحث و گفتگوی بیشتر برای دستیابی به وضوح و همگرایی، حیاتی است.


گزارش از: امیرحسین مستقل، کارشناس اقتصادی

عکس خوانده نمی‌شود