تورم کالاهای بادوام و بیدوام در آبان ۱۴۰۴
به گزارش اقتصادرَوا، در آبان ۱۴۰۴ تورم کالاهای بادوام و کمدوام تصویری دقیق از چرخش الگوی مصرفی و فشارهای قیمتی بر سبد خانوار ارائه میدهد؛ تصویری که در سطح شاخص کل قابل مشاهده نیست اما در تحلیل ساختاری تورم، آثار آن بسیار تعیینکننده است. دادههای مرکز آمار نشان میدهد که کالاهای بادوام در این ماه با تورم ماهانه ۲.۸ درصدی و تورم نقطهبهنقطه ۵۴ درصدی مواجه بودهاند، در حالی که کالاهای کمدوام تورم ماهانه ۳.۲ درصد و تورم نقطهبهنقطه ۴۲.۴ درصد را تجربه کردهاند. کالاهای بیدوام نیز با تورم ماهانه ۴.۵ درصد و نقطهبهنقطه ۶۳.۹ درصد در جایگاهی میان این دو گروه قرار دارند و همچنان یکی از اصلیترین محرکهای فشار قیمتی بر بودجه خانوار محسوب میشوند. این توزیع متفاوت تورم در سه گروه کالایی، نشانهای روشن از تغییرات ساختاری در تقاضای مصرفکننده، حساسیت گروههای مختلف به شوکهای قیمتی، و تفاوت رفتار بازارها در برابر شرایط عمومی اقتصاد است. بررسی دقیق این الگوها میتواند فهم عمیقتری از پویاییهای تورمی آبان ارائه دهد و احتمالات پیشروی سیاستگذاران را روشنتر کند.
رفتار کالاهای بادوام همچون خودرو، لوازم خانگی و تجهیزات دیجیتال معمولاً حساس به انتظارات تورمی، نوسان ارز و چشمانداز درآمدی خانوارهاست. دادههای آبان نشان میدهد که باوجود سهم پایین این گروه از تورم ماهانه، تورم نقطهبهنقطه آن همچنان در سطح بالای ۵۴ درصد قرار دارد. این سطح از تورم، نه محصول افزایشهای لحظهای، بلکه نتیجه روندهای بلندمدتی است که از سال قبل انباشته شدهاند. در ماههای گذشته، ثبات نسبی نرخ ارز و کاهش التهابات بازار داراییها میتوانست زمینهساز آرامش بیشتر در بازار کالاهای بادوام باشد، اما دادهها نشان میدهد که قیمت این کالاها همچنان تمایل به افزایش دارد؛ افزایشی که بیشتر تابعی از هزینههای جایگزینی، قیمت جهانی مواد اولیه، محدودیت ظرفیت تولید داخلی و استمرار شکاف میان عرضه و تقاضای مؤثر است. از سوی دیگر، کاهش قدرت خرید، تقاضای مؤثر را محدود کرده و موجب شده کالاهای بادوام برخلاف اقلام خوراکی یا بیدوام، حتی در شرایط تورمی، جهش ناگهانی نداشته باشند. تورم ماهانه ۲.۸ درصدی در این گروه بازتابی از رکود تقاضا و احتیاط مصرفکنندگان است؛ رفتاری که با پایداری نرخهای بالا در نقطهبهنقطه همزمان شده و این پیام را میدهد که اثر انباشته تورم سالهای گذشته همچنان بر قیمت نهایی کالاهای بادوام سنگینی میکند.
در مقابل، کالاهای کمدوام که بیشتر شامل پوشاک، کفش، مواد شوینده، لوازم شخصی و سایر اقلام پرمصرف با طول عمر کوتاه هستند، تورم ماهانه بالاتری را ثبت کردهاند. تورم ماهانه ۳.۲ درصدی و تورم نقطهبهنقطه ۴۲.۴ درصدی در این گروه نشان میدهد که قیمتگذاری آنها بیش از هر چیز تابع هزینههای جاری تولید و توزیع است. با توجه به ترکیب هزینهای این گروه و وابستگی گسترده آنها به نهادههای وارداتی، انرژی، دستمزد و حملونقل، نوسانات هزینهای به سرعت در قیمت نهایی منعکس میشود. اقلام کمدوام از آنجا که مصرف مستمر دارند و امکان جایگزینی یا تعویق مصرف آنها محدود است، بلافاصله در برابر شوکهای عرضه واکنش نشان میدهند. مقایسه دادههای مهر و آبان نیز نشان میدهد که تورم این گروه روندی افزایشی داشته و همین نکته بیانگر انتقال هزینهها از بخشهای بالادستی به مصرفکننده نهایی است. در بازارهایی مانند پوشاک و کفش نیز فشار قیمتی ناشی از همزمانی افزایش هزینه تولید و تقاضای فصلی، اثرگذار بوده است. این ترکیب شرایط سبب شده کالاهای کمدوام یکی از پیشرانهای اصلی تورم آبان باشند، هرچند در نگاه بلندمدت نرخ نقطهبهنقطه آن نسبت به کالاهای بادوام پایینتر است.
کالاهای بیدوام که عمدتاً شامل خوراکیها و مواد مصرفی روزانه هستند، همچنان پرشتابترین گروه تورمی محسوب میشوند. تورم ماهانه آنها ۴.۵ درصد و تورم نقطهبهنقطه ۶۳.۹ درصد گزارش شده است؛ سطحی که بسیار بالاتر از میانگین شاخص کل قرار دارد و نشان میدهد فشار اصلی تورم همچنان بر گروههای مصرفی روزمره متمرکز است. کالای بیدوام به دلیل چرخه تأمین کوتاه، وابستگی بالا به عوامل فصلی، شرایط اقلیمی، هزینه حملونقل و سیاستهای تجاری، بیش از سایر گروهها در معرض نوسانات سریع قرار دارد. دادههای آبان نشان میدهد بخش مهمی از افزایش قیمت خوراکیها ناشی از رشد قیمت میوه، سبزیجات و برخی دستههای پروتئینی بوده است. این گروهها بهویژه در نیمه دوم سال در برابر اختلالات عرضه و تغییرات نهادههای تولید حساساند و همین ویژگی موجب میشود که تورم ماهانه آنها بهصورت دورهای افزایش یابد. اختلاف چشمگیر میان تورم این گروه با کالاهای بادوام نشاندهنده آن است که فشار تورمی، بیش از هر بخش بر اقلام ضروری معیشتی متمرکز است و همین امر اثر توزیعی تورم را تشدید میکند.
تحلیل ساختار تورمی نشان میدهد که نسبت تورم کالاهای بادوام به کمدوام و بیدوام، نسبت مهمی برای درک “ترکیب تورمی” و ارزیابی شدت تورم است. هرگاه تورم کالاهای بیدوام و کمدوام بالاتر از کالاهای بادوام باشد، معنای آن این است که تورم بیشتر از مسیر هزینههای جاری و کالاهای پرمصرف تغذیه شده و فشار آن مستقیمتر بر معیشت خانوارها وارد میشود. در آبان دقیقاً همین وضعیت حاکم است. فاصله تورم ماهانه بیدوامها با بادوامها بیش از ۱.۷ واحد درصد است و همین فاصله در تورم نقطهبهنقطه به حدود ۱۰ واحد درصد میرسد. این فاصله بزرگ نشان میدهد عامل اصلی افزایش شاخص کل در آبان، نه در بخشهایی چون خودرو یا لوازم خانگی، بلکه عمدتاً در کالاهای مصرفی روزمره و کمدوام نهفته است. از منظر سیاستی این نکته مهم است زیرا تورم ناشی از کالاهای پرمصرف معمولاً در کوتاهمدت به سختی مهار میشود و نیازمند تنظیم بازار، مدیریت زنجیره تأمین و ابزارهای هدفمند حمایتی است.
در سوی دیگر، تورم کالاهای بادوام که معمولاً یکی از شاخصهای سنجش انتظارات تورمی و تصمیمات سرمایهای خانوارها محسوب میشود، هرچند در آبان ماه در سطح بالای ۵۴ درصد نقطهبهنقطه باقی مانده، اما از نظر ماهانه رفتاری ملایمتر داشته است. این تفاوت رفتاری نشان میدهد که خانوارها خرید کالاهای بادوام را به تعویق انداختهاند و بازار این محصولات وارد دورهای از تقاضای نهفته شده است. چنین الگویی اغلب در دورههایی مشاهده میشود که درآمد واقعی خانوارها کاهش مییابد و اولویت مصرف به کالاهای ضروری معطوف میشود. در نتیجه، تورم کالاهای بادوام در کوتاهمدت بیشتر از سمت عرضه کنترل میشود تا از سمت تقاضا. رشد ملایم تورم ماهانه این گروه، برای سیاستگذاران پیامی مهم دارد: تقاضای داخلی در بخش بادوامها هنوز احیا نشده و شاخص رکود-تورم در این بخش همچنان فعال است.
تفاوت رفتار تورمی میان کالاهای بادوام و کمدوام همچنین بازتابی از تفاوت ساختار تولید و فرآیند قیمتگذاری در این دو گروه است. کالاهای بادوام وابستگی بالاتری به قیمت ارز، فناوری و ظرفیت تولید دارند، در حالی که کالاهای کمدوام به شبکههای داخلی تولید، هزینه حملونقل، نوسانات فصلی و ترکیب نهادهها حساساند. مشاهده میشود که تورم کالاهای کمدوام در آبان نسبت به مهر روند افزایشی داشته، اما کالاهای بادوام در یک مسیر باثباتتر حرکت کردهاند. این موضوع نشان میدهد بخش بزرگی از تورم آبان نه از سمت کالاهای سرمایهای یا بادوام، بلکه از ناحیه هزینههای جاری و زنجیره تأمین داخلی شکل گرفته است. با توجه به اینکه تورم گروه بیدوام نیز در سطحی بسیار بالا قرار دارد، میتوان نتیجه گرفت که منبع اصلی فشار قیمتها در پاییز ۱۴۰۴ بیشتر از مسیر مصرف روزمره است تا سرمایهگذاری خانوار.
بررسی ضرایب اهمیت نشان میدهد که سهم کالاهای بادوام از هزینه خانوار بسیار کمتر از سهم کالاهای بیدوام و کمدوام است و همین موضوع سبب میشود که اثرگذاری تورم بادوامها بر شاخص کل محدودتر باشد. کالاهای بیدوام با ضریب اهمیت ۴۰.۱۳ درصد و کالاهای کمدوام با سهم ۵.۴۹ درصد، در مجموع نقش گستردهتری در انتقال تورم به سبد مصرفی خانوار دارند. در مقابل، ضریب اهمیت کالاهای بادوام ۶.۵۶ درصد است و به همین دلیل حتی افزایشهای شدید در نقطهبهنقطه این گروه، بهسرعت در شاخص کل انعکاس نمییابد. این ترکیب اهمیت نشان میدهد که هر تغییر در قیمت کالاهای بیدوام بهطور مستقیمتر بر بودجه ماهانه خانوار اثر میگذارد، در حالی که تغییر قیمت کالاهای بادوام اغلب اثر بلندمدت و سرمایهای دارد.
دادههای آبان از این منظر اهمیت دارد که نشان میدهد روند تورم در گروههای مختلف مصرفی، همگن نیست و هر گروه مسیر متفاوتی را طی میکند. کالاهای بادوام در یک وضعیت رکودی-تورمی با شیب ماهانه نسبتاً ملایم قرار دارند. کالاهای کمدوام تحت فشار هزینه و تقاضای فصلی هستند و کالاهای بیدوام بیشترین شدت تورمی را ثبت کردهاند. این تفاوتها در مجموع نشان میدهد ساختار تورم در آبان ۱۴۰۴ بیشتر از جنس تورم بخشی و پراکنده بوده تا یک شوک فراگیر. در چنین فضایی کنترل تورم نیازمند مجموعهای از سیاستهای متناسب با هر گروه کالایی است.
در نهایت بررسی تورم کالاهای بادوام و کمدوام در آبان نشان میدهد که ساختار تورم کشور همچنان نسبت به شوکهای کوتاهمدت آسیبپذیر است و تفاوتهای قابلتوجهی میان گروههای مصرفی وجود دارد. کالاهای بیدوام با جهشهای دورهای نقش اصلی را در افزایش تورم ماهانه ایفا میکنند، کالاهای کمدوام تحت فشار ترکیبی هزینه و تقاضا هستند و کالاهای بادوام اگرچه تورم نقطهبهنقطه بالایی دارند، اما در کوتاهمدت آرامتر حرکت میکنند. فهم این تفاوتها میتواند مسیر بهتری برای سیاستگذاری در مدیریت تورم ترسیم کند؛ مسیری که بر اساس ویژگیهای هر گروه کالایی تعریف میشود، نه یک نسخه واحد برای تمام بازار.
