
نقش بهرهوری در برون رفت از چالشهای پیشروی صنعت ریلی کشور
به گزارش اقتصادروا، بهرهوری به مفهوم استفاده بهینه از منابع موجود است تا بتوان بیشترین نتیجه و عملکرد را از منابع داشت. به عبارتی با استفاده صحیح و بهینه از منابع بتوانیم درآمد بیشتری را برای راهآهن ایجاد کنیم. مهمترین منابع یک صنعت ریلی، نیروی انسانی، ناوگان ریلی (لکوموتیو، واگنهای باری و مسافری، جرثقیل و غیره) و زیرساختهای ریلی از جمله خطوط ریلی و ابنیهها (ایستگاه، تونل، پل و غیره) میباشند.
راهآهن وظیفه دارد با ترکیب مناسب از ناوگان (لکوموتیو و واگنها)، قطار را تشکیل دهد و این قطار را با کمک سایر منابع نیروی انسانی و زیرساختها، به طور ایمن از مبدا به مقصد حرکت دهد. حرکت قطارها رابطه مستقیم با درآمد راهآهن دارد. تشکیل و حرکت قطارهای بیشتر منجر به درآمد بیشتر شده و این درآمد بالاتر، با پوشش هزینهها، میتواند چرخه بهبود و ارتقای صنعت ریلی را برقرار سازد.
نکته کلیدی مبحث حاضر این است که توجه به بهرهوری این منابع جهت برون رفت از چالشهایی که صنعت ریلی با آن مواجه است، مهمترین و اولویتدارترین راهکار در شرایط فعلی کشورمان خواهد بود. به منظور تشریح دلایل این ادعا، ابتدا چالشهای پیشروی صنعت ریلی کشورمان را مطرح میکنیم. تحلیل دقیق این چالشها و توجه به کنش متقابل آنها با یکدیگر، مسیر را برای اثبات ادعای این مستند هموار میکند.
مهمترین چالشهای صنعت ریلی به شرح ذیل است:
- فرسودگی زیرساختهای ریلی: بسیاری از زیرساخت های راهآهن کشور دچار فرسایش شدهاند و نیازمند بازسازی و بهسازی هستند. بررسیهای نشان میدهد که برای بیش از ۶ سال، عملیات ویژهای در این زمینه صورت نگرفته است. این موضوع ناشی از دلایل مختلفی است، ولی با اینحال نشان از افزایش سرعت فرسودگی زیرساختهای ریلی کشورمان و در نتیجه کاهش سطح ایمنی سیر و حرکت قطارها دارد.
- فرسودگی ناوگان ریلی: متوسط عمر ناوگان ریلی کشورمان بیش از 30 سال است و بعضا در مورد ناوگانی با بیش از 60 سال سن گزارش میشود. این امر نشان از فرسودگی بالای ناوگان ریلی دارد و اهمیت نوسازی آن را به خوبی نمایان میسازد. از طرفیِ، به دلایل مختلف، حدود ۴۰ درصد از لکوموتیوهای موجود، بلااستفاده شدهاند و این موضوع بیانگر کاهش حرکت قطارها و در نتیجه کاهش درآمدهای راهآهن است.
- سرمایه گذاری و تامین مالی: توسعه بخشهای مختلف صنعت ریلی نیازمند سرمایهگذاری کلان است. به عنوان مثال، تنها به منظور احداث یک کیلومتر خطوط ریلی بین شهری (با توجه به کیفیت و شرایط منطقه)، نیازمند حدود ۶۲۰ هزار دلار تا ۳ میلیون دلار سرمایهگذاری خواهد بود، که رقم بسیار بالایی است. از طرفی صنعت ریلی یک صنعت بلند مدت بوده و بازگشت سرمایه آن در کوتاه مدت بسیار ناچیز است. بنابراین سرمایهگذاری و ترغیب سرمایهها در این صنعت، بحث برانگیز شده است.
- تحریمهای ظالمانه بینالمللی: امروزه همه مردم تاثیر تحریمهای بینالمللی را در زندگی خود به خوبی درک میکنند. تحریمها علاوه بر افزایش چشمگیر هزینهها، مانع از ورود فناوریهای مدرن، شرکتهای بینالمللی و سرمایهگذاران به صنعت ریلی کشور شده است. این امر راهآهن کشورمان را با چالش جدی در ارتقای زیرساختها و ناوگان مواجه ساخته است.
چالشهایی که در بالا اشاره شد، دارای اثر و کنش متقابل بر یکدیگر هستند و نمیتوان اثرات منفی یک چالش را به تنهایی بررسی کرد. به عنوان مثال، تحریمهای ظالمانه عاملی برای کاهش سرمایهگذاری و مانعی در ورود قطعات و فناوری به کشور است، و این امر راهآهن را در تعمیرات و نوسازی ناوگان و زیرساخت، و افزایش ایمنی بسیار محدود میکند. در نهایت، حرکت قطارها کاهش مییابد و این امر علاوه بر کاهش میزان جابهجایی بار و مسافر و کاهش درآمد، منجر به کاهش استفاده از ریل برای مسافران و بار میشود. درآمد پایین در قبال هزینههای بسیار بالا، سیستم را فرسوده خواهد کرد.
در شرایطی که هزینهها بسیار افزایش یافته و از طرفی بودجههای اختصاص یافته به راهآهن و درآمدهای این شرکت ملی بسیار محدود شده است، چاره و راهکار چیست؟ راهکار آن است که از منابع موجود به نحوه بهینه و مناسب استفاده شود، و این همان موضوع است که در حوزه بهرهوری مطرح میگردد. راهآهن ایران برای حفظ و پایداری خود در شرایط فعلی، راهی جز افزایش بهرهوری ندارد. بهرهوری تنها به مفهوم کاهش هزینهها نیست، بلکه به مفهوم استفاده موثر و بهینه از هزینهها است.
راهآهنهای دنیا به منظور پایش میزان بهرهوری، شاخصهایی متعددی در حوزههای مختلف این صنعت معرفی کردهاند. شاخصهای بهرهوری را میتوان در دستههای ذیل تقسیمبندی نمود:
- قطار (سرعت متوسط، سرعت بازرگانی، درآمد و هزینه به ازای هر قطار، تن-کیلومتر خالص و ناخالص و غیره)؛
- لکوموتیو (لکوموتیو-کیلومتر، تناژ خالص-لکوموتیو، تعداد واگن متصل و غیره)؛
- واگن (میانگین بار حمل شده، واگن-کیلومتر، چرخه واگن، تعداد دفعات بارگیری و غیره)؛
- زیرساخت (ظرفیت، درآمد و هزینه به ازای هر کیلومتر، تراکم و طول خطوط به جمعیت، مسیرهای یک خطه و دو خطه و غیره)؛
- منابع انسانی (درآمد به ازای هر نیروی انسانی، نسبت نیروی انسانی به تجهیزات/قطارها/واگنها، سرمایهگذاری به ازای نیروی انسانی، آموزشها و غیره)؛
- پایداری (انتشار گازهای آلاینده به تعداد قطارها، متوسط مصرف سوخت، ایمنی و تعداد حوادث و غیره)
باید توجه داشت که ارزیابی بهرهوری کل سیستم ریلی نیازمند توجه به میزان بهرهوری در بخشهای مختلف است. به عبارت دیگرِ، تحلیل صحیح ارزیابی یک بخش نیازمند بررسی بهرهوری در سایر بخشها است. زیرا که در یک صنعت ریلی تمام بخشها با یکدیگر در تعامل هستند و هر کدام بر دیگر اثرگذار خواهند بود. هم اکنون در راهآهن ایران تنها برخی از شاخصهای بهرهوری مورد توجه قرار گرفته و ارزیابی از وضعیت کل نیز براساس آن شاخصهای محدود صورت میگیرد. به عنوان مثال استفاده از شاخص تن-کیلومتر (میزان باری که در طول شبکه خطوط جابهجا شده است) بسیار پررنگ است. زیرا به خوبی بیانگر میزان درآمد راهآهن میباشد. به عبارتی، دیدگاه این است که بهبود شاخص تن-کیلومتر یعنی استفاده بیشتر از ناوگان، بهبود نیروی انسانی و شرایط خط و غیره. در صورتیکه تنها توجه به این شاخص، در کوتاه مدت میتواند مفید باشد، اما به دلیل عدم توجه به سایر شاخصها و عدم بهبود سایر بخشها، در بلند مدت، راهآهن را با چالش ورشکستگی مواجه خواهد کرد. زیرا تلاش بر نهایت استفاده از منابع بوده است، بدون آنکه توجهی به وضعیت سایر بخشها داشته باشیم. نگاه جامع و همزمان به شاخص بهرهوری در حوزههای مختلف، علاوه بر ارائه ارزیابی صحیح و منطقی از شرایط منابع مختلف، زمینه را برای رشد و ارتقای همزمان بخشهای مختلف صنعت ریلی را فراهم میآورد، و در نهایت، بهرهوری راه نجاتی خواهد شد برای برون رفت از چالشهای پیشرو صنعت ریلی کشور.
یادداشت از: احمدرضا جعفریان مقدم، عضو هیئت علمی گروه مهندسی راهآهن و برنامهریزی حملونقل دانشگاه اصفهان