
پرورش دام در آستانه فرسایش / نگاهی به نقش مراتع در امنیت غذایی
به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، مراتع ایران قرنهاست که نه تنها غذای دامها، بلکه پایه معیشت هزاران خانوار روستایی و عشایری را تشکیل میدهند. در این سیستم سنتی گوسفند، بز و شتر با چرای علوفه طبیعی، حدود 46 درصد از گوشت قرمز کشور را تولید میکنند؛ روشی که هم از واردات دام میکاهد و هم نسبت به دامداری صنعتی، آسیب کمتری به محیط زیست وارد میسازد. اما امروزه، این نظام کهن در آستانه بحرانی جدی قرار گرفته است. کارشناسان هشدار میدهند که تداوم فشار بر مراتع، پایههای یکی از مهمترین سیستمهای تامین پروتئین کشور را با تهدید مواجه کردهاست.
مراتع؛ پشتوانه دامداری سنتی ایران
مراتع که حدود 70 درصد هزینههای پرورش دام را پوشش میدهند، همیشه منبعی کم هزینه و پایدار برای تغذیه دام بودهاند. این شیوه سنتی نهتنها 46 درصد گوشت قرمز کشور را تولید میکند بلکه سهم 4.11 درصدی در تولید شیر دارد. اما نبود برنامهریزی سازگار با اقلیم و ضعف مدیریت این نظام تولیدی را با مخاطرت جدی مواجه کرده است.
پرورش دام در سیستم مرتعی نهتنها منبع درآمد پایدار برای روستاییان است، بلکه با ایجاد اشتغال برای حدود 5 میلیون نفر نقش حیاتی در اقتصاد محلی ایفا میکند. بر اساس مطالعات، این روش با حداقل سرمایهگذاری و هزینههای پایین به ویژه برای خانوارهای کمدرآمد روستایی جذابیت دارد.
از منظر زیست محیطی، پرورش دام در مراتع نسبت به سیستمهای صنعتی مزیت دارد. دامها به دلیل تغذیه از علوفه طبیعی و پراکندگی فضولات سهم کمتری در تولید گازهای گلخانهای دارند.
برخلاف تصور رایج، چرای دام در صورت مدیریت درست، به حفظ تنوع زیستی کمک میکند. حرکت دامها در مراتع، مانع تخریب یکنواخت و غلبه چند گونه محدود بر سایر گیاهان میشود. همچنین در برخی از فصول، حضور دام از انباشت گیاهان خشک و آتشسوزی جلوگیری میکند.
بر اساس آمار دفتر امور مراتع سازمان منابع طبیعی، میانگین تولید علوفه مجاز قابل برداشت از مراتع در بلند مدت 10 میلیون تن است. همانطور که در شکل زیر دیده میشود، این مقدار روند ثابتی ندارد و عمدتا تحت تأثیر نوسانات بارندگی در سالهای مختلف قرار دارد.
پشت پرده نابودی مراتع ایران؛ بحرانهایی که سیاستگذاران نمیبینند
کاهش بارندگی، بهویژه درسالهای اخیر، منجر به افت شدید تولید گیاهی، کاهش وزن دام، افزایش بیماری و فشار اقتصادی بر دامداران شدهاست. بر همین اساس بسیاری از دامداران در این شرایط، به ناچار دامداری را رها کردهاند.
از طرفی با وجود قوانین موجود در زمینه چرای دام و صدور پروانههای چرا، در بسیاری از مناطق، نظارتی بر ورود و خروج دام به مراتع اعمال نمیشود. طی چند دهه گذشته، ضعف در مدیریت و نظارت، روند تخریب مراتع را شتاب دادهاست. از آنجا که شمار دامداران بهرهبردار از مراتع بسیار بالا است، اعمال مدیریت دقیق در این سامانهها دشوار است. بر اساس گزارش دفتر امور مراتع سازمان منابع طبیعی وآبخیز داری، جمعیت دام موجود در مراتع کشور حدود 2.1 برابر بیشتر از ظرفیت مجاز برآورد میشود.
تغییر کاربری مراتع؛ تهدیدی پنهان برای طبیعت ایران
مراتع کشور در سالهای اخیر زیر فشار توسعههای بیضابطه، از جمله گسترش شهرها، کشاورزی و فعالیتهای معدنی، به شدت آسیب دیدهاند. در سه دهه اخیر، بخشی از این اراضی ارزشمند تغییر کاربری داده و ظرفیت تولید علوفه و پایداری منابع آب و خاک را تضعیف کردهاست. تداوم این این روند، آن هم بدون ارزیابی زیستمحیطی، تهدیدی جدی برای آینده مراتع واکوسیستم کشور به شمار میرود.
در بسیاری از مناطق، مرتع میان تعداد زیادی از دامداران مشترک است، بدون آن که نظارت یا هماهنگی مؤثری بر شیوه بهرهبرداری وجود داشته باشد. در چنین شرایطی، هر فرد به دنبال بیشینه سازی نفع خود، میزان استفاده از مرتع را افزایش میدهد، بدون اینکه پیامدهای بلند مدت آن را در نظر بگیرد. تکرار این رفتار در سطح گسترده، به تخریب طبیعت، فرسایش خاک و نابودی پوشش گیاهی میانجامد.
دامداری سنتی با تمام ارزش و دانش نهفته در آن، امروزه به حرفهای کم رونق تبدیل شدهاست. جوانان دیگر رغبتی به آن نشان نمیدهند و دامداران نیز با کمبود نیروی کار دستبهگریباناند. این در حالی است که دامداران قدیمی با سالها تجربه بهترین شناخت را از ظرفیتهای مراتع و نیازهای دام دارند. تجربه کشورها در استفاده از مدلهای وارداتی نشان میدهد که این مدلها نهتنها مفید نبوده، بلکه به محیطزیست نیز آسیب زده است. در مقابل، شیوههای بومی در طول نسلها تکامل یافته، سازگاری بیشتری با شرایط اقلیمی کشور دارد.
برای پایداری دامداری سنتی و حفظ منابع طبیعی، لازم است حمایتهای دولتی به شکلی عادلانه میان دامداران فعال در مراتع توزیع شود. این حمایتها میتواند شامل تأمین نهادههای دامی در زمانهای بحرانی مانند خشکسالی و تأخیر کوچ، پرداخت مشوقهای زیستمحیطی و اختصاص بخشی از یارانههای دامی متناسب با سهم این دامدارن در تولید گوشت و شیر باشد. این حمایتها باید به بهبود درآمد دامدار، افزایش بهرهوری و حفظ مرتع منجر شود.
از طرفی ضوابط فعلی اعطای پروانهی چرا، نیازمند بازنگری است. به جای تمرکز صرف بر تعداد دام، باید شاخصهای زیستمحیطی و معیشتی هم لحاظ شود. همچنین اجرای سیستمهای چرای کارامد مانند چرای چرخشی، به افزایش بهرهوری، حفظ پوشش گیاهی و پایداری مراتع کمک میکند.
برای موفقیت طرحهای مرتعداری، مشارکت واقعی و مؤثر بهرهبرداران باید محور اصلی باشد. لازم است بهرهبردارن در همه مراحل نقش فعال داشته باشند و خود را در مدیریت منابع، ذینفع بدانند. همچنین، توجه به دانش بومی و نقش زنان در تصمیمسازی و اجرای طرحها، کلید موفقیت این رویکرد است. با توجه به گستردگی عرصه مرتعی کشور و کمبود شدید نیروی انسانی لازم است وزارت جهاد کشاورزی برنامهریزی لازم را برای جذب و تأمین منابع انسانی فراهم کند.
همچنین برای کمک به وضعیت اقتصادی دامداران، لازم است محصولات دامی تولید شده در مراتع، با همکاری نهادهای دولتی و تخصصی، بستهبندی و با نام مشخص وارد بازار شوند تا مردم از دامداران دارای مجوز رسمی، خرید کنند.
در نهایت، نجات مراتع ایران نیازمند تغییر رویکرد از کاهش تعداد دام به سمت مدیریت پایدار منابع است. اجرای سیستمهای چرای چرخشی همراه با بهرهگیری از فناوریهای نوین پایش، میتواند همزمان هم به احیای مراتع و هم به معیشت دامداران کمک کند. حمایتهای هدفمند از دامداران از طریق مشوقهای مالی و بیمهای ضروری است و تلفیق دانش بومی عشایر با یافتههای علمی روز میتواند الگویی کارامد برای مدیریت مراتع ارئه دهد.
گزارش از: مهسا ماندگار، خبرنگار اقتصادی