
بورس روی خط تکرار ۹۱ / آیا جرقه صعود بزرگ زده شد؟
به گزارش خبرنگار اقتصادروا؛ در ماههای اخیر، بورس تهران روزهایی پرتنش را تجربه کرده است؛ دورهای که تقریباً هر دو هفته یک رویداد سیاسی یا اقتصادی، مسیر معاملات را تغییر داده است. از شروع دولت پزشکیان و شکلگیری موجهای کوتاه خوشبینی، تا فروکشکردن امیدها زیر سایه ترورها، تنشهای منطقهای و تصمیمات ناگهانی اقتصادی، سرمایهگذاران بارها بین امید و یأس جابهجا شدهاند. در این میان، آخرین موج مثبت بازار امروز با انتشار خبری از پیشرفت مذاکرات برای خروج ایران از لیست سیاه FATF رقم خورد؛ خبری که بلافاصله فشار فروش را در بسیاری از نمادها کاهش داد و فضای معاملاتی را از قرمز به سبز تغییر داد.
بر اساس دادههای معاملات، بیش از ۶۰ درصد نمادها امروز در محدوده مثبت معامله شدند و صفهای خرید در بخشهای مختلف شکل گرفت. جریان نقدینگی نیز نشان داد که صندوقهای درآمد ثابت، که معمولاً در دورههای ریسکگریزی مقصد اصلی سرمایهها هستند، امروز با خروج ۶۳۴ میلیارد تومان روبهرو شدند. این در حالی است که صندوقهای سهامی ۸۷.۸ میلیارد تومان و صندوقهای اهرمی ۱۴.۳ میلیارد تومان جذب نقدینگی داشتند، موضوعی که بیانگر تمایل سرمایهگذاران به بازگشت به داراییهای پرریسکتر است.
این تغییرات رفتاری شباهت زیادی به دورههای تاریخی دارد که در آن، بازار پس از یک دوره فرسایشی و افت شدید، با یک جرقه سیاسی یا اقتصادی به مسیر بهبود بازگشته است. نمونه بارز آن سال ۱۳۹۱ بود؛ زمانی که در اوج تحریمها و رکود، نسبت قیمت به درآمد بسیاری از سهمها به زیر ۴ واحد رسیده بود و هیچ نشانهای از گشایش سیاسی دیده نمیشد. با این حال، تغییراتی در سیاست ارزی دولت وقت و معرفی نرخ مبادلهای جدید، جرقه یک رالی ۵۰ درصدی در شاخص کل را زد، آن هم پیش از هرگونه بهبود جدی در روابط بینالمللی.
اکنون نیز نشانههایی از تغییر تدریجی سیاستهای اقتصادی به چشم میخورد. بانک مرکزی با صدور بخشنامه اخیر خود، اجازه داده برخی صادرکنندگان ارز حاصل از صادرات را به نرخهای رقابتیتر در بازار عرضه کنند، نه صرفاً با نرخ ثابت پیشین. چنین رویکردی، اگر گسترش یابد، میتواند زمینهساز کشف نرخ ارز بر مبنای عرضه و تقاضا شود؛ تغییری که بهطور تاریخی معمولاً سیگنالی مثبت برای بازار سهام بوده است.
با این حال، همانطور که وارن بافت تأکید میکند، مهم نیست که سهام امروز چقدر ارزان به نظر میرسد؛ آنچه اهمیت دارد، این است که آیا امکان ارزانتر شدن آن وجود دارد یا نه. در شرایط فعلی، نسبتهای ارزندگی بازار مانند ارزش دلاری و نسبت ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی در کفهای تاریخی قرار گرفتهاند و این میتواند نشانهای از نزدیکشدن به محدوده کف قیمتی باشد، به شرط آنکه شوک جدیدی از جنس سیاسی یا نظامی بازار را غافلگیر نکند.
بازار این روزها، نشان داد که اخبار مثبت، بهویژه در حوزه سیاست خارجی و روابط بانکی، میتوانند به سرعت بر انتظارات و جریان نقدینگی اثر بگذارند. اما پایداری این روند، منوط به عملیشدن توافقات و اثر ملموس آنها بر اقتصاد است. اگر این شرایط محقق شود، شاید بتوان گفت که بورس بار دیگر در آستانه تکرار همان چرخه همیشگی قرار گرفته است: صعود از دل ناامیدی و در اوج ریسکهای سیستماتیک.
گزارش از: بهنام مهری حسینی، کارشناس بازار های مالی