دوشنبه، 10 شهریور 1404

برندگان خاموش بازار / چرا ۲۰ نماد کوچک پس از جنگ پرچمدار بازدهی شدند؟
8 شهریور 1404, 15:08
کد خبر: 976

برندگان خاموش بازار / چرا ۲۰ نماد کوچک پس از جنگ پرچمدار بازدهی شدند؟

بعد از جنگ، نه شاخص‌سازها بلکه ۲۰ نماد کوچک بورس پرچمدار بازدهی شدند؛ جایی که اهرم نقدینگی، روایت‌های ساده و عرضه محدود، سکوی جهش سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر شد.

به گزارش خبرنگار اقتصادروا؛ پس از پایان جنگ اخیر و فروکش کردن فضای پرتنش، بازار سهام ایران شاهد جابه‌جایی‌های قابل توجهی در الگوی بازدهی بود. داده‌ها نشان می‌دهد که گروهی از نمادهای کوچک‌تر و متوسط بازار توانستند در فاصله کوتاهی بازدهی‌های چشمگیر، بین ۸ تا ۴۰ درصد، به ثبت برسانند. این پدیده، برخلاف رکود فرسایشی بدنه اصلی بازار، نشان از آن دارد که پول‌های سرگردان و نوسان‌گیر، مسیر تازه‌ای را برای حرکت انتخاب کرده‌اند. پرسش اصلی این است: چرا دقیقاً این ۲۰ نماد توانستند بیشترین بازدهی را نصیب سرمایه‌گذاران کنند؟

اولین عامل به اندازه و عمق بازار این نمادها بازمی‌گردد. اغلب آنها شرکت‌های کوچک و میان‌قد هستند که حجم معاملات روزانه پایینی دارند. در چنین نمادهایی ورود حتی سرمایه‌های خرد یا نیمه‌حرفه‌ای می‌تواند اثر قیمتی بزرگ‌تری بگذارد. از این منظر، پول‌هایی که پس از جنگ به دنبال شکار بازدهی سریع بودند، ترجیح دادند به‌جای ورود به نمادهای شاخص‌ساز و سنگین، سراغ سهم‌های سبک‌تر بروند؛ جایی که «اهرم نقدینگی» به‌سرعت بازدهی ایجاد می‌کند.

عامل دوم به روایت‌های روشن و قابل‌پیگیری این نمادها برمی‌گردد. بعضی از این شرکت‌ها در صنایع دارویی، غذایی، شیمیایی یا حتی سرمایه‌گذاری‌های استانی فعالیت دارند؛ صنایعی که بازار راحت‌تر می‌تواند میان اخبار کوتاه‌مدت (مانند تغییر نرخ فروش، انعقاد قرارداد جدید یا افزایش سرمایه) و سودآوری پیش‌رو رابطه برقرار کند. به همین دلیل، سرمایه‌گذاران ترجیح دادند ریسک را در جایی بپذیرند که داستان ساده‌تری برای توجیه رشد وجود دارد.

عامل سوم را باید در ساختار مالکیت و عرضه محدود این نمادها جست‌وجو کرد. بسیاری از این سهم‌ها سهامداران عمده‌ای دارند که عرضه‌های سنگین در مقاطع مثبت نمی‌کنند. همین محدودیت عرضه باعث شد که با کوچک‌ترین افزایش تقاضا، صف خرید شکل بگیرد و روند قیمتی با شتاب بیشتری ادامه یابد.

از منظر روان‌شناسی بازار نیز نمی‌توان نقش بازگشت احساس و امید پس از جنگ را نادیده گرفت. سرمایه‌گذاران، پس از تجربه سقوط شاخص و بی‌اعتمادی گسترده، نیازمند جرقه‌ای برای ورود دوباره بودند. نمادهای کوچک‌تر، به دلیل رشد سریع‌تر، توانستند این احساس بازگشت را تقویت کنند و سرمایه‌گذاران بیشتری را به خود جذب نمایند.

در کنار این عوامل ساختاری و روانی، برخی تصمیمات سیاستی و حمایتی نیز بستر حرکت را فراهم کردند. بازگشت ضریب اعتباری صندوق‌های اهرمی، افزایش یک درصدی دامنه نوسان صندوق های اهرمی و تزریق منابع از سوی صندوق تثبیت بازار، همه در جهت ایجاد کف حمایتی عمل کردند. این محرک‌ها اگرچه کل بازار را به حرکت درنیاوردند، اما توانستند موتور بازدهی در نمادهای کوچک را روشن کنند.

با وجود این، بازدهی‌ها الزاماً به معنای آغاز یک روند پایدار در کل بازار نیست. بسیاری از این رشدها «موضعی» و «خبرمحور» بوده‌اند و در صورت نبود پشتوانه بنیادی و گزارش‌های مالی قوی، ممکن است در دوره‌های بعدی فروکش کنند. تجربه‌های پیشین نشان داده است که روندهای بازگشتی پایدار در بورس تهران زمانی شکل می‌گیرند که علاوه بر بهبود احساسات، سیاست‌های کلان ارزی و پولی نیز به سمت ثبات حرکت کنند.

به‌طور خلاصه، بازدهی مثبت ۲۰ نماد منتخب پس از جنگ حاصل ترکیبی از عوامل کوچک‌بودن، روایت‌محوری، محدودیت عرضه و حمایت‌های سیاستی بوده است. این شرایط فضایی را ایجاد کرد که در آن، سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر با ورود به سهم‌های کوچک توانستند بازدهی‌های سریع و چشمگیری کسب کنند. اما پایداری این روند به شدت وابسته به کیفیت گزارش‌های آتی، ثبات محیط کلان اقتصادی و نحوه مدیریت سیاست‌های ارزی و پولی خواهد بود.


گزارش از: بهنام مهری حسینی، کارشناس بازار های مالی

عکس خوانده نمی‌شود