سه شنبه، 1 مهر 1404

سکه امامی چگونه به قله 104 میلیونی رسید؟
دیروز, 14:11
کد خبر: 1088

سکه امامی چگونه به قله 104 میلیونی رسید؟

سکه امامی با عبور از مرز ۱۰۴ میلیون تومان، رکوردی تازه ثبت کرد؛ جهشی که بیش از عوامل بنیادی، ریشه در روان‌شناسی بازار، انتظارات تورمی و بی‌اعتمادی به سیاست‌های اقتصادی دارد.

به گزارش خبرنگار اقتصادروا؛ در روزهای اخیر بازار سکه امامی بار دیگر به صدر اخبار اقتصادی کشور بازگشته و توانسته رکوردی تازه در تاریخ معاملات خود ثبت کند. این سکه در معاملات روز گذشته برای لحظاتی وارد کانال ۱۰۴ میلیون تومان شد و با عبور از سقف پیشین ۱۰۳ میلیون تومانی هشتم فروردین، قله‌ای تازه برای خود ساخت.

نکته جالب اینجاست که در ابتدای سال جاری نیز سکه امامی با عبور دلار از مرز ۱۰۰ هزار تومان در سطوح بالای ۱۰۰ میلیون معامله می‌شد، اما در ادامه و تحت تأثیر خوش‌بینی به مذاکرات سیاسی و احتمال گشایش‌ها، بیش از ۳۰ درصد ریزش کرد و در اواخر اردیبهشت در کانال ۷۰ میلیون تومان قرار گرفت. حالا اما ورق برگشته است؛ از آن کف تاریخی تا امروز، سکه حدود ۵۰ درصد رشد کرده و دوباره توانسته از مرزهای روانی عبور کند. این بازگشت سریع بسیاری از فعالان بازار را شگفت‌زده کرده و سوال‌های مهمی درباره دلایل این جهش و آینده بازار سکه ایجاد کرده است.

مهم‌ترین عامل صعود اخیر، رشد نرخ دلار آزاد بوده است. عبور دلار از مرز ۱۰۰ هزار تومان نه تنها ارزش ریالی سکه را افزایش داده، بلکه انتظارات تورمی را هم به اوج رسانده است. وقتی نرخ ارز این‌چنین جهش می‌کند، همه بازارهای دارایی به دنبال آن حرکت می‌کنند؛ زیرا ارزش‌گذاری آن‌ها مستقیماً با دلار گره خورده است. سکه امامی به‌طور خاص، چون ارزش ذاتی‌اش از ترکیب نرخ اونس جهانی و نرخ دلار داخلی محاسبه می‌شود، به سرعت واکنش نشان می‌دهد.

اما دلار تنها بازیگر این میدان نیست. همزمان، اونس جهانی طلا هم در ماه‌های اخیر روندی صعودی داشته است. نگرانی‌ها از تورم جهانی، سیاست‌های پولی انبساطی در برخی اقتصادها، کاهش انتظارات از سرعت افزایش نرخ بهره در آمریکا و همچنین تنش‌های ژئوپولیتیکی، قیمت جهانی طلا را بالا برده‌اند. این یعنی هم از بیرون و هم از داخل، فشار صعودی بر بازار سکه وارد شده است. اما اگر بخواهیم عمیق‌تر نگاه کنیم، رشد اخیر سکه صرفاً نتیجه متغیرهای اقتصادی نیست. روان‌شناسی بازار و اقتصاد رفتاری در این روند نقش کلیدی دارد.

در ادبیات اقتصاد رفتاری مفهومی به نام «لنگر ذهنی» وجود دارد. وقتی سقف تاریخی ۱۰۳ میلیون شکسته می‌شود، ذهن معامله‌گران آن را به‌عنوان نقطه‌ای مرجع در نظر می‌گیرد و انتظار رشد بیشتر شکل می‌گیرد. همین باعث می‌شود بسیاری از سرمایه‌گذاران، حتی آن‌هایی که قصد خرید نداشتند، به دلیل ترس از دست دادن فرصت (FOMO) وارد بازار شوند. در طرف مقابل، کسانی که سکه را در کف ۷۰ میلیون خریده بودند، حالا با وجود سود چشمگیر، انگیزه‌ای برای فروش ندارند چون فکر می‌کنند رشد ادامه دارد. ترکیب این رفتارها عرضه را کاهش داده و تقاضا را تقویت کرده و چرخه‌ای خودتقویت‌گر برای رشد قیمت ایجاد کرده است.

از منظر مالی نیز سکه امامی جایگاه ویژه‌ای در سبد دارایی‌های ایرانیان دارد. در شرایطی که بازار بورس به دلیل ابهامات سیاسی و اقتصادی جذابیتش را از دست داده و مسکن به سرمایه اولیه بالا نیاز دارد، سکه گزینه‌ای جذاب‌تر محسوب می‌شود. سکه هم نقدشوندگی بالایی دارد و هم به‌عنوان دارایی امن شناخته می‌شود. این ویژگی‌ها باعث شده نقدینگی سرگردان به سمت بازار سکه حرکت کند. حتی در سطح خانوار، سکه امامی به دلیل سنت‌های اجتماعی مثل مهریه و پس‌انداز خانوادگی، اهمیت نمادین دارد. بنابراین افزایش قیمت آن فشار روانی زیادی به طبقه متوسط وارد می‌کند، چون دسترسی به آن روزبه‌روز دشوارتر می‌شود. البته باید به حباب قیمتی هم توجه داشت. ارزش ذاتی سکه با توجه به نرخ اونس جهانی و دلار محاسبه می‌شود و معمولاً فاصله‌ای با قیمت بازار دارد.

در شرایط فعلی، قیمت بازار سکه بالاتر از ارزش بنیادی آن قرار دارد که نشان‌دهنده وجود حباب است. این حباب در زمان‌هایی که انتظارات تورمی شدید است، می‌تواند پایدار بماند یا حتی بزرگ‌تر شود. اما نکته خطرناک اینجاست که اگر به هر دلیلی نرخ دلار یا قیمت طلای جهانی کاهش یابد، این حباب به‌سرعت تخلیه می‌شود و دارندگان سکه متحمل زیان می‌شوند.

بنابراین رشد فعلی هرچند واقعی به نظر می‌رسد، اما بخشی از آن بیشتر محصول روان بازار است تا عوامل بنیادی. در سطح سیاسی و ژئوپولیتیکی نیز بازار سکه به‌شدت حساس است. تجربه اردیبهشت نشان داد که هر زمان چشم‌انداز مذاکرات و توافقات سیاسی مثبت شود، بازار سکه به سرعت واکنش منفی نشان می‌دهد و افت می‌کند. افت به کانال ۷۰ میلیون دقیقاً زمانی اتفاق افتاد که خوش‌بینی به توافق‌ها اوج گرفته بود. حالا که ابهام و بی‌اعتمادی دوباره غالب شده، بازار هم با سناریوی بدبینانه تنظیم شده است. در سطح جهانی هم تنش‌های بین‌المللی و نگرانی از درگیری‌های منطقه‌ای به رشد طلا دامن زده و اثر خود را بر سکه داخلی گذاشته است.

از منظر تکنیکال، سطح ۹۲ میلیون تومان به‌عنوان حمایت مهم بازار شناخته می‌شود و رکورد ۱۰۴ میلیون فعلاً نقش مقاومت را دارد. اگر بازار بتواند این مقاومت را تثبیت کند، احتمال صعود به سطوح بالاتر وجود دارد. اما اگر نتواند، اصلاح قیمت اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. همین موضوع ریسک سرمایه‌گذاری در این بازار را بالا می‌برد، به‌ویژه برای کسانی که تازه وارد بازار می‌شوند و تحت تأثیر هیجان خرید می‌کنند.

این روند پیامدهای مهمی برای سیاست‌گذار هم دارد. رشد سریع قیمت سکه و دلار، انتظارات تورمی مردم را تقویت می‌کند و به‌طور غیرمستقیم بر سایر بازارها هم اثر می‌گذارد. حتی کالاها و خدماتی که ارتباط مستقیمی با دلار یا طلا ندارند، تحت تأثیر این انتظارات گران می‌شوند. بنابراین سکه عملاً به شاخصی برای سنجش اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی تبدیل شده است. برای دولت و بانک مرکزی، رسیدن سکه به قله جدید یعنی سیاست‌های ارزی و پولی کنونی کارایی لازم را نداشته‌اند.

با نگاهی به آینده می‌توان سه سناریو محتمل در نظر گرفت. در سناریوی خوش‌بینانه، اگر دولت موفق به کنترل نرخ ارز شود و طلای جهانی هم افت کند، سکه وارد فاز اصلاح خواهد شد و ممکن است به محدوده ۸۰ تا ۹۰ میلیون بازگردد.
در سناریوی میانه، اگر دلار در محدوده فعلی بماند و طلای جهانی نوسانات محدودی داشته باشد، سکه در کانال ۹۵ تا ۱۰۵ میلیون نوسان می‌کند و بازار در انتظار رویدادهای سیاسی خواهد ماند.
اما در سناریوی بدبینانه، اگر دلار رشد بیشتری کند و طلای جهانی هم صعودی باقی بماند، ثبت رکوردهای جدید بالای ۱۱۰ میلیون تومان نیز دور از ذهن نخواهد بود. در نهایت می‌توان گفت رکورد جدید سکه امامی حاصل برآیند عوامل متعددی است: رشد دلار آزاد، صعود طلای جهانی، افزایش تقاضای سرمایه‌ای و روانی، محدودیت عرضه و شرایط سیاسی.

این رکورد نه تنها یک اتفاق در بازار طلا، بلکه نمادی از وضعیت کلی اقتصاد ایران است؛ اقتصادی که تورم مزمن، بی‌ثباتی ارزی و بی‌اعتمادی به پول ملی در آن ریشه‌دار شده است. سکه امامی در چنین فضایی به پناهگاهی برای سرمایه‌ها تبدیل شده، اما پناهگاهی پرریسک که آینده آن به شدت به تحولات داخلی و جهانی وابسته است. سرمایه‌گذاران اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت سود قابل توجهی ببرند، اما نباید فراموش کنند که همین بازار می‌تواند در صورت تغییر شرایط به سرعت زیان‌بار شود. برای سیاست‌گذاران هم این رکورد هشداری جدی است: اعتماد عمومی به ریال روزبه‌روز کمرنگ‌تر می‌شود و تا زمانی که اصلاحات اساسی در سیاست‌های اقتصادی صورت نگیرد، این چرخه افزایش قیمت دارایی‌های جایگزین همچنان ادامه خواهد داشت.

 

گزارش از: مهدی شاه جلال الدین، کارشناس بازار های مالی

عکس خوانده نمی‌شود