جمعه، 9 آبان 1404

بازدهی کالاها در ۲۰۲۵ با پیشتازی نقره
7 آبان 1404, 18:07
کد خبر: 1206

بازدهی کالاها در ۲۰۲۵ با پیشتازی نقره

بازار کالاها تا اکتبر ۲۰۲۵ دیگر مسیر یکنواخت ندارد؛ فلزات گرانبها صعود بی‌سابقه دارند، انرژی سنتی و مواد صنعتی کاهش یافته‌اند و برخی کالاهای کشاورزی متاثر از اقلیم رشد چشمگیر داشته‌اند.

به گزارش اقتصادروا؛ تا نیمه اکتبر ۲۰۲۵، داده‌های بازار کالاها تصویری بسیار متفاوت از آنچه معمولاً پس از یک بحران انتظار می‌رود ارائه می‌کنند. برخلاف سال‌هایی که پس از شوک‌های اقتصادی روند آرامی به سمت ثبات را تجربه می‌کنند، بازار کنونی با نوسان شدید، دوپاره شدن وضعیت و عدم قطعیت گسترده روبه‌رو است. این تضادها نشان می‌دهد که اقتصاد جهانی نه در مسیر بازگشت همگرا به ثبات بلکه درگیر مجموعه‌ای از شوک‌ها و تضادهای همزمان است که بخش‌های مختلف کالا را به شکل متفاوت تحت تأثیر قرار داده‌اند.

فلزات گرانبها مانند طلا و نقره با جهش بی‌سابقه‌ای مواجه شده‌اند. سرمایه‌گذاران در مواجهه با ناپایداری‌های ژئوپلیتیک، کسری بودجه دولت‌ها و احتمال کاهش نرخ بهره از سوی بانک‌های مرکزی بزرگ، این دارایی‌ها را به عنوان پناهگاه امن انتخاب کرده‌اند. کاهش نرخ بهره هزینه فرصت نگهداری دارایی‌های بدون بازده مانند طلا و نقره را کاهش داده و جذابیت سرمایه‌گذاری در این فلزات را افزایش داده است. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد طلا و نقره در ادامه سال جاری نیز روند صعودی خود را حفظ خواهند کرد. این رشد تنها محدود به تقاضای سرمایه‌گذاران نیست.

نقره به دلیل کاربردهای صنعتی خود در صنایع نوین مانند انرژی‌های تجدیدپذیر و پنل‌های خورشیدی نیز با افزایش تقاضا مواجه شده و از این نظر از سایر بخش‌های کالا جدا شده است. در واقع، رشد فلزات گرانبها ترکیبی از فشار سرمایه‌گذاران برای محافظت از دارایی‌ها و تقاضای صنعتی برای استفاده در فناوری‌های نوین است و این ترکیب موجب شده این بخش از بازار مسیر مستقلی را طی کند.

در بخش کشاورزی نیز وضعیت یکنواخت نیست. برخی کالاهای خاص، مانند قهوه، با بازدهی بسیار بالا – بیش از ۵۰٪ – مواجه شده‌اند. این جهش عمدتاً ناشی از اختلالات زنجیره تأمین و شرایط آب و هوایی نامساعد در کشورهای تولیدکننده عمده مانند برزیل و ویتنام است. این موضوع نشان می‌دهد عوامل محیطی، مانند خشکسالی یا بارندگی شدید، می‌توانند مستقیماً بر قیمت و عرضه کالاهای کشاورزی تأثیر بگذارند. با این حال، سایر محصولات کشاورزی مانند ذرت و سویا تنها رشد اندکی داشته‌اند.

این در حالی است که شاخص قیمت مصرف‌کننده آمریکا تا آگوست ۲۰۲۵ رشدی حدود ۲.۹٪ را نشان می‌دهد. از این منظر، گرچه فشار تورمی وجود دارد، اما هنوز در بخش‌های خوراک دام و سوخت زیستی به سطح قابل توجهی نرسیده است. این ترکیب نشان می‌دهد تأثیرات محیطی و اختلالات زنجیره تأمین نقش کلیدی در تغییرات قیمت برخی کالاها دارند، اما تورم در سطح کلان هنوز کنترل‌پذیر است و فشار شدید به بازارهای کشاورزی سنتی وارد نشده است.

مواد خام صنعتی و انرژی‌های سنتی با چالش‌های جدی مواجه شده‌اند. نفت خام، چه نوع برنت و چه WTI، کاهش قابل توجهی حدود ۱۸٪ را تجربه کرده است. این کاهش با نشانه‌های کاهش تقاضای جهانی، مازاد عرضه و رکود بالقوه همخوانی دارد. به عبارتی، در حالی که فلزات گرانبها به دلیل ترس از تورم و ناپایداری‌های ژئوپلیتیک صعود کرده‌اند، نفت و برخی مواد خام صنعتی تحت فشار رکود و محدودیت تقاضا قرار گرفته‌اند.

مواد خام صنعتی مانند مس و آلومینیوم گرچه رشد مثبت داشته‌اند، اما این رشد به هیچ وجه با صعود فلزات گرانبها قابل مقایسه نیست و نشان می‌دهد بازگشت تقاضا در صنایع پایه وجود دارد، اما هنوز به شدت قبل از شوک‌ها نرسیده است. تحلیل‌ها هشدار می‌دهند که تقاضای صنایع پایه ممکن است به سقف چرخه رسیده و روند رشد متوقف شود و این مسئله ریسک برنامه‌ریزی تولید و سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد.

در بخش انرژی، وضعیت متفاوتی مشاهده می‌شود. گاز طبیعی برخلاف نفت رشد داشته است. این رشد را می‌توان ناشی از چند عامل دانست: نیاز افزایشی به صادرات LNG آمریکا، افزایش مصرف برق در دیتاسنترها و روند جایگزینی سوخت‌های پرکربن با سوخت‌های کم‌کربن. با این حال، حتی این رشد نیز نمی‌تواند روند صعودی بی‌سابقه فلزات گرانبها را جبران کند و نشان می‌دهد بازار انرژی خود نیز چندقطبی شده است و رشد تنها در برخی بخش‌ها محدود به نیازهای خاص و فناوری‌های نوین است.

ترکیب این روندها تصویر روشنی از وضعیت چندقطبی بازار کالاها ارائه می‌دهد. سه جریان اصلی در حال شکل‌گیری هستند؛ نخست بخش امن و سرمایه‌گذاری محور که فلزات گرانبها را شامل می‌شود و سرمایه‌گذاران برای حفظ ارزش دارایی‌های خود به آن روی آورده‌اند. دوم بخش تحت تأثیر محیط زیست و اختلال عرضه که برخی کالاهای کشاورزی خاص را شامل می‌شود و قیمت آن‌ها تحت تأثیر عوامل اقلیمی و اختلالات زنجیره تأمین است. سوم بخش با کاهش تقاضا و مازاد عرضه که انرژی سنتی و مواد خام صنعتی را شامل می‌شود و با رکود و محدودیت رشد مواجه است. این تصویر نشان می‌دهد که نمی‌توان بازار کالاها را با یک سیاست یا انتظار واحد تحلیل و مدیریت کرد و اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۵ دیگر یک مسیر ساده و یکنواخت ندارد؛ بلکه مجموعه‌ای از داستان‌ها و روندهای متناقض در حال همزمان اجرا هستند.

وضعیت کنونی بازار کالا پیامدهای جدی برای سیاست‌گذاران پولی و اقتصادی دارد. افزایش قیمت فلزات گرانبها نشانه ترس از تورم و کاهش اعتماد به پول‌های رایج است، در حالی که کاهش محسوس قیمت نفت و مواد خام صنعتی سیگنال رکود یا کندی رشد جهانی را منتقل می‌کند. بنابراین، سیاست‌گذاران نمی‌توانند تنها بر کنترل تورم یا جلوگیری از رکود تمرکز کنند؛ بلکه باید سیاست‌ها همزمان هم برای مهار فشارهای تورمی و هم برای مقابله با کاهش رشد اقتصادی طراحی شوند.

پیچیدگی این وضعیت، لزوم اتخاذ رویکردهای منعطف و چندلایه را آشکار می‌سازد. تصمیمات اقتصادی و سیاست‌های کلان باید بر اساس تحلیل سناریوهای متنوع، از جمله تورم شدید، رکود یا ترکیبی از هر دو، اتخاذ شوند و تمرکز صرف بر یک شاخص یا سناریوی منفرد خطر نادیده گرفتن واقعیت‌های چندبخشی بازار را به همراه دارد.

برای سرمایه‌گذاران و شرکت‌های تولیدی، پیام روشن است: دیگر نمی‌توان بر پایه فرضیه «رشد ثابت» یا «بازگشت سریع به نرمال» برنامه‌ریزی کرد. استراتژی‌ها باید انعطاف‌پذیر و متنوع باشند. تنوع سبد دارایی‌ها و کالاها اهمیت ویژه‌ای دارد و سرمایه‌گذاران باید نه تنها بر فلزات گرانبها تمرکز کنند، بلکه سبدی متوازن از کالاهای کشاورزی، مواد خام صنعتی و انرژی داشته باشند. تحلیل سناریوهای متعدد برای تورم شدید، رکود و ترکیب هر دو، به مدیریت ریسک کمک می‌کند.

تولیدکنندگان نیز باید به افزایش یا کاهش ناگهانی قیمت مواد اولیه حساس باشند و تأثیر آن بر هزینه‌های سرمایه و تولید را لحاظ کنند. برای مثال، سقوط قیمت نفت ممکن است کاهش هزینه‌های تأمین مواد اولیه را به همراه داشته باشد، در حالی که افزایش فلزات گرانبها می‌تواند هزینه‌های تولید را بالا ببرد.

این وضعیت پیچیده، سرمایه‌گذاران و مدیران کسب‌وکارها را مجبور می‌کند با آگاهی کامل از چندقطبی بودن بازار، استراتژی‌های منعطف و متنوع اتخاذ کنند تا بتوانند از فرصت‌ها بهره‌برداری کرده و ریسک‌های بالقوه را مدیریت کنند. تصمیمات مبتنی بر سناریوی واحد یا امید به بازگشت سریع به شرایط نرمال خطر نادیده گرفتن واقعیت چندبخشی بازار را به همراه دارد. انعطاف، دقت و تنوع در سرمایه‌گذاری و تولید، تنها راه مدیریت موفق در این بازار پرنوسان است.

سال ۲۰۲۵ نشان داده که اقتصاد جهانی دیگر یک داستان ساده و یکنواخت ندارد. فلزات گرانبها، برخی کالاهای کشاورزی و مواد خام صنعتی هر کدام روایت متفاوتی از نوسان، رشد یا کاهش قیمت‌ها ارائه می‌دهند و مجموعه‌ای از روندهای متعارض و همزمان در حال اجرا هستند.

سرمایه‌گذاران و مدیران کسب‌وکارها باید با درک عمیق از این واقعیت، استراتژی‌هایی اتخاذ کنند که نه تنها انعطاف‌پذیر و متنوع باشد، بلکه امکان پاسخ سریع به تغییرات ناگهانی بازار و شوک‌های خارجی را فراهم آورد. تنها با تحلیل جامع، توجه به ریسک‌ها و تنوع در سرمایه‌گذاری و تولید می‌توان در بازاری که همزمان با رشد فلزات گرانبها، کاهش قیمت انرژی و مواد صنعتی و نوسان شدید کالاهای کشاورزی مواجه است، موفق عمل کرد.

تصویر بازار کالاها در سال جاری نمایانگر آن است که اقتصاد جهانی دیگر قابل پیش‌بینی ساده نیست. تضاد بین بخش‌های مختلف، هم در جهت صعود و هم در جهت کاهش، پیامدهایی مستقیم برای سیاست‌گذاران و فعالان اقتصادی دارد. افزایش بی‌سابقه قیمت فلزات گرانبها نشانگر ترس سرمایه‌گذاران از تورم و کاهش اعتماد به ارزهای رایج است و به همین ترتیب، سقوط قیمت نفت و مواد خام صنعتی هشداری روشن درباره کاهش تقاضای جهانی و رکود بالقوه ارائه می‌کند. این وضعیت، نیاز به سیاست‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری انعطاف‌پذیر، متنوع و چندسویه را بیش از پیش نمایان می‌سازد و نشان می‌دهد که تحلیل بازارهای تک‌بخشی یا تکیه صرف بر سناریوی بازگشت سریع به ثبات، نمی‌تواند پاسخگوی پیچیدگی‌های فعلی باشد.

با وجود این شرایط، فرصت‌هایی نیز در بازار وجود دارد. رشد تقاضای نقره به دلیل کاربرد صنعتی و توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، فرصت‌هایی برای سرمایه‌گذاری و توسعه فناوری‌های نوین ایجاد کرده است. در بخش کشاورزی نیز، کالاهایی مانند قهوه که تحت تأثیر اختلالات عرضه و شرایط اقلیمی هستند، می‌توانند بازدهی بالایی برای سرمایه‌گذاران فراهم کنند. در عین حال، کاهش قیمت برخی انرژی‌ها و مواد صنعتی امکان مدیریت هزینه‌ها و کاهش فشار مالی برای برخی تولیدکنندگان را فراهم می‌کند.

بنابراین، سال ۲۰۲۵ به وضوح نشان می‌دهد که اقتصاد جهانی دیگر یک مسیر خطی ندارد و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی باید بر اساس سناریوهای متنوع و تحلیل دقیق روندهای متضاد اتخاذ شود. انعطاف‌پذیری در برنامه‌ریزی، تنوع در سبد دارایی‌ها و تمرکز بر مدیریت ریسک‌های عرضه و تقاضا، کلید موفقیت در چنین بازاری است.

سرمایه‌گذاران و مدیران کسب‌وکارها باید با درک واقعیت چندقطبی بازار، استراتژی‌هایی طراحی کنند که بتواند همزمان با رشد فلزات گرانبها، کاهش قیمت انرژی و مواد صنعتی و نوسان شدید کالاهای کشاورزی سازگار باشد. تنها در این صورت است که می‌توان در بازاری پیچیده، متضاد و پرنوسان موفق عمل کرد و از فرصت‌ها بهره‌برداری کرد، بدون آنکه تحت تأثیر ریسک‌های ناشناخته و شوک‌های همزمان قرار گرفت.

 

یادداشت از: متین محلاتی، کارشناس اقتصادی

عکس خوانده نمی‌شود