کالابرگ زیر ذرهبین/ نیمی از خانوارها راضیاند
به گزارش اقتصادرَوا، طرح کالابرگ الکترونیکی که با هدف حمایت از خانوارهای کمدرآمد و اقشار آسیبپذیر طراحی شده است، به عنوان یکی از ابزارهای اصلی سیاست رفاهی دولت در سالهای اخیر، در حال تبدیل شدن به یکی از محورهای کلیدی ارزیابی عدالت اقتصادی است. بر اساس یافتههای حاصل از پیمایش انجامشده در مردادماه ۱۴۰۴ توسط مرکز افکارسنجی ملت، که به سفارش مرکز پژوهشهای مجلس انجام گرفته، تصویر دقیقی از تجربهی خانوارهای مشمول و دیدگاه آنان درباره کارآمدی، عدالت و نحوه اجرای طرح به دست آمده است. جامعه آماری این پیمایش شامل ۸۵۰ سرپرست خانوار از دهکهای اول تا هفتم درآمدی در سراسر کشور بوده که به روش تلفنی مورد پرسش قرار گرفتهاند. دادهها با نرمافزارهای آماری تحلیل شده و نتایج آن منعکسکنندهی واقعیتهای میدانی از تجربهی کاربران طرح کالابرگ است.
طرح کالابرگ الکترونیکی در چارچوب سیاستهای حمایتی دولت و در امتداد مواد قانونی مندرج در برنامه هفتم توسعه و تبصره ۱۳ قانون بودجه سال ۱۴۰۴، بر آن است تا با توزیع هدفمند یارانههای غیرنقدی در قالب اعتبار خرید کالاهای اساسی، فشار تورمی را بر دهکهای پایین کاهش دهد و در عین حال از افزایش تقاضای نقدی که میتواند به رشد سطح عمومی قیمتها منجر شود، جلوگیری کند. این طرح در سه نوبت اجرا شده و اکنون پس از گذشت یکسال، ارزیابی میزان اثربخشی و رضایتمندی از آن، شاخص مهمی برای سنجش کارآمدی نظام حمایتی دولت محسوب میشود.
نتایج نظرسنجی نشان میدهد که ۸۳.۹ درصد از مشمولان در نوبت اسفندماه، ۸۸.۱ درصد در نوبت فروردین و ۶۰.۸ درصد در نوبت مردادماه از کالابرگ استفاده کردهاند. نیمی از پاسخگویان در هر سه نوبت، ۳۳.۳ درصد در دو نوبت و ۱۵.۲ درصد تنها در یک نوبت از این طرح بهره بردهاند. تحلیل دادهها حاکی از آن است که در دو مرحله نخست، تفاوت معناداری میان گروههای درآمدی در استفاده از طرح وجود نداشته، اما در مرحله سوم، دهکهای بالاتر (ششم و هفتم) استقبال کمتری از آن داشتهاند. این امر میتواند نشانهای از کاهش جذابیت کالابرگ برای خانوارهای با سطح درآمد بالاتر باشد.
بررسی اقلام خریداریشده نشان میدهد که روغن با ۸۷.۵ درصد، قند و شکر با ۶۶.۵ درصد و تخممرغ با ۶۲.۷ درصد، در صدر فهرست کالاهای خریداریشده با کالابرگ قرار دارند. پس از آن لبنیات با ۵۷.۵ درصد، حبوبات با ۵۶.۷ درصد، برنج با ۵۵.۸ درصد، مرغ با ۵۵.۲ درصد و گوشت با ۳۶.۱ درصد در رتبههای بعدی هستند. تمرکز مصرف بر کالاهای ارزانتر و اساسیتر بیانگر آن است که اعتبار کالابرگ بهطور عمده صرف تأمین نیازهای ضروری و کمهزینهتر خانوار میشود و قدرت خرید آن برای کالاهای گرانتر مانند گوشت یا برنج محدود است.
حدود نیمی از پاسخگویان، یعنی ۴۹.۵ درصد، اعلام کردهاند که با کالابرگ کالاهایی خارج از سبد رسمی خریداری کردهاند. از این میان، ۲۲.۴ درصد مواد شوینده، ۹.۳ درصد لوازم بهداشتی و حدود ۹ درصد نیز تنقلات و خوراکیهای دیگر تهیه کردهاند. این رفتار نشان میدهد که بخشی از مشمولان از انعطاف نسبی طرح برای تأمین سایر نیازهای روزمره استفاده کردهاند، هرچند دامنه اقلام مشمول همچنان محدود است.
از نظر محل خرید، ۵۱.۶ درصد از کاربران فروشگاههای زنجیرهای را برای خرید انتخاب کردهاند، در حالی که ۳۸.۹ درصد ترجیح دادهاند از مغازهها و سوپرمارکتهای محلی خرید کنند. جوانان بیش از سایر گروههای سنی از فروشگاههای محلی استفاده کردهاند و این موضوع میتواند ناشی از سهولت دسترسی و تنوع کالایی در سطح محلات باشد. با این حال، در هر دو گروه، کالاهای لبنی و پروتئینی بیشترین سهم را در سبد خرید داشتهاند.
در زمینه کفایت کالابرگ برای تأمین نیازهای ماهانه خانوار، تنها ۸.۷ درصد از پاسخگویان این سهمیه را کافی دانستهاند، در حالی که ۵۶ درصد آن را «تا حدی کافی» و ۳۳.۴ درصد بهطور کامل ناکافی ارزیابی کردهاند. این دادهها نشان میدهد که ارزش فعلی اعتبار کالابرگ، در پوشش هزینههای واقعی خانوار نقش محدودی دارد و بیشتر به عنوان مکمل یارانه نقدی عمل میکند.
در زمینه اطلاعرسانی، حدود یکسوم پاسخگویان (۳۲.۵ درصد) اخبار مربوط به کالابرگ را از طریق صداوسیما پیگیری میکنند، ۲۰.۶ درصد از شبکههای اجتماعی، ۱۶.۶ درصد از خانواده و اطرافیان، و ۱۰ درصد از فروشگاهها و مغازهها. تنها ۶ درصد از اپلیکیشن رسمی طرح استفاده کردهاند. این توزیع نشان میدهد که سهم ابزارهای رسمی دیجیتال در اطلاعرسانی هنوز پایین است و اتکای اصلی به رسانههای سنتی و شبکههای غیررسمی است.
از حیث تجربه مشکلات، بیش از نیمی از دریافتکنندگان با موانع متعدد مواجه بودهاند. مهمترین چالشها شامل نبود برخی اقلام کالابرگی در فروشگاهها (۵۳.۹ درصد)، محدود بودن خرید به ۱۱ قلم کالا (۵۰.۸ درصد) و صفهای طولانی خرید (۳۴.۴ درصد) است. کمبود فروشگاههای مجاز (۲۶ درصد)، پایین بودن کیفیت کالاها (۲۴ درصد)، فعال نبودن کالابرگ در برخی موارد (۲۴ درصد) و نبود سازوکار شفاف برای ثبت شکایات (۲۵ درصد) از دیگر مشکلات گزارششده بودهاند. تنها ۱۱.۵ درصد از کاربران اعلام کردهاند که در زمان خرید هیچ مشکلی نداشتهاند. این یافتهها نشان میدهد که کارآمدی شبکه توزیع و دسترسی، همچنان یکی از حلقههای ضعیف در اجرای طرح است.
در حوزه ترجیحات مردم نسبت به نوع حمایت، اکثریت مشمولان (۸۹.۸ درصد) با واگذاری کالابرگ در ازای وجه نقد مخالفاند. با این حال، حدود ۳۱.۴ درصد تمایل دارند ارزش آن را به صورت نقدی دریافت کنند و ۴۲.۴ درصد ترجیح میدهند کالابرگ غیرنقدی حفظ شود. میانگین مبلغی که افراد حاضرند از ارزش کالابرگ کاسته شود تا آن را نقدی دریافت کنند، حدود ۲۶ هزار تومان برآورد شده است. این عدد نشاندهنده ترجیح محتاطانه برای نقدیسازی در شرایط کاهش اندک ارزش واقعی کالابرگ است.
در مورد گروههای هدف دریافت، ۳۸ درصد معتقدند کالابرگ باید برای تمام خانوارها برقرار باشد، ۳۴ درصد ترکیبی از خانوارهای کمدرآمد و متوسط را مناسب میدانند و ۲۶.۷ درصد بر اختصاص آن فقط به خانوارهای کمدرآمد تأکید دارند. از نگاه پاسخگویان، خانوادههای کمدرآمد با ۳۹.۳ درصد، زنان سرپرست خانوار با ۲۲.۶ درصد و معلولان با ۱۷.۲ درصد، بیشترین اولویت را برای دریافت این حمایت دارند. این توزیع ترجیحات نشان میدهد که در ذهن بخش عمدهای از جامعه، کالابرگ هنوز با هدفگذاری اجتماعی شناخته میشود، هرچند بخشی از مردم نیز از تعمیم آن به همه اقشار حمایت میکنند.
در خصوص الگوی تخصیص، حدود ۷۳ درصد از پاسخگویان موافقاند که افراد کمدرآمد باید سهمیه بیشتری دریافت کنند، در حالی که ۲۶ درصد ترجیح میدهند همه خانوارها سهمیه یکسانی بگیرند. از سوی دیگر، ۶۲.۵ درصد بر این باورند که میزان کالابرگ باید متناسب با شرایط اقتصادی هر منطقه متفاوت باشد و تنها ۳۵ درصد از الگوی یکسانسازی در سراسر کشور حمایت میکنند. این نتایج بیانگر تمایل جامعه به سیاستگذاری منطقهای و هدفمند در مقابل الگوهای یکنواخت است.
در مورد نوع حمایت معیشتی، ۴۹ درصد ترجیح میدهند کالابرگ شامل همه مواد خوراکی شود، ۳۸ درصد خواستار پرداخت نقدی به جای کالابرگ هستند و حدود ۱۱ درصد میگویند این حمایت فقط باید برای برخی کالاهای معین باقی بماند. در مجموع، تمایل عمومی به سمت گسترش دامنه اقلام مشمول و انعطاف بیشتر در انتخاب کالاهاست.
در محور عدالت و دهکبندی اقتصادی، ۶۴.۲ درصد از پاسخگویان گفتهاند که کالابرگ به درستی به افراد مستحق در اطرافشان تعلق گرفته است، در حالی که ۲۷.۸ درصد خلاف آن را گزارش کردهاند. تحلیل دادهها نشان میدهد روستاییان بیش از ساکنان مراکز استانها احتمال وجود بیعدالتی در تخصیص را گزارش کردهاند. همچنین، ۱۹.۲ درصد دهکبندی دولت را کاملاً ناعادلانه دانستهاند، ۴۵.۹ درصد آن را تا حدی عادلانه و ۲۹.۲ درصد به میزان زیاد یا خیلی زیاد عادلانه ارزیابی کردهاند. هرچه خانوار در دهک بالاتری قرار دارد، احساس بیعدالتی بیشتری در دهکبندی دارد. در مقابل، خانوارهای کمدرآمدتر ارزیابی مثبتتری از عدالت اقتصادی دولت دارند.
از نظر منابع مالی تأمین مواد غذایی، ۵۶ درصد از پاسخگویان گفتهاند عمدتاً با درآمد شخصی خود این نیاز را تأمین میکنند، ۲۷ درصد با ترکیب یارانه و درآمد شخصی و ۱۶ درصد تنها از محل یارانه نقدی و کالابرگ. در دهکهای پایین، سهم خانوارهایی که فقط با یارانه و کالابرگ نیازهای غذایی خود را تأمین میکنند، تا ۴۲ درصد افزایش یافته است. در مقابل، در دهکهای بالاتر این نسبت به کمتر از ۵ درصد کاهش مییابد. این تفاوت، شکاف توان معیشتی بین گروههای اقتصادی را بهروشنی آشکار میکند و نشان میدهد که کالابرگ برای دهکهای پایینتر همچنان نقش حیاتی در امنیت غذایی دارد.
در نهایت، سطح رضایتمندی کلی از طرح، حدود ۵۲ درصد اعلام شده است؛ یعنی نیمی از خانوارهای مشمول از اجرای طرح رضایت «زیاد» یا «خیلی زیاد» داشتهاند. در مقابل، ۳۹ درصد رضایت اندک و ۷.۶ درصد هیچ رضایتی نداشتهاند. این میزان رضایت متوسط نشان میدهد که هرچند کالابرگ توانسته بخشی از فشار معیشتی را کاهش دهد، اما هنوز در ابعاد اثربخشی، سهولت دسترسی و کفایت حمایتها نیاز به بازنگری دارد.
با اتکا به دادههای این پژوهش میتوان گفت طرح کالابرگ الکترونیکی در مرحله کنونی، از حیث مقبولیت اجتماعی در وضعیت نسبتاً باثباتی قرار دارد اما ضعف در شبکه توزیع، محدودیت در تنوع کالاها و کفایت پایین سهمیه از جمله چالشهایی است که مانع از تحقق کامل اهداف عدالتمحور آن شده است. استمرار این طرح بدون اصلاح در سازوکار اجرا، خطر کاهش کارایی و بیاعتمادی عمومی را در پی دارد. در مقابل، افزایش انعطاف کالابرگ، بهبود کیفیت کالاها، توسعه بسترهای دیجیتال اطلاعرسانی و بازنگری در میزان اعتبار ماهانه میتواند زمینهساز تثبیت جایگاه آن در نظام حمایتی کشور باشد.
در مجموع، نتایج نشان میدهد که کالابرگ هنوز از نگاه مردم، ابزاری مفید برای حمایت از دهکهای پایین است، اما نه در شکل فعلی. مردم از طرح حمایت میکنند، اما انتظار دارند که کارآمدتر، عادلانهتر و منطبقتر با واقعیت هزینههای زندگی طراحی و اجرا شود. این یافتهها، اگر بهدرستی مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد، میتواند مسیر آینده سیاستهای رفاهی را در جهت افزایش عدالت و کارایی بازتعریف کند.
گزارش از: زینب جمشیدی، کارشناس اقتصادی
