شتاب آمریکا در گسترش صادرات گاز طبیعی مایع و بیم از مازاد جهانی
به گزارش اقتصادرَوا؛ شتاب سریع ایالات متحده در افزایش ظرفیت صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) نگرانیهایی را در میان مدیران ارشد انرژی در مورد احتمال اشباع بازار جهانی و کاهش شدید قیمتها برانگیخته است. این گسترش که با لغو وقفه ایجادشده توسط دولت جو بایدن در سال ۲۰۲۴ تسریع شد، شامل صدور مجوز برای سه پایانه در ماه گذشته و برنامهریزی برای پنج پایانه دیگر تا پایان سال است. تولیدکنندگان آمریکایی پیشبینی میکنند که ظرفیت صادراتی این کشور از سواحل خلیج تا سال ۲۰۳۰ به ۲۸ میلیارد فوت مکعب در روز برسد که معادل چهار برابر تقاضای روزانه بریتانیا است. با این حال، مقیاس و سرعت این توسعه، سؤالاتی جدی را در مورد منطق اقتصادی و توانایی بازار برای جذب این حجم عظیم عرضه مطرح کرده است.
انتقادات مدیران انرژی بزرگ و عدم قطعیت اقتصادی
برخی از بزرگترین بازیگران در بازار LNG، از جمله شرکتهای اروپایی، نسبت به این روند ابراز تردید کردهاند. وائل ساوان، مدیرعامل شل (که بزرگترین سبد LNG جهان را مدیریت میکند)، اظهار داشته است که با توجه به هزینه بالای ساخت پایانههای جدید، این گسترش «از نظر اقتصادی کاملاً منطقی نیست». وی از تعداد مجوزهای صادرشده ابراز تعجب کرده و اعلام کرد که شل قبل از تصمیمگیری برای گسترش تأسیسات خود در کانادا، بازار را مجدداً ارزیابی خواهد کرد.
پاتریک پویان، رئیس توتالانرژیز نیز در مورد وجود بازارهای کافی برای جذب مازاد گاز ایالات متحده تردید دارد. وی پیشبینی کرده است که در صورت به بهرهبرداری رسیدن تمامی پروژههای برنامهریزیشده، بازار برای «چندین سال» با مازاد عرضه مواجه خواهد شد. این مدیر فرانسوی همچنین خاطرنشان کرد که برخی خریداران آسیایی ممکن است قراردادهایی را به منظور جلب رضایت رئیسجمهور ترامپ و کاهش تعرفهها امضا کرده باشند.
استدلال تولیدکنندگان آمریکایی: تقاضای بلندمدت و ایجاد بازار
در مقابل این نگرانیها، شرکتهای آمریکایی پشت این پروژههای توسعه بر این باورند که رشد پیشبینیشده در تقاضای جهانی LNG واقعی است و این تجارت یک «کسبوکار رو به رشد برای ۳۰ سال» آینده است. خوشبینی آنها عمدتاً مبتنی بر پیشبینیهایی است که اقتصادهای آسیایی، با کاهش وابستگی خود به زغالسنگ، مصرف گاز طبیعی را به میزان بیسابقهای افزایش خواهند داد.
حامیان این توسعه، مانند بن دل، رئیس شرکت کامنولث LNG، اذعان دارند که ممکن است یک مازاد کوتاهمدت بر قیمتها تأثیر بگذارد، اما تأکید میکنند که بازار با افزایش «کششپذیری قابل توجه تقاضا به قیمتهای پایینتر» سازگار خواهد شد. یکی دیگر از مدیران ارشد صنعت انرژی تأکید کرد که با مقرونبهصرفهتر شدن گاز، واکنش بازار بسیار چشمگیر خواهد بود و نیازهای چین و سایر بازارهای در حال توسعه آسیا، رشد قابل توجهی در تقاضای LNG در بلندمدت را تضمین میکند. ویل جردن، یکی از مدیران شرکت EQT، این دیدگاه را با نظریه «عرضه، تقاضا را هدایت میکند» تکمیل کرد: «شما عرضه را به بازار میآورید و تقاضا ایجاد میشود».
چالشهای بازار آسیا و نوسانات چرخهای
با وجود خوشبینی متکی بر تقاضای آسیا، شواهد اخیر نشان میدهد که این باور مورد آزمایش قرار گرفته است. به طور مشخص، چین محمولههای LNG از آمریکا را از ماه فوریه متوقف کرده و در عوض تولید داخلی گاز خود را افزایش داده و واردات گاز خط لوله و LNG از روسیه را تقویت کرده است. برخی تحلیلگران بیرونی نیز استدلال میکنند که اقتصادهای آسیایی مانند چین، هند و اندونزی احتمالاً مسیر مستقیمتری را از زغالسنگ به انرژیهای تجدیدپذیر طی خواهند کرد تا به گاز. برای رقابت اقتصادی با زغالسنگ در چین، قیمت LNG تحویل داده شده به آسیا باید بسیار پایین باشد (حدود ۴ تا ۵ دلار در هر واحد حرارتی بریتانیا) که این امر برای صادرکنندگان آمریکایی با توجه به هزینههای مایعسازی و حملونقل، غیرممکن به نظر میرسد.
بنیامین لاکاتوس، بنیانگذار شرکت تجاری MET Group، چرخه رونق و رکود در صنعت نفت و گاز را «اجتنابناپذیر» توصیف کرده و بیان داشته است که این صنعت همواره یک اشتباه را تکرار میکند: کاهش سرمایهگذاری در هنگام افت قیمتها که به نوبه خود منجر به افزایش مجدد قیمتها در آینده میشود.
تحلیلگران مشاور انرژی وود مکنزی پیشبینی میکنند که در صورت کاهش قیمتها ناشی از مازاد عرضه، مصرفکنندگان اروپایی میتوانند «بزرگترین برندگان» باشند. علاوه بر این، خریداران آسیایی با تقاضای قوی میتوانند از عقد قراردادهای بلندمدت با قیمتهای پایینتر بهرهمند شوند. با این حال، شرکتهایی که متعهد به خرید محصول پایانههای جدید شدهاند، ممکن است در نتیجه کاهش قیمتها متحمل ضرر شوند.
گزارش از: امیرحسین مستقل، کارشناس اقتصادی
