چرخش انتظارات در بازار آبان ماه
به گزارش اقتصادرَوا؛ بازار سهام ایران طی دو ماه اخیر وارد مرحلهای از چرخش انتظارات شده که بهخوبی رفتار سرمایهگذاران و تغییر وزن عوامل اثرگذار بر شاخصها را منعکس میکند. مهرماه با یکی از پرشتابترین موجهای صعودی سال همراه بود؛ موجی که نتیجه همزمان چند عامل از جمله رشد نقدینگی ورودی، بهبود انتظارات تورمی، تعدیل نسبی ریسکهای سیستماتیک و جذابشدن مجدد نسبتهای ارزندگی در بسیاری از صنایع بود.
در آن مقطع، شاخص کل بازدهی بیش از ۲۱ درصد را به ثبت رساند، ارزش معاملات افزایش یافت و ورود پول حقیقی شدت گرفت. این رشد پرقدرت باعث شد بخش قابلتوجهی از نمادها از کفهای قیمتی فاصله بگیرند و فضای معاملاتی بازار حالتی مبتنی بر خوشبینی و انتظارات صعودی پیدا کند.
با این حال، این وضعیت در آبانماه دچار تعدیل شد. شاخص کل تنها ۲.۸۸ درصد افزایش یافت و رشد شتابدار مهر جای خود را به دورهای از آرامش، احتیاط و ارزیابی مجدد داد. کاهش سرعت ورود نقدینگی و افت نسبی ارزش معاملات روزانه نشانهای روشن از تغییر رفتار سرمایهگذاران بود. بخش مهمی از فعالان بازار که در موج صعودی مهر به سودهای قابلتوجهی رسیده بودند، ترجیح دادند بخشی از موقعیتهای خود را نقد کنند؛ بنابراین افزایش عرضه در کنار کاهش تقاضای هیجانی، زمینه را برای کند شدن روند صعودی مهیا کرد.
در همین دوره، شاخص هموزن نیز عملکردی مشابه ثبت کرد و حدود ۲.۷ درصد رشد داشت. این تقارن نشان میدهد تعدیل شتاب بازار اثر گستردهای بر کل صنایع داشته و مختص چند نماد شاخصساز نبوده است. از سوی دیگر، بازارهای موازی مانند ارز و طلا در آبانماه بازدهی بالاتری نسبت به سهام ارائه کردند.
دلار آزاد حدود ۵.۵ درصد رشد کرد و طلای ۱۸عیار نیز افزایشی بیش از ۴.۴ درصد را تجربه کرد. حرکت سرمایه بخشی از فعالان کوتاهمدت به سمت این بازارها، بهویژه در شرایطی که سهام به مرحله استراحت رسیده بود، کاملاً قابل انتظار است و در بررسی رفتار سرمایهگذاری در دورههای مشابه نیز الگوی مشابهی دیده شده است.
نکته قابل توجه این است که عبور شاخص کل از سقف تاریخی جدید در ۱۲ آبان بهتنهایی نتوانست موج صعودی تازهای ایجاد کند. این اتفاق از نظر روانی اهمیت داشت اما برای تبدیل شدن به یک محرک پایدار، نیازمند حمایت عوامل بنیادی و ثبات متغیرهای کلیدی بود؛ عواملی که در فضای پرریسک پاییز بهطور کامل فراهم نشد.
تداوم ابهامهای اقتصادی، نگرانی درباره سیاستهای ارزی و مالی، نوسانات انتظارات تورمی و برخی ریسکهای سیاسی، سازوکار شکلگیری موج صعودی دوم را محدود کرد. بازار بهجای آنکه سقفشکنی آبان را ادامه طبیعی مسیر مهر تلقی کند، بیشتر آن را تلاشی برای تثبیت در سطوح جدید ارزیابی کرد.
از منظر جریان نقدینگی، خروج بیش از پنج هزار میلیارد تومان پول حقیقی در آبان نشان میدهد بخش مهمی از سرمایهگذاران ترجیح دادهاند در کوتاهمدت دست به احتیاط بزنند. این رفتار معمولاً زمانی رخ میدهد که فعالان بازار، پس از یک دوره رشد پرشتاب، نیازمند مشاهده نشانههایی تازه از پایداری روند هستند. میانگین ارزش معاملات نیز در این ماه حول ده هزار میلیارد تومان نوسان داشت که نسبت به ماه قبل کاهش محسوسی را نشان میدهد. کاهش حجم معاملات در کنار کاهش رشد قیمتی، یکی از مشخصههای دورههای استراحت بازار محسوب میشود.
این تغییر رفتار را میتوان در چارچوب چرخههای طبیعی بازار تحلیل کرد. زمانی که طی یک بازه کوتاه بخش بزرگی از سهمها رشد قابلتوجه ثبت میکنند، بازار ناگزیر وارد مرحلهای از هضم سود و بازتوزیع نقدینگی میشود. در چنین دورههایی، فعالان بزرگتر معمولاً اقدام به تثبیت سود میکنند، معاملهگران میانمدت به ارزیابی دوباره صنایع میپردازند و سرمایهگذاران تازهوارد نیز به علت نوسانگیری یا نداشتن استراتژی مشخص، بخشی از روند نقدینگی را دچار پراکندگی میکنند. نتیجه این رفتار جمعی همان وضعیتی است که آبانماه نمایان شد: توقف نسبی روند صعودی، افزایش احتیاط و کاهش فشار خرید.
در عین حال، بررسی عوامل بنیادی شرکتها نشان میدهد بسیاری از نمادها همچنان از نظر نسبتهای ارزشگذاری، در محدودههای جذاب معامله میشوند. بخشی از این جذابیت حاصل تعدیل قیمتی چند ماه گذشته و بخشی نیز نتیجه افزایش تدریجی نرخ فروش یا بهبود سودآوری در برخی صنایع بوده است. با این حال، نبود قطعیت در متغیرهای مهمی مانند سیاستهای بودجهای، نرخ ارز نیمایی، آینده قیمتگذاری در صنایع regulated و چشمانداز رشد اقتصادی، مانع از تبدیل این جذابیت به یک روند صعودی گسترده شده است.
بازار در مقطع کنونی بیش از هر چیز در انتظار یک محرک تازه است؛ محرکی که بتواند جریان نقدینگی را دوباره به سمت سهام برگرداند. این محرک میتواند شامل کاهش ریسکهای سیاسی، انتشار گزارشهای ماهانه و فصلی قوی، بهبود انتظارات تورمی، ثبات نسبی بازار ارز یا اجرای سیاستهای حمایتی مشخص باشد. تجربه دورههای مشابه نشان میدهد زمانی که ارزش معاملات بهطور پایدار افزایشی میشود و پول حقیقی وارد جریان خرید میگردد، بازار توانایی آغاز موجی تازه از رشد را پیدا میکند. در غیر این صورت، دورههای استراحت میتوانند طولانیتر شوند و شاخصها در محدودههای فعلی به نوسان ادامه دهند.
بنابراین، وضعیت آبان را نمیتوان نشانهای از پایان روند صعودی دانست؛ بلکه بیشتر یک مرحله گذار است. بازاری که در مهر رشد سنگین تجربه کرده، بهطور طبیعی نیاز به زمان دارد تا سودهای قبلی را هضم کند و مسیر خود را با متغیرهای بنیادی تطبیق دهد. در این دوره، اهمیت مدیریت ریسک، انتخاب صنایع با چشمانداز واقعیتر و دوری از رفتار هیجانی بیش از همیشه مطرح است.
از سوی دیگر، حفظ تورم انتظاری در محدوده بالا و نبود چشمانداز معنادار برای کاهش پایدار آن، همچنان زمینه را برای رشد متمایل به داراییهای واقعی حفظ میکند. از این منظر، بازار سهام در صورت دریافت محرکهای مناسب میتواند بار دیگر به عنوان یکی از گزینههای پیشرو در میان داراییها مطرح شود.
در مجموع، چرخش انتظارات در آبانماه را باید بخشی طبیعی از ساختار رفتاری بورس دانست. بازار در حال حاضر در نقطهای قرار دارد که نیازمند شفافیت و نشانههای تازه است. اگر این نشانهها در ماههای آینده ظاهر شوند، میتوان انتظار داشت روند اصلاحی ملایم جای خود را به مسیر صعودی جدید بدهد. در غیر این صورت، بورس تهران در کوتاهمدت با نوسان و احتیاط بیشتری همراه خواهد بود تا شرایط لازم برای حرکت بعدی فراهم شود.
گزارش از: مهدی شاه جلال الدین، کارشناس بازارهای مالی
