وقتی اوراق قرضه داستان دیگری میگویند / تردید پنهان بازارها درباره رؤیای هوش مصنوعی
به گزارش اقتصادرَوا؛ علیرغم اوجگرفتن گمانهزنیها و ابراز شور و اشتیاق عمومی دربارۀ توانمندیهای هوش مصنوعی (AI) و پیامدهای آن برای جامعه - از وفور فراگیر تا خطرات وجودی - سیگنالهای دریافتی از بازارهای مالی پیچیدهتر و محتاطانهتر از آن چیزی است که بحثهای عمومی نشان میدهند. در حالی که برخی معتقدند هوش مصنوعی ممکن است رفاه بیسابقهای به ارمغان بیاورد، برخی محققان با بررسی آنچه سرمایهگذاران ریسکپذیر واقعاً باور دارند، به ارزیابی انتظارات بازار میپردازند.
تضاد در سیگنالهای بازار
بازار مالی که دیدگاههای جمع کثیری از سرمایهگذاران خبره که بر اساس اعتقادات خود، پولشان را به خطر میاندازند، منعکس میکند، سیگنالهای متناقضی را نشان میدهد. از یک سو، بازار سهام پتانسیل عظیمی را برای سودهای متمرکز به رسمیت شناخته است؛ ارزش بازار شرکتهایی مانند انویدیا به بیش از ۴ تریلیون دلار رسیده و غولهای فناوری مانند مایکروسافت، گوگل و آمازون صدها میلیارد دلار سالانه در زیرساختهای هوش مصنوعی سرمایهگذاری میکنند. این ارزیابیهای سطح بالا، نشاندهندۀ انتظارات سود کلان برای شرکتهای خاص است.
اما این سود در نهایت به چه کسی خواهد رسید؟ آیا بازار معتقد است که هوش مصنوعی به طور گسترده بهرهوری را افزایش داده و استاندارد زندگی را در سطح جامعه بالا میبرد، یا صرفاً سودهای بزرگ و متمرکز بدون رشد گسترده ایجاد میکند؟ نظریه اقتصادی نشان میدهد که پاسخ این پرسشها را میتوان در بازارهای اوراق قرضه جستجو کرد.
نشانههای منفی در بازدهی اوراق قرضه
بر اساس مدلهای اقتصادی استاندارد، اگر سرمایهگذاران انتظار درآمد آتی بسیار بالاتر ناشی از رشد بهرهوری مبتنی بر هوش مصنوعی را داشته باشند، انگیزه کمتری برای پسانداز تهاجمی در زمان حال پیدا میکنند و برای صرفنظرکردن از مصرف امروز، بازدهی بالاتری از وامگیرندگان بلندمدت (مانند دولت) مطالبه میکنند. به همین ترتیب، اگر هوش مصنوعی احتمال سناریوهای افراطی (خواه پایان بشریت یا یک اقتصاد بدون کمیابی) را افزایش دهد، بازدهی بلندمدت باید افزایش یابد؛ بنابراین، در هر صورت، پیامد مورد انتظار این است که اوراق قرضه باید بازدهی بالاتری ارائه دهند.
محققان با آزمون این پیشبینیها، بازدهی اوراق خزانۀ ایالات متحده را در زمان انتشار مدلهای شاخص بزرگ هوش مصنوعی در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ مورد بررسی قرار دادند. نتایج این بررسی قابل توجه بود: به جای افزایش مورد انتظار، بازدهی اوراققرضۀ بلندمدت (سررسیدهای ۱۰، ۲۰ و ۳۰ساله) در زمان اعلامیههای هوش مصنوعی کاهش یافتند، به طوری که این کاهش معمولاً بیش از ده واحد پایه بود. این کاهشها برای هفتهها پس از اعلامیهها ادامه یافتند و در اوراققرضۀ شرکتی و اوراق بهادار دولتی محافظتشده در برابر تورم نیز مشاهده شدند. این دادهها یک معما را ایجاد میکنند، زیرا نظریه، در صورت خوشبینی به رشد، چنین روندی را پیشبینی نمیکند.
تفسیر نتایج و دلالتهای اقتصادی
کاهش بازدهی بلندمدت نشان میدهد که سرمایهگذاران در حال بازنگری انتظارات خود به سمت پایین هستند؛ این امر یا به دلیل کاهش نرخ رشد مصرف مورد انتظار است، یا کاهش احتمال تحولات افراطی، یا هر دو. تحت فرضیات متعارف دربارۀ ترجیحات ریسک سرمایهگذار، نتایج حاکی از آن است که انتشار مدلها باعث شده است بازارها، انتظار رشد سالانۀ مصرف را بین ۰.۰۴ تا ۰.۲ واحد درصد یا احتمال سالانۀ تحول افراطی را ۰.۲ واحد درصد کاهش دهند. مهم این است که شواهد اندکی مبنی بر اینکه افزایش عدم قطعیت دربارۀ رشد مصرف آتی عامل این الگوها باشد، یافت شد؛ بلکه تغییرات ظاهراً توسط انتظارات رشد سرمایهگذاران هدایت شدهاند.
همچنین، این کاهش به دلیل ناامیدی از پیشرفت فنی هوش مصنوعی نیست؛ دادههای پلتفرمهای پیشبینی (مانند Metaculus) نشان میدهند که پیشبینیکنندگان عموماً در زمان این اعلامیهها، پیشرفتهای سریعتری را پیشبینی کردهاند.
این یافتهها راهی مفید برای عبور از گمانهزنیها ارائه میدهند. در حالی که بازارهای مالی پتانسیل اقتصادی هوش مصنوعی را جدی میگیرند (با توجه به واکنشهای قابل توجه آماری و اقتصادی فراتر از بخش فناوری)، سیگنال بازار اوراق قرضه نشان میدهد که سرمایهگذاران متقاعد نشدهاند که هوش مصنوعی منجر به رشد پایدار یا گسترده شود، چه رسد به نتایج افراطیتر.
این اختلاف ممکن است به دلیل دو نگرانی اصلی باشد:
اول اینکه نگرانی سرمایهگذاران از اینکه هوش مصنوعی اختلال و جابهجایی ایجاد کند، بدون آنکه رشد قابل توجهی در پی داشته باشد. و دیگری این دیدگاه که منافع هوش مصنوعی عمدتاً به شرکتهای فناوری و سهامداران آنها سرازیر میشود، در حالی که هزینهها (از دست دادن شغل، فشار نزولی بر دستمزدها و افزایش نابرابری) به طور گسترده در میان مردم توزیع شده و منجر به کاهش مصرف کل، حتی در صورت رونق عظیم بخشهای خاص، شود.
به عبارت دیگر، به نظر میرسد بازارها معتقدند که مسیر از توانمندیهای چشمگیر هوش مصنوعی به رفاه گسترده، کمتر از آنچه روایتهای خوشبینانه نشان میدهند، واضح و سرراست است. درک اینکه احتیاط سرمایهگذاران ناشی از نگرانیهای مربوط به توزیع، اختلال یا عوامل دیگر است، برای طراحی پاسخهای سیاستی مناسب حیاتی است. تصویر ارائه شده توسط بازارها، پیچیدهتر و نگرانکنندهتر از تیترهای خبری رایج است.
گزارش از: امیرحسین مستقل، کارشناس اقتصادی
