جنگی بدون گلوله؛ زنجیرههای تأمین در قلب رقابت چین و آمریکا
به گزارش اقتصادرَوا؛ رقابت اقتصادی و زنجیرههای تأمین میان ایالات متحده و چین به یک بازی استراتژیک شبیه شده است که در آن، پکن توانسته با بهرهگیری از تسلط خود بر منابع حیاتی، مزیتهای قابل توجهی کسب کند. مقالۀ فارن پالیسی نشان میدهد که انحصار چین بر مواد معدنی کمیاب، به ویژه آهنرباهای خاکی کمیاب، اهرم فشار تعرفهای دولت ترامپ را تضعیف کرده و واشنگتن را مجبور به پذیرش واقعیتهای وابستگی متقابل استراتژیک کرده است.
اهرم نایاب چین
ضعف اصلی ایالات متحده ناشی از وابستگی تقریباً کامل آن به چین برای تأمین آهنرباهای خاکی کمیاب است؛ موادی که در ساخت هزاران کالای حیاتی، از موتورهای الکتریکی خودروهایی مانند فورد F-150 و اکسپلورر گرفته تا سامانههای تسلیحاتی پیشرفته مانند جنگندههای F-35 و موشکهای پاتریوت، ضروری هستند. چین بیش از ۹۰ درصد عرضه جهانی این آهنرباها را کنترل میکند. هنگامی که چین صادرات این مواد را متوقف کرد، تولید در کارخانههای دفاعی و خودروسازی ایالات متحده بهسرعت مختل شد و این موضوع تیم مذاکرهکننده آمریکا را غافلگیر ساخت. این شوک چهار ماه پیش رخ داد و ماهیت نابرابر قدرت در زنجیره تأمین را آشکار کرد.
پوکر تعرفهای و تسلیم استراتژیک
دولت ترامپ که از استعارههای بازی پوکر برای توصیف مذاکرات استفاده میکرد، در مواجهه با چین مجبور به عقبنشینیهای متوالی شد. در پاسخ به تعرفههای تهاجمی ایالات متحده، شی جینپینگ نه تنها تعرفهها را متقابلاً افزایش داد تا یک «تحریم مجازی» ایجاد شود، بلکه با اعمال کنترلهای صادراتی بر هفت ماده معدنی کمیاب، برگ برنده خود را رو کرد. این اقدام، اهرم تعرفهای ترامپ را خنثی کرد و او را مجبور به مذاکره برای کاهش محدودیتها کرد.
در یکی از مهمترین مصالحهها، تیم ترامپ مجبور شد در ازای تضمین جریان آهنرباهای کمیاب، ممنوعیت فروش تراشههای هوش مصنوعی پیشرفته شرکت انویدیا (H20) و قطعات مرتبط را به چین لغو کند؛ تصمیمی که منتقدان امنیت ملی آن را اعطای فناوری لازم برای پیشیگرفتن چین در مسابقه هوش مصنوعی دانستند. این روند مذاکرات متوالی که رسانههای جهانی آن را با عنوان «ترامپ همیشه کنار میکشد» (TACO) توصیف کردند، نشان داد که هنگامی که یک کشور کارتهای لازم را در دست ندارد، عقبنشینی منطقیترین انتخاب است.
پذیرش وابستگی متقابل
دولت چین از سال ۲۰۱۰ به طور فعال راهبُردهایی را دنبال کرده تا وابستگی بینالمللی به زنجیرههای تولید خود را تعمیق بخشد و از این طریق توانایی بازدارندگی در برابر قطع مصنوعی عرضه توسط کشورهای خارجی را به دست آورد. مذاکرات اخیر، از جمله توافق بر سر تیکتاک، به رسمیت شناختن این وابستگی را در پی داشته است. در جریان توافق تیکتاک، اگرچه سهامداران آمریکایی هشتاد درصد از شرکت را مالک شدند، اما بایتدنس (شرکت مادر تیکتاک) همچنان کنترل و حق مجوزدهی الگوریتم کلیدی را حفظ کرد. این چارچوب میتواند به عنوان مدلی برای مدیریت تعاملات آینده در مورد مالکیت فکری و فناوری چین عمل کند و نشاندهنده آمادگی ترامپ برای تقویت وابستگی اقتصادی و فناورانه متقابل در ازای پیروزیهای مالی و نمادین بود.
اهرمهای باقیمانده و مسیر پیش رو
با وجود تسلط چین بر مواد کمیاب، ایالات متحده همچنان کارتهای قوی خود را حفظ کرده است. چین همچنان برای اقلام حیاتی، از جمله نیمهرساناهای پیشرفته، تجهیزات و نرمافزارهای ساخت آنها، قطعات هواپیما و موتورها، به ایالات متحده وابسته است. علاوه بر این، دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره و نقش ایالات متحده به عنوان مدیر سیستم مالی بینالمللی، اهرمهای پایداری برای واشنگتن ایجاد میکند.
این وابستگی متقابل که در حوزه اقتصادی شبیه به «نابودی متقابل تضمین شده» (MAD) در راهبُرد هستهای است، ممکن است دو قدرت را به سمت نوعی بازدارندگی متقابل و همزیستی هدایت کند. برای دستیابی به این همزیستی، ایالات متحده باید در رقابت ساختاری شدید باقی بماند و از دو مزیت راهبردی بینظیر خود بهره ببرد: توانایی جذب مستعدترین افراد از سراسر جهان و شبکه مستحکم متحدان جهانی که توازن قوا را به نفع آزادی حفظ میکنند. اینها برگهای برنده نهایی ایالات متحده هستند که نباید آنها را از دست بدهد.
گزارش از: امیرحسین مستقل، کارشناس اقتصادی
