چهارشنبه، 3 دی 1404

چرا مس گران می‌شود؟ تقاضای ساختاری یا محدودیت عرضه!
دیروز, 20:01
کد خبر: 1386

چرا مس گران می‌شود؟ تقاضای ساختاری یا محدودیت عرضه!

افزایش قیمت مس تنها نتیجه نوسانات کوتاه‌مدت نیست؛ رشد تقاضای ساختاری ناشی از انرژی پاک، برقی‌سازی و فناوری‌های نوین در کنار محدودیت عرضه، این فلز را وارد مسیر جدیدی کرده است.

به گزارش اقتصادرَوا؛ در ماه‌های اخیر، **مس** بار دیگر به یکی از کانون‌های اصلی توجه در بازارهای جهانی تبدیل شده است؛ فلزی که شاید در نگاه اول صرفاً یک کالای صنعتی به نظر برسد، اما در واقع نقش آن در آینده اقتصاد جهانی، انرژی، فناوری و حتی سیاست‌گذاری بسیار فراتر از یک فلز معمولی است. رشد قابل‌توجه قیمت مس و نزدیک شدن آن به سطوح تاریخی جدید، نتیجه برهم‌کنش مجموعه‌ای از عوامل ساختاری، اقتصادی و ژئوپلیتیکی است که چشم‌انداز این بازار را در سال‌های پیش‌رو پیچیده اما در عین حال جذاب کرده است.

مس از معدود فلزاتی است که تقریباً در تمام شریان‌های اقتصاد مدرن حضور دارد. از سیم‌کشی ساختمان‌ها گرفته تا شبکه‌های انتقال برق، از خودروهای برقی تا پنل‌های خورشیدی، از مراکز داده و زیرساخت‌های هوش مصنوعی تا صنایع نظامی و هوافضا، همه و همه به این فلز وابسته‌اند. همین ویژگی باعث شده که مس در ادبیات اقتصادی به «فلز رشد» یا حتی «فلز آینده» معروف شود؛ چرا که هر جا توسعه صنعتی، برقی‌سازی یا دیجیتالی‌شدن مطرح است، ردپای مس نیز دیده می‌شود.

در سمت **تقاضا**، جهان در حال ورود به دوره‌ای است که نیاز به انرژی پاک و برق‌رسانی گسترده، تقاضای مس را به‌طور ساختاری افزایش می‌دهد. گذار از سوخت‌های فسیلی به انرژی‌های تجدیدپذیر تنها یک شعار زیست‌محیطی نیست، بلکه مستلزم سرمایه‌گذاری عظیم در شبکه‌های برق، باتری‌ها، خودروهای برقی و زیرساخت‌های ذخیره‌سازی انرژی است. هر خودروی برقی چند برابر یک خودروی بنزینی مس مصرف می‌کند و هر مگاوات انرژی خورشیدی یا بادی، بدون حجم قابل‌توجهی از مس عملاً غیرقابل تحقق است. این روند به‌گونه‌ای است که حتی در سناریوهای محافظه‌کارانه نیز انتظار می‌رود مصرف جهانی مس در دهه آینده رشد دو رقمی داشته باشد.

اما در طرف مقابل، **عرضه مس** با محدودیت‌های جدی روبه‌روست. برخلاف تصور عمومی، افزایش قیمت به‌سادگی به افزایش سریع تولید منجر نمی‌شود. راه‌اندازی یک معدن جدید مس، از مرحله اکتشاف تا بهره‌برداری تجاری، گاه بیش از یک دهه زمان می‌برد. علاوه بر آن، بسیاری از معادن بزرگ جهان به مرحله بلوغ رسیده‌اند و عیار سنگ استخراجی در حال کاهش است؛ موضوعی که هزینه تولید را بالا می‌برد و رشد عرضه را کند می‌کند. مسائل زیست‌محیطی، اعتراضات اجتماعی، قوانین سخت‌گیرانه و ریسک‌های سیاسی در کشورهای معدن‌خیز نیز مزید بر علت شده‌اند.

این عدم توازن میان عرضه و تقاضا، زمینه‌ساز شکل‌گیری **کسری ساختاری در بازار مس** است. حتی اگر پروژه‌های جدید معدنی نیز به بهره‌برداری برسند، سرعت رشد تقاضا به‌ویژه در بخش‌های فناوری و انرژی پاک، ممکن است از رشد عرضه پیشی بگیرد. در چنین شرایطی، قیمت مس نه‌تنها به نوسانات کوتاه‌مدت واکنش نشان می‌دهد، بلکه در یک مسیر بلندمدت صعودی قرار می‌گیرد که به‌سادگی قابل معکوس شدن نیست.

با این حال، بازار مس مانند هر بازار کالایی دیگری، از **چرخه‌های قیمتی** نیز مصون نیست. در کوتاه‌مدت، عوامل مالی و اقتصاد کلان نقش پررنگی ایفا می‌کنند. سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی، نرخ بهره، وضعیت دلار و انتظارات تورمی می‌توانند باعث نوسانات شدید قیمت شوند. به‌طور سنتی، زمانی که نرخ بهره بالا می‌رود یا دلار تقویت می‌شود، فشار موقتی بر قیمت فلزات وارد می‌شود؛ چرا که هزینه نگهداری دارایی‌های کالایی افزایش می‌یابد. در مقابل، دوره‌های کاهش نرخ بهره و تضعیف دلار معمولاً به نفع بازار مس تمام می‌شود.

نکته مهم اینجاست که حتی اگر در مقاطعی اصلاح قیمتی رخ دهد، بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند این اصلاح‌ها بیشتر **اصلاح‌های درون‌روندی** هستند تا نشانه‌ای از پایان مسیر صعودی. به بیان دیگر، افت‌های مقطعی قیمت مس لزوماً به معنای تغییر داستان بنیادی این بازار نیست، بلکه اغلب فرصتی برای بازتنظیم انتظارات و تخلیه هیجانات کوتاه‌مدت به شمار می‌رود.

عامل دیگری که آینده قیمت مس را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، **تحولات ژئوپلیتیکی و سیاست‌های تجاری** است. تعرفه‌ها، محدودیت‌های صادراتی، ذخیره‌سازی استراتژیک توسط دولت‌ها و رقابت قدرت‌های بزرگ برای کنترل زنجیره تأمین مواد خام، همگی می‌توانند عرضه جهانی مس را دچار اختلال کنند. در جهانی که امنیت انرژی و امنیت صنعتی به اولویت دولت‌ها تبدیل شده، فلزاتی مانند مس دیگر صرفاً کالاهای تجاری نیستند، بلکه به ابزارهای راهبردی تبدیل شده‌اند.

از منظر سرمایه‌گذاری، مس جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است. برای بسیاری از سرمایه‌گذاران، این فلز نه‌تنها یک دارایی صنعتی، بلکه نوعی **پوشش ریسک در برابر تورم و تغییر ساختار اقتصاد جهانی** محسوب می‌شود. در دوره‌هایی که بازارهای مالی با عدم قطعیت مواجه‌اند، بخشی از سرمایه‌ها به سمت کالاهایی حرکت می‌کند که پشتوانه تقاضای واقعی و فیزیکی دارند؛ و مس دقیقاً یکی از همین کالاهاست.

در میان‌مدت، ممکن است بازار شاهد دوره‌هایی از ثبات نسبی یا حتی اصلاح قیمت باشد؛ به‌ویژه اگر رشد اقتصادی جهانی کند شود یا پروژه‌های جدید معدنی با سرعت بیشتری وارد مدار تولید شوند. اما حتی در این سناریو نیز، سطح تعادلی جدید قیمت مس احتمالاً بالاتر از میانگین‌های تاریخی گذشته خواهد بود. به عبارت دیگر، «کف قیمتی» بازار مس در حال بالا آمدن است، حتی اگر سقف‌های قیمتی با نوسان همراه باشند.

در افق بلندمدت، تصویر کلی همچنان به نفع مس ترسیم می‌شود. جهان در مسیر برقی‌سازی، دیجیتالی‌شدن و توسعه زیرساخت‌های هوشمند حرکت می‌کند و این مسیر بدون مس قابل پیمودن نیست. برخلاف برخی کالاها که با نوآوری‌های فناورانه ممکن است جایگزین شوند، مس هنوز جایگزین اقتصادی و کارآمدی در بسیاری از کاربردهای حیاتی خود ندارد. همین ویژگی باعث می‌شود که تقاضای آن، بیش از آنکه تابع چرخه‌های کوتاه‌مدت باشد، تابع تحولات ساختاری اقتصاد جهانی باشد.

در جمع‌بندی می‌توان گفت آینده قیمت مس ترکیبی از **نوسان کوتاه‌مدت و رشد بلندمدت** است. در کوتاه‌مدت، بازار ممکن است تحت‌تأثیر سیاست‌های پولی، وضعیت اقتصاد جهانی و تحولات مالی دچار نوسان شود. در میان‌مدت، تعادل نسبی میان عرضه و تقاضا می‌تواند قیمت‌ها را در سطوحی تثبیت کند که همچنان بالاتر از میانگین تاریخی است. اما در بلندمدت، نقش کلیدی مس در اقتصاد سبز، فناوری‌های نوین و زیرساخت‌های جهانی، مسیر این فلز را به سمت جایگاهی راهبردی‌تر و قیمتی بالاتر از گذشته سوق می‌دهد.

به همین دلیل، مس دیگر فقط یک فلز صنعتی نیست؛ بلکه به آینه‌ای از آینده اقتصاد جهانی تبدیل شده است. آینده‌ای که در آن رشد، انرژی، فناوری و سیاست در هم تنیده‌اند و قیمت مس، بازتابی از این تحول عمیق و ساختاری خواهد بود.


گزارش از: بهنام مهری حسینی، کارشناس بازار های مالی

عکس خوانده نمی‌شود