
قاچاق الوار: تهدیدی جدی برای جنگلهای ایران
به گزارش خبرنگار اقتصادروا، قاچاق الوار چوب یکی از معضلات زیستمحیطی و اقتصادی کشور است که در سالهای اخیر بهشدت افزایش یافته و تهدیدی جدی برای منابع طبیعی و جنگلهای ایران به شمار میرود. جنگلها بهعنوان منابعی ارزشمند در تأمین اکسیژن، حفظ تنوع زیستی، جذب منابع آبی و تثبیت اکوسیستمها، نقشی حیاتی در بقای طبیعت و زندگی انسانها ایفا میکنند. اما بهرهبرداریهای غیرقانونی از این منابع طبیعی، تخریب سریع جنگلها را در پی داشته است. این فعالیتهای غیرمجاز نهتنها زیستبومهای کشور را از بین میبرد، بلکه پیامدهایی مانند تهدید امنیت جوامع محلی، افزایش جرایم، کاهش منابع آبهای زیرزمینی و نابودی زیستگاه گونههای جانوری را به همراه دارد.
قاچاق الوار، بهویژه در فصول پاییز و زمستان، به اوج خود میرسد. در این ایام، کاهش فعالیتهای کشاورزی و دیگر مشاغل باعث میشود برخی افراد به دلایلی نظیر تأمین معاش و برطرف کردن بیکاری اقدام به قطع غیرمجاز درختان و قاچاق الوار کنند. این اقدامات علاوه بر آنکه موجب نابودی منابع طبیعی و کاهش تنوع زیستی میشوند، پیامدهای گستردهتری نیز به دنبال دارند؛ از جمله افزایش آلودگی هوا، وقوع سیلابها، لغزش زمین و صدمات جبرانناپذیر به اقتصاد ملی و مشاغل مرتبط با منابع جنگلی.
از مهمترین دلایل افزایش قاچاق چوب میتوان به تقاضای بالا برای چوب در صنایع مختلف مانند مبلمانسازی، کاغذسازی و ساختمانسازی اشاره کرد که بهدلیل محدودیت منابع قانونی تأمین چوب، تقاضا به سمت منابع غیرقانونی سوق پیدا کرده است. بسیاری از مردم مناطق جنگلی بهدلیل نبود فرصتهای شغلی مناسب و فقر اقتصادی، ناچار به تخریب منابع طبیعی و قاچاق چوب میشوند. در برخی مناطق نیز، کمبود زمینهای کشاورزی باعث شده روستاییان برای گسترش زمینهای زراعی به قطع درختان جنگلی روی آورند. علاوه بر این، قوانین سختگیرانه واردات چوب، قاچاق آن را به گزینهای جایگزین و مطلوب برای برخی از تولیدکنندگان داخلی تبدیل کرده است. همچنین، بالا بودن قیمت چوب در بازار داخلی باعث شده سودجویان به قطع غیرمجاز درختان و برداشت منابع طبیعی روی آورند. از سوی دیگر، وجود جادههای فرعی متعدد در مناطق جنگلی، نظارت و حفاظت از این منابع را دشوار کرده و فرصت سوءاستفاده را برای قاچاقچیان فراهم آورده است.
تخریب جنگلها پیامدهای خطرناکی را به همراه دارد. قطع درختان و برداشت بیرویه از این منابع، باعث افزایش روانآبها، کاهش نفوذپذیری خاک و در نتیجه افزایش سیلابها و فرسایش خاک میشود. جنگلها همچنین نقش مهمی در ذخیره و جذب آبهای بارانی دارند و تخریب آنها منجر به کاهش منابع آب زیرزمینی و افت کیفیت آبی میشود که برای جوامع محلی و اکوسیستمهای طبیعی حیاتی است. از نظر اقتصادی نیز، قاچاق چوب به جای ایجاد اشتغال پایدار، به رونق اقتصادی مخرب منجر میشود که علاوه بر آسیب به منابع طبیعی، موجب از بین رفتن صنایع وابسته به جنگلداری پایدار میشود.
در کنار این عوامل، ضعف در اجرای قوانین و نظارت مؤثر نیز موجب گسترش پدیده قاچاق چوب شده است. جریمههای فعلی برای قطع غیرمجاز درختان و قاچاق الوار بازدارندگی کافی ندارد، و کمبود نیروی انسانی و تجهیزات محافظتی نیز اجرای قوانین را دشوار کرده است. در برخی موارد، فساد اداری در نهادهای مسئول، تلاشها برای مبارزه با این پدیده را بیاثر کرده است. از طرف دیگر، فقدان فرهنگ صحیح استفاده از منابع طبیعی در جامعه یکی از اصلیترین دلایل ادامه این معضل است. تا زمانی که جامعه به اهمیت اقتصادی و زیستمحیطی جنگلها آگاه نشود و این موضوع به بخشی از فرهنگ عمومی تبدیل نگردد، قاچاق الوار همچنان ادامه خواهد داشت. قاچاقچیان نیز از این ضعف فرهنگی بهرهمند شده و از فقدان آگاهی عمومی برای پیشبرد منافع مالی خود استفاده میکنند. خرید الوارهای غیرقانونی توسط مردم نهتنها از این فعالیتها حمایت میکند، بلکه قاچاقچیان را به تداوم این تخلفات تشویق میکند.
بر اساس آمارهای اخیر، قاچاق چوب در بسیاری از نقاط کشور بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. در ماههای اخیر، در شهرهایی مانند میاندورود، رشت و قزوین، چندین کامیون حامل چوبهای قاچاق شناسایی و توقیف شدهاند. طبق اظهارات مسئولان، در شش ماه اول سال ۱۴۰۳، قاچاق چوب حدود ۲۲ درصد افزایش یافته است. این آمار نشان از گستردگی و شدت این معضل در مناطق مختلف کشور دارد و ضرورت اتخاذ اقدامات جدیتر برای مقابله با آن را برجسته میسازد.
برای مقابله با این بحران، راهکارهای متعددی وجود دارد. راهاندازی گشتهای نظارتی توسط ادارات منابع طبیعی و تقویت حضور مأموران حفاظت از جنگل میتواند در کاهش تخلفات مؤثر باشد. آموزش همگانی و ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست یکی دیگر از ابزارهای کلیدی در جلوگیری از قاچاق الوار است. کاهش تعرفه واردات چوب نیز میتواند فشار بر جنگلهای داخلی را کاهش دهد.
ایجاد فرصتهای شغلی برای ساکنان مناطق جنگلی، جلوگیری از اسراف و کاهش مصرف کاغذ در کشور، حمایت از بخش کشاورزی و دامپروری، و همچنین اجرای قوانین سختگیرانه علیه متخلفان از دیگر اقدامات مؤثری است که باید در دستور کار قرار گیرد.
در نهایت، مسئله قاچاق چوب و تخریب منابع طبیعی، بهویژه جنگلها، از مهمترین چالشهای زیستمحیطی و اقتصادی ایران محسوب میشود که حل آن نیازمند همراهی و همکاری دولت، نهادهای اجرایی و مردم است. جنگلها یکی از اساسیترین ارکان پایداری محیط زیست و اقتصاد کشور هستند و از بین رفتن آنها نهتنها اکوسیستمهای حیاتی را نابود میکند، بلکه آینده نسلهای بعدی را نیز به خطر میاندازد. تنها با برنامهریزی دقیق، تقویت فرهنگ عمومی و اتخاذ رویکردی جامع در نظارت و اصلاح قوانین میتوان این معضل را مهار کرد و از منابع طبیعی کشور برای آیندهای پایدار و اقتصادی پویا محافظت نمود.
یادداشت از: ماندانا رادان، کارشناس اقتصادی