
پاسخ یک حقوقدان به ایده مهمل یکی کردن بانکها
به گزارش خبرنگار اقتصادرَوا، محمّد منصوری بروجنی، هیئت علمی دانشگاه، در واکنش به ایده جمع آوری شبکه بانکی و یکی کردن بانکها در کانال تلگرامی خود این گونه نوشت:
یک بلاگر امور حکومتی که در کنار شغل شریف بلاگری و سیاستورزی عضو هیئت علمی «هم» هستند، در تویتر خود ایده انحلال همه بانکهای خصوصی و ایجاد بانک واحد دولتی را مطرح کرده تا خلق بیضابطه نقدینگی که عامل تورم است، کنترل شود.
از خدا پنهان نیست، مخلص هم اندیسالی است به این انحلال بانکهای خصوصی فکر میکند. اما مسئله اینجاست که خلق بیضابطه پول تقاضای کیست؟ تقاضاهای خرد متعدد که فقط محتاج بانک نیستند، از راههای ناکارآمد و کارآمد دیگری این کار را میکنند، چک یک نمونهاش.
نقدینگی اعتباری حاصل تقاضاهای قدرتمند است. یعنی همان اقتصاد سیاسی حاکم بر بانکهای خصوصی بر یگانه بانک دولتی نیز حاکم است و باز همان تقاضای مقاومتشکن خلق پول چه از جانب حکومت باشد، چه از جانب اشخاص ذینفوذ نیز وجود خواهد داشت.
مسئله دقیقاً حکومت قانون بر خلق اعتبار است.
اعتبار به آینده مربوط است و به طور کلی دولت مالک آینده است. دولت از طریق مالکیت آینده بر حال حاکم میشود، به همین خاطر این که چه کسی میتواند این مالکیت را از آن خود کند، یک مسئله حاکمیت به حساب میآید.
پس باید به فکر این بود که قانون حاکم بر خلق نقدینگی انفاذ شود. عجالتاً این فکر درستی است که هر چه تعداد بانکها کمتر باشد، انفاذ این قانون سادهتر است، اما اگر فکر حکومت قانون و پرداخت هزینه انفاذ قانون -ولو بلغ ما بلغ- رایج نباشد، این هم دوای درد نیست.
بله، تعداد بانکها باید به اندازهای باشد که دیوانسالاری دولت با فناوریهای فعلی توان اداره و انفاذ قانون بر آنها را داشته باشد. اما گمانم مسئله فناوری و توان اداره فرع بر اراده اداره و اراده انفاذ قانون است. مانع مسئله اخیر کجاست؟ آیا صاحب ایده انحلال بانکها از موانع آن نیست؟