
توهم دلار ۲۰ هزار تومانی
به گزارش خبرنگار اقتصادرَوا، در روزهای اخیر، برخی افراد جریان شبه علم اقتصاد ادعا کردند که اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد، میتوان نرخ دلار را به ۲۰ هزار تومان کاهش داد. این ادعا واکنشهای زیادی در فضای اقتصادی و رسانهای به دنبال داشت، چراکه از منظر علم اقتصاد، نرخ ارز تابعی از عرضه و تقاضا است و نمیتوان صرفاً با یک تصمیم سیاسی، آن را به سطحی دلخواه رساند.
برای درک غیرواقعبینانه بودن این ادعا، باید چند نکته مهم را بررسی کرد: یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده قیمت ارز، میزان ذخایر ارزی بانک مرکزی است. دولت اگر بخواهد قیمت دلار را بهصورت مصنوعی کاهش دهد، باید بتواند مقدار زیادی ارز وارد بازار کند. اما در حال حاضر، ذخایر ارزی ایران محدود است و دولت حتی برای تأمین نیازهای اساسی مانند واردات دارو و کالاهای اساسی نیز با چالش مواجه است. بنابراین، سیاست «ارزپاشی» در چنین شرایطی عملاً غیرممکن خواهد بود.
یکی از مهمترین منابع تأمین ارز در کشور، صادرات نفت است. اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ، سیاستهای تحریمی علیه ایران احتمالاً تشدید خواهد شد. بر اساس گزارشی که «وال استریت ژورنال» اخیراً منتشر کرده است، ترامپ ، قصد دارد صادرات نفت ایران را بهشدت محدود کند. این یعنی درآمدهای ارزی ایران کاهش بیشتری خواهد یافت و دست دولت برای مداخله در بازار ارز بستهتر خواهد شد.
حتی اگر دولت منابع ارزی در اختیار داشته باشد، عقل سلیم حکم میکند که آن را برای واردات کالاهای اساسی و حمایت از اقتصاد کشور در شرایط تحریم استفاده کند، نه برای کاهش موقتی و غیرواقعی قیمت دلار. هرگونه اقدام برای پایین آوردن مصنوعی نرخ ارز، تنها میتواند در کوتاهمدت اثرگذار باشد و در بلندمدت، باعث تشدید بحران ارزی و نوسانات شدیدتر خواهد شد.
بنابراین، ادعای کاهش نرخ دلار به ۲۰ هزار تومان، بدون در نظر گرفتن واقعیات اقتصادی، چیزی بیش از یک توهم نیست. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که دخالتهای غیرکارشناسی در بازار ارز، نهتنها کمکی به تثبیت قیمتها نمیکند، بلکه به بحرانهای اقتصادی شدیدتر منجر میشود. اقتصاد، بر پایه اصول علمی و واقعیتهای عرضه و تقاضا عمل میکند، نه بر اساس شعارهای سیاسی و آرزوهای غیرقابل تحقق.
نرخ ارز مانند هر کالای دیگری تابع عرضه و تقاضاست
سیدمرتضی افقه، اقتصاددان، در اینخصوص به خبرنگار اقتصادرَوا میگوید: این که دولت اعلام کند قیمت ارز را به مبالغ کمتری میرساند در دلارهای دولتی امکان پذیر است همانطور که تاکنون هم دلار در کشور ما تک نرخی نبوده است. اما از منظر اقتصادی نمیتوان قیمت ارز را به ۲۰ هزار تومان یا کمتر از مبالغی که اکنون در بازار تعیین شده است، رساند و این موضوعات توهمی بیش نیست.
وی اضافه میکند: ارز نیز، مانند هر کالای دیگری تابع عرضه و تقاضاست اگر به اندازه کافی ارز به بازار عرضه شود قیمت آن نیز کاهش مییابد، ممکن است اکنون دولت به میزانی که بتواند قیمت ارز را به حدود ۶۰ هزار تومان برساند نیز ارز در اختیار داشته باشد، به این فرایند ارزپاشی گفته میشود. اما با روی کارآمدن ترامپ دولت مطمئن نیست که بتواند همچون دوره بایدن که چشمش را بسته بود تا کشور ما بتواند نفت خود را به چین بفروشد، بتواند این کار را انجام دهد. در آن زمان ادعا میشد بین ۱.۲ تا ۱.۸ میلیون بشکه نفت به فروش میرسد. اکنون انتظار این است که با آمدن ترامپ دیگر نتوان به این میزان فروش نفت دست یافت، بنابراین دولت ذخایر ارزی را برای کاهش قیمت ارز استفاده نخواهد کرد و آن را برای تامین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم ذخیره خواهد کرد.
این استاد دانشگاه میگوید: ۸۰ هزار تومان قیمت واقعی ارز است، اینکه آقای همتی ارز نیمایی را حذف کرد و ارز توافقی ایجاد شد با هدف تک نرخی کردن ارز بود، البته این کار فعلا امکان پذیر نیست و هنوز بین ارز تجارتی و ارز بازر آزاد فاصله وجود دارد. فعلا قیمت ارز تحت تأثیر عوامل روانی و انتظاری است، همه عوامل بازار منتظرند تا مشخص شود مذاکرهای بین ایران و آمریکا صورت میگیرد یا خیر.
افقه اضافه میکند: در حال حاضر ایران چراغ سبز نشان داده و آمریکا از موضع بالا برخورد میکند، ما فرصتهای پیشین را از دست دادهایم، در دوره قبل ترامپ پیشنهاد مذاکره داده بود اما اینکار انجام نشد و اکنون اقتصاد به جایی رسیده است که ما مرتب پیغامهایی مبنی بر تمایل به مذاکره با آمریکا ارسال میکنیم و این بار ترامپ سکوت کرده است و به دنبال گرفتن امتیازات بیشتر است.
وی تصریح میکند: در صورت اعلام شروع مذاکرات احتمالا قیمت ارز کمی کاهش یابد، اما با توجه به اینکه احتمالا این مذاکرات سنگین تر از مذاکرات برجام خواهد بود و حتی اگر مذاکره شروع شود با توجه به طولانی بودن آن دوباره شاهد افزایش قیمت ارز خواهیم بود زیرا ترامپ برای حفظ قدرت، در زمان مذاکرات از فروش نفت جلوگیری خواهد کرد و با کاهش ورودی ارزی قطعا قیمت مجدد بالا خواهد رفت.
به گفته افقه اینکه میتوانیم دلار را به ۲۰ هزار تومان برسانیم حرف توهم آلودی است. قیمت دلار براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود، ذخیره دلار نیز از طریق فروش نفت و یا صادرات بخش خصوصی تامین میشود. پتروشیمیها و فولادیها اکنون عمدهترین صادرکنندگان غیرنفتی هستند اما با توجه به فاصله ارز بازار آزاد و ارز تجارتی تمایل چندانی به عرضه ارز خود ندارند.
اقتصاد تابع واقعیت است نه توهم
ادعای کاهش نرخ دلار به ۲۰ هزار تومان، آن هم در شرایطی که ایران با چالشهای اقتصادی جدی روبهروست، چیزی جز یک توهم نیست. قیمت دلار بر اساس واقعیتهای اقتصادی تعیین میشود، نه دستورات سیاسی. دولت با محدودیت شدید ذخایر ارزی مواجه است و نمیتواند بهراحتی ارز به بازار تزریق کند. حتی اگر بخواهد، این اقدام تنها در کوتاهمدت اثرگذار خواهد بود و در بلندمدت منجر به بحران ارزی و جهش دوباره قیمتها میشود.
برخی امید دارند که مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا بتواند قیمت دلار را کاهش دهد. اما واقعیت این است که آمریکا در این مذاکرات دست بالاتر را دارد و روند مذاکرات احتمالاً طولانی و پیچیده خواهد بود. حتی اگر توافقی هم حاصل شود، کاهش نرخ دلار موقتی خواهد بود و به دلیل چالشهای ساختاری اقتصاد ایران، دوباره روند افزایشی به خود خواهد گرفت.
بنابراین، هرگونه تصور درباره کاهش چشمگیر نرخ دلار بدون تغییرات اساسی در ساختار اقتصادی کشور، یک خطای تحلیلی است. تجربه نشان داده که بازار ارز نسبت به رویکردهای غیرکارشناسی بسیار حساس است و هرگونه تصمیمگیری نادرست، نهتنها کمکی به کاهش قیمتها نمیکند، بلکه شوکهای جدیدی به اقتصاد وارد خواهد کرد. سیاستگذاران اگر واقعاً به دنبال ثبات بازار ارز هستند، باید به جای وعدههای غیرعملی، به اصلاحات عمیق اقتصادی، کاهش وابستگی به دلار و جذب سرمایهگذاری خارجی بیندیشند. در غیر این صورت، توهم دلار ۲۰ هزار تومانی، دیر یا زود، جای خود را به واقعیت تلخ جهشهای ارزی جدید خواهد داد.
گزارش از: فرشته بابایی، خبرنگار اقتصادی