خوشههای صنعتی؛ موتور پنهان کربنزدایی صنایع سختکاهش
به گزارش اقتصادرَوا؛ هدف اصلی ابتکارات جهانی برای گذار انرژی، تسریع کربنزدایی در بخشهای صنعتی سنگین است که به سختی امکان کاهش آلایندگی دارند؛ نظیر فولاد، سیمان، آلومینیوم، مواد شیمیایی، کشتیرانی و هوانوردی. علیرغم وجود فناوریهای لازم برای کربنزدایی، این فناوریها اغلب در مراحل اولیه بوده و برای کاهش هزینه و رقابتیشدن در بازار، نیاز به افزایش مقیاس تولید دارند. برای گذر از این مرحله اولیه و دستیابی به همترازی هزینهای، شرکتها نیازمند یک اکوسیستم حمایتی قوی و مداخلات سیاستی هستند.
نقش محوری خوشههای صنعتی
«خوشههای صنعتی» (Industry Clusters) یا «مراکز صنعتی پاک» رویکردی حیاتی برای تسهیل این تحول هستند. این خوشهها که اغلب به دلیل تجارت و جابهجایی کالاها در اطراف بنادر واقع شدهاند، مجموعهای از شرکتهایی را در یک منطقه جغرافیایی واحد گرد هم میآورند. گذار این خوشهها از فرایندهای صنعتی آلاینده به سمت فرایندهای پاک، از طریق تلاشهای گروهی و هماهنگ، به نحو مؤثری انجام میشود.
چهار کارکرد اصلی خوشههای صنعتی عبارتاند از:
1. تأمین زیرساختهای مشترک: شرکتهای واقع در یک منطقه جغرافیایی به زیرساختهای مشترک برای برق، هیدروژن، کربن و امکانات بندری نیاز دارند و باید به طور مشترک تعریف کنند که این زیرساختهای جدید چگونه باید باشند.
2. حمایت سیاسی مشترک: خوشهها با ایجاد یک صدای واحد شرکتی، میتوانند در سطوح محلی، ایالتی و ملی با سیاستگذاران درگیر شوند و نیازهای خود را برای کربنزدایی بیان کنند.
3. مشارکت با جوامع محلی: تعامل با جوامع محلی که در نزدیکی این تأسیسات زندگی و کار میکنند، ضروری است. این تعامل باعث درک منافع گذار و کاهش چالشهای قانونی پرهزینه در زمان ساخت تأسیسات جدید میشود.
4. تقویت اعتماد و رهبری: حضور و تعامل جمعی همه ذینفعان، اعتماد را در میان رهبران شرکتی و سیاستگذاران تقویت میکند و مسیر حرکت را مستحکمتر میسازد. این اعتماد برای شرکتهایی که با افقهای سرمایهگذاری ۲۰ تا ۳۰ساله کار میکنند، حیاتی است تا بتوانند از نوسانات کوتاهمدت سیاسی چشمپوشی کنند.
نیاز به همکاری در کل اکوسیستم
تحول صنعتی نیازمند همکاری در کل زنجیره ارزش است. برای مثال، گذار تولید فولاد به فرایندهای مبتنی بر انرژی تجدیدپذیر و هیدروژن، مستلزم ایجاد مشارکتهای جدید با تولیدکنندگان سنگآهن، تولیدکنندگان انرژی پاک و همچنین خریداران محصول نهایی است که باید مایل به پرداخت هزینه اندکی بیشتر برای محصول جدید باشند. این همکاریها، همراه با سازوکارهای مالی مناسب، شرایط لازم برای سرمایهگذاری را فراهم میآورند.
نمونههای عینی خوشههای موفق
ابتکار «گذار خوشههای صنعتی» مجمع جهانی اقتصاد بیش از ۳۵ خوشه را در سراسر جهان حمایت میکند. بندر آنتورپ-بروژ در بلژیک و دره هیدروژن سبز آندالوسیا در اسپانیا، دو نمونه برجسته از این تلاشها هستند.
1. بندر آنتورپ-بروژ (بلژیک): این بندر به عنوان دومین بندر بزرگ اروپا، یک خوشه صنعتی طبیعی است که میزبان بیش از ۱۴۰۰ شرکت است و نقش مهمی در اقتصاد بلژیک دارد. بندرها نه تنها عملیات خود را مدیریت میکنند، بلکه به دلیل میزبانی از تعداد زیادی فعالیتهای صنعتی (نظیر کارخانههای فولاد و مواد شیمیایی) در محوطه خود، نقش کاتالیزور بسیار مهمی در کمک به کل جامعه تجاری برای گذار به انرژی پاک دارند. این بندر به عنوان یک «مرکز با تنوع سوختی»، در حال سرمایهگذاری برای ارائه امکانات بانکرینگ (سوخترسانی) برای سوختهای جدید مانند آمونیاک، متانول و گاز مایع است، زیرا شرکتهای کشتیرانی برای رسیدن به اهداف کاهش آلایندگی خود، باید از سوختهای فسیلی به سوختهای تجدیدپذیر روی بیاورند. مزیت خوشههای لنگرگاهی (Port-anchored clusters) این است که سرمایهگذاران، به دلیل حجم بالای تردد کشتیها، انگیزه بیشتری برای سرمایهگذاری نوآورانه در این مکانها دارند.
2. دره هیدروژن سبز آندالوسیا (اسپانیا): این پروژه بزرگترین پروژه هیدروژن سبز در اروپاست. آندالوسیا به دلیل داشتن منابع غنی نور خورشید، باد و فضای کافی، قادر به تولید برق تجدیدپذیر بسیار رقابتی و بهتبع آن، هیدروژن سبز کمهزینه است. این هیدروژن سبز، مولکول اصلی برای تولید سوختهای ترکیبی نظیر آمونیاک سبز و متانول سبز است که برای کربنزدایی بخشهای با مقاومت بالا (hard-to-abate sectors) که نمیتوانند مستقیماً از برق استفاده کنند، مانند حملونقل دریایی یا صنایع با نیاز به دمای بسیار بالا (مانند فولاد)، حیاتی است. این پروژه بر لزوم تمرکز تولید در مناطقی با انرژی ارزان و فراوان تأکید دارد تا گذار انرژی مقرونبهصرفه باقی بماند.
اهمیت سوختهای مصنوعی و کریدورهای سبز
یکی از نقاط مشترک کلیدی در کربنزدایی صنایع سنگین، توسعه اقتصاد هیدروژن یا فرایندهای مبتنی بر هیدروژن است. هیدروژن یا مشتقات آن (مانند آمونیاک و متانول) برای بخشهایی که نمیتوانند امروزه برقرسانی شوند (برقرسانی کارآمدترین مسیر به سوی انرژی پاک است)، ضروری است.
ایجاد «کریدورهای سبز» (Green Corridors) سطح بعدی همکاری میان خوشهها محسوب میشود. این کریدورها شامل مسیرهای کشتیرانی یا آبراههای داخلی هستند که کشتیها یا بارجها در آنها از سوختهای پاک استفاده میکنند. برای مثال، کریدور بین روتردام و آنتورپ یک آبراه بسیار پرتراکم است که میتواند از طریق سرمایهگذاری مشترک در زیرساختهای شارژ باتری برای بارجهای الکتریکی، به یک مسیر پاک تبدیل شود.
چشمانداز و مقیاس مورد نیاز
در حال حاضر، در تمام بخشهای صنعتی، حداقل یک واحد تولیدی پیشگام در مقیاس تجاری فعال شده یا در آستانه فعالیت قرار دارد. با این حال، برای ایجاد تحول واقعی، باید مقیاس تولید بهسرعت افزایش یابد. هدف بعدی، احداث هزار کارخانه تولید مواد، سوختها و مواد شیمیایی پاک در سراسر جهان است که ایدئال است تا سال ۲۰۳۰ یا قبل از آن محقق شود. دستیابی به این اهداف مستلزم آن است که شرکتها و سهامداران از طریق خوشههای صنعتی، موانع سرمایهگذاری را برطرف کرده و به حرکت خود به سوی کربنزدایی ادامه دهند.
گزارش از: امیرحسین مستقل، کارشناس اقتصادی
